یادبود ادیب افغانستانی در «خون‌شریکی»/ قزوه: لقب «آوینی افغانستان» برازنده مرحوم رجایی بود

یادبود ادیب افغانستانی در «خون‌شریکی»  قزوه: لقب «آوینی افغانستان» برازنده مرحوم رجایی بود
شاعر و منتقد ادبی، لقب «آوینی افغانستان» را عنوانی برازنده برای مرحوم «محمدسرور رجایی» پژوهشگر و ادیب برجسته افغانستانی دانست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نشست فرهنگی «خون شریکی» به بهانه بزرگداشت مرحوم «محمد سرور رجایی» مجاهد برجسته جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، پژوهشگر و ادیب شهیر افغانستانی عصر امروز در حسینیه هنر برگزار شد.

رجایی و پیوند دغدغه اجتماعی و فرهنگی

در ابتدای این نشست که اجرای آن به عهده محمدحسین بدری بود، حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه ضمن گرامیداشت ایام عزاداری ماه صفر و اربعین حسینی گفت : مرحوم محمد سرور رجایی انسانی بود که دغدغه فرهنگی و اجتماعی را باهم پیوند می‌زد؛ یاد این عزیزان باید زنده بماند.

 وی اظهار کرد: در روزگاران قدیم ادبیات عرفانی در خراسان بزرگ بسیار پررنگ بود و برکات اهل عرفان و طریقت در این منطقه باعث شکوفایی فرهنگ می‌شد. ضمن این که مرزی بین ایران و افغانستان وجود نداشت.  

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به ویژگی‌های فرهنگی تمدن ایران و خراسان بزرگ عنوان کرد: گرایش به توحید اولین ویژگی این منطقه فرهنگی بود. ویژگی دوم خردگرایی است.  حکیم ابوالقاسم فردوسی در «شاهنامه» از خِرد ناب سخن می‌گوید و تاکید می‌کند که این مرزو بوم بر پایه خرد گرایی بنا شده. برای این که این خرد گرایی با عقل سکولار یکسان نشود به ویزگی سوم می رسیم که  بر عنصر معنا و معنویت و شهود تأ کید دارد؛ لذا بسیاری از حکما و عراق و شاعران مربوط به همین منطقه خراسان بزرگ است. جدایی ما و افغانستان بر اثر دخالت‌های استعمار رقم خورد در حالی که اندیشه و فرهنگ این دو کشور یکی است.

 محمدسرور رجایی؛ادیبی که اهل سکون نبود

خسروپناه گفت: ما مرز جغرافیایی داریم، اما مرزبندی فرهنگی نداریم. امیدواریم عقل مسلمانان آن قدر به بلوغ برسد که یک اتحادیه جوامع اسلامی شکل بگیرد ممکن است این مرز‌ها هم باقی بماند، اما به لحاظ  معرفتی شاهد برچسب‌های ایرانی افغانی نباشد. خدا رحمت کند مرحوم رجایی  را که دقیقا همین مسیر را دنبال می‌کرد.

یادبود ادیب افغانستانی در «خون‌شریکی»/ قزوه: لقب «آوینی افغانستان» برازنده مرحوم رجایی بود

وی افزود:  به همین خاطر است که  ایشان در یک کتاب شهید احمدرضا سعیدی  که یک ایرانی است را معرفی می‌کند یا در کتاب «در آغوش قلب‌ها» عشق و علاقه مردم افغانستان به امام‌خمینی(ره) را نشان می‌دهد. در کتاب«از دشت لیلی تا جزیره مجنون» نقش افغانستانی‌ها در جریان دفاع مقدس را نشان می‌داد. ایشان تا سال ۷۳ در افغانستان بود و مبارزه می‌کرد. به‌ایران هم که آمد اهل سکون و آرامش نبود و در سنگر فرهنگی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: نمی‌دانم در حوزه مستندسازی برای معرفی شخصیت ایشان کاری  شده است یانه، اما جادارد در قالب مستند و یا حتی فیلم سینمایی به ایشان پرداخته شود.

رجایی از ایرانی‌ها، ایرانی‌تر بود 

در ادامه این نشست، علیرضا قزوه شاعر و پژوهشگر ادبی نیز عنوان کرد: امثال آقای رجایی جزو کسانی بودند که می‌توانیم بگوییم از ایرانی، ایرانی‌تر هستند یعنی در آن فضای بسیجی و در آن فضای رفاقت، می‌توانید بیشترین اعتماد را به این آدم داشته باشید. می‌توانیم حرف‌های دلمان را که شاید با بسیاری از هموطنان خودمان نمی‌توانیم بزنیم به او بگوییم.

قزوه گفت: اگر امثال آقای رجایی در ایران زیاد بودند دیگر شاهد این برداشت‌های منفی از افغانستانی‌های مقیم ایران نبودیم. اگر همه افغانی‌ها رجایی بودند امروز ایرانی‌ها عکس افغانی‌ها را در خانه خودشان می‌گذاشتند.

وی افزود: آقای رجایی از جنس دیگری بود. هر وقت او را می‌دیدیم مجله‌ای را که به سختی برای مخاطبان کودک منتشر می‌کرد در دست داشت. با وجود این که کارمند حوزه هنری بود و جلسات شعر و قصه را اداره می‌کرد، هیچ گاه از ما طلب پول نکرد؛ آن هم در شرایطی که مستأجر بود و زندگی سختی هم داشت. در عرصه شعر کودک فعال بود شاید اشعاری که می‌گفت گاهی نیاز به اصلاح هم داشت، اما واقعا از جوشش درونی او سرچشمه می‌گرفت. متن می‌نوشت، پژوهشگر بود، فیلم مستند می‌ساخت و فراتر از همه اینها یک مدیر فرهنگی بود که نیرو‌های زبده را دور خودش جمع می‌کرد. مدیر‌های فرهنگی مثل ایشان کم داریم.

ادبیات مهاجران افغانستانی هنوز هم قوت دارد

قزوه عنوان کرد: امثال آقای رجایی واقعاً جلسات شعر و قصه خوبی برای بچه‌های افغانستانی ایجاد کرده بود. من گاهی اوقات به جلسات شعر اینها می‌رفتم. نسل بسیار خوبی را پرورش دادند که خیلی از این‌ها کتاب‌هایی هم منتشر کردند. بعضی‌ها هم البته از ایران رفتند و نویسنده‌های خوبی هم شدند. به هر حال هنوز هم ادبیات مهاجران افغانستان در ایران بسیار قوی هست. من همیشه گفته‌ام شعر و داستان در افغانستان بسیار به ادبیات ایران نزدیک است. مثلا اگر می‌گوییم ادبیات ایران صد است، ادبیات افغانستان نود هم نیست بلکه همان صد است.

این شاعر و منتقد ادبی گفت: در مجموع، نسل جدید نویسندگان و شاعران مهاجر افغانستانی خیلی خودشان را پاک نگه داشته‌اند. امثال رجایی‌ها در بین همین بچه‌ها هستند هرچند آدمی که دلش به زلالی رجایی باشد کمیاب است. آقای رجایی خیلی زلال بود؛ هیچ‌گاه به فکر منفعت خودش نبود.

آوینی افغانستان، لقبی که برازنده رجایی بود

وی افزود: در زمانی که شاعری جوان بودم و به حوزه هنری رفت و آمد داشتم، هروقت شهید آوینی را می‌دیدم ایشان به من سلام می‌کرد در حالی که خیلی از من بزرگتر بود. امّا این فرهنگ و این فهم را داشت که به یک شاعر جوان و ناشناس هم احترام بگذارد. هر وقت به مزار شهید آوینی در بهشت زهرا می‌روم می‌گویم خوش به حال آقای رجایی که کنار شهید آوینی دفن شده است.

قزوه گفت: لقب آوینی افغانستان که به ایشان داده‌اند عنوان بزرگی است و حتماً برازنده او نیز هست. مرد بزرگی که دل پاکی داشت و در عرصه فرهنگ آرام و قرار نداشت. هم نویسنده بود، هم خبرنگار بود و دوربین به دست می‌گرفت، فیلم می‌ساخت، شعر می‌گفت. کتاب چاپ می‌کرد. بچه‌ها را دور هم جمع می‌کرد. یک لحظه آرامش نداشت. باید قدر این‌گونه افراد را بدانیم و امیدواریم که تعداد این چهره‌های فرهنگی زیاد شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب