ناپدید شدنِ کتاب‌خوانی در عصر یکه تازی کتاب‌های دیجیتال

ناپدید شدنِ کتاب‌خوانی در عصر یکه تازی کتاب‌های دیجیتال
ما در دورانی زندگی می‌کنیم که دامنه توجه انسان‌ها رو به کاهش است و خواندن عمیق جای خود را به مرور سطحی دیجیتال داده است. گوشی هوشمند که روزگاری ابزاری برای ارتباط بود، حالا به رسانه‌ای غالب برای حواس پرتی تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا به نقل از سایت رایزینگ کشمیر، در دره‌های بکر و آرام کشمیر، جایی که سکوت اغلب بلندتر از هیاهو طنین انداز می‌شود، کتابخانه‌ها زمانی پناهگاه‌هایی برای اندیشه، خیال پردازی و یادگیری بودند.

دانش آموزان، پژوهشگران و خیال پردازان زیر نور گرم چراغ‌های مطالعه گرد هم می‌آمدند و در صدای آرام ورق زدن صفحات کتاب غرق می‌شدند. امروز آن صدا به تدریج رو به خاموشی می‌رود و جایش را به صدای کیبورد و اسکرول بی وقفه صفحه نمایش گوشی‌ها می‌دهد.

ما در دورانی زندگی می‌کنیم که دامنه توجه انسان‌ها رو به کاهش است و خواندن عمیق جای خود را به مرور سطحی دیجیتال داده است. گوشی هوشمند که روزگاری ابزاری برای ارتباط بود، حالا به رسانه‌ای غالب برای حواس پرتی تبدیل شده است.

رسانه‌های اجتماعی و محتوای ویدیویی کوتاه، صفحه‌های ما را تسخیر کرده‌اند؛ محتوایی که اغلب رضایتی فوری می‌دهد، اما به ندرت دانشی پایدار یا فرصتی برای تأمل فراهم می‌کند.

فاجعه تنها در کاهش میزان مطالعه نیست، بلکه در محو شدن فرهنگی است که زمانی تأمل، صبر و درگیر شدن هوشیارانه با ایده‌ها را گرامی می‌داشت.

این دگرگونی به ویژه در میان نسل جوان کشمیر مشهود است. دانش آموزانی که زمانی تشویق به کتاب خوانی و کاوش در کتابخانه‌ها می‌شدند، اکنون بیشتر جذب زرق وبرق دنیای دیجیتال شده‌اند. ویدئو‌های اینستاگرامی و کلیپ‌های تیک تاکی جایگزین مجموعه‌های شعر و زندگی نامه‌های تاریخی شده‌اند. آن تجربه فیزیکی کتاب شامل بافت کاغذ، بوی کاغذ کهنه، یادداشت‌های دست نویس در حاشیه‌ها با اسکرول‌های بی هدف در فید‌های دست چین شده معاوضه شده است.

کتابخانه‌های سراسر دره کشمیر، هرچند همچنان پابرجا هستند، اما کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. بسیاری از آن‌ها ساکت‌اند، چون دیگر خواننده‌ای ندارند. قفسه‌ها خاک می‌گیرند و کتاب‌هایی که زمانی انقلابی در تفکر می‌آفریدند، اکنون دست نخورده باقی مانده‌اند.

تناقض ماجرا این‌جا است که این اتفاق درست در زمانی می‌افتد که دسترسی به دانش هیچ گاه تا این اندازه آسان نبوده است. ما کتابخانه‌هایی با هزاران کتاب داریم، به آرشیو‌های دیجیتال، منابع الکترونیکی و پلتفرم‌های آموزشی دسترسی داریم، اما میل به خواندن در حال ناپدید شدن است.

این روند نه فقط یک نگرانی فرهنگی، بلکه یک وضعیت اضطراری آموزشی است. مطالعه فعالیتی منفعل نیست؛ همدلی، تفکر انتقادی، و درک عمیق را پرورش می‌دهد. مطالعه به ما کمک می‌کند دیدگاه‌های گوناگون را بشناسیم، واژگان خود را غنی کنیم، و هویت خود را به عنوان انسان‌هایی آگاه شکل دهیم.

با کاهش مطالعه، توانایی ما در تفکر عمیق، پرسش‌گری، و تصور آینده‌ای بهتر نیز کاهش می‌یابد.

در مقابل، اسکرول کردن باعث درگیری سطحی ذهن می‌شود. این رفتار بر پایه پاداش‌های دوپامینی عمل می‌کند و چرخه‌ای بی پایان از مصرف بی تأمل ایجاد می‌کند. ذهن ما به محتوای سریع عادت می‌کند و کلنجار رفتن با یک ایده پیچیده یا درک یک پاراگراف طولانی برایمان دشوارتر می‌شود. این تغییر در کلاس‌های درس نیز محسوس است، جایی که دانش آموزان اغلب با درک مطلب و تمرکز پایدار دست و پنجه نرم می‌کنند.

اما هنوز امیدی هست. در سراسر کشمیر، جنبشی آرام در حال شکل گیری است، جنبشی که به دنبال احیای فرهنگ مطالعه است. کتابخانه‌های مردمی، کافه کتاب‌ها، باشگاه‌های کتاب خوانی، و جشنواره‌های ادبی، همه توسط جوانان مشتاق سازماندهی می‌شوند.

در خانه‌ها، برخی والدین دوباره به سنت قصه گویی شبانه برای فرزندان بازگشته‌اند. مدارس جلسات بحث درباره کتاب‌ها و داستان گویی را آغاز کرده‌اند. خود رسانه‌های اجتماعی برای ترویج فرهنگ مطالعه به کار گرفته شده‌اند؛ جوانان کشمیری نقد کتاب‌ها و شعرخوانی‌های خود را در اینستاگرام و یوتیوب منتشر می‌کنند.

با این حال، این احیا به اراده جمعی نیاز دارد. ما باید کتابخانه‌ها را نه فقط مکان‌هایی فیزیکی، بلکه به عنوان قطب‌های فرهنگی بازتصور کنیم. سرمایه گذاری عمومی در زیرساخت کتابخانه‌ها و استخدام نیرو‌های متخصص ضروری است. کتابخانه‌های مدارس باید کاربردی و در دسترس باشند، و کتابدارانی آگاه، دانش آموزان را به سمت ادبیات ارزشمند راهنمایی کنند.

پلتفرم‌های دیجیتال نیز می‌توانند در کنار مطالعه سنتی به کار روند، به ویژه در مناطق دورافتاده. همچنین باید آگاهی بخشی درباره زمان استفاده از صفحه نمایش (Screen-time) صورت گیرد و جوانان را به «سم زدایی دیجیتال» دوره‌ای برای بازگشت به کتاب و طبیعت تشویق کنیم.

مهم‌تر از همه، این تغییر باید از خانه آغاز شود. کودکانی که والدین‌شان را در حال مطالعه می‌بینند، خود بیشتر احتمال دارد که به این عادت خو بگیرند. بیایید یک ساعت از زمان اسکرول شبانه مان را به یک ساعت مطالعه جمعی تبدیل کنیم. بگذاریم خانه‌هایمان دوباره با صدای داستان‌ها، ایده‌ها و کنجکاوی طنین انداز شوند. به قول خورخه لوئیس بورخس: «من همیشه تصور کرده‌ام که بهشت، یک کتابخانه است»

نگذاریم این بهشت در خلأ بی پایان اسکرول کردن گم شود. کتاب‌ها صرفاً اشیایی برای مطالعه نیستند؛ آن‌ها همراه، راهنما، و آینه‌اند. در زمانی که کشمیر در دو راهی سنت و تجدد ایستاده است، باید تصمیم بگیریم که خرد نهفته در صفحات را با خود حمل کنیم. چراکه در دنیایی پر از هیاهو، کتاب خواندن هنوز یکی از معدود اشکال شورشِ خاموش است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا