تصویر بیت المقدس در سفرنامه ناصرخسرو

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، کتاب «از سفرنامه ناصرخسرو» به کوشش ذبیح الله صفا یکی از آثار قدیمی بازار نشر کشور است که گزیدهای از سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی را در برمی گیرد.
این کتاب یکی از عناوین مجموعه «شاهکارهای ادبیات فارسی» انتشارات امیرکبیر است که سال ۱۳۶۲ چاپ شد و سال ۱۳۷۲ به چاپ پانزدهم رسید. چاپ بیستم آن نیز سال ۱۴۰۳ راهی بازار نشر شد.
مجموعه «شاهکارهای ادبیات فارسی» با هدف معرفی نویسندگان و شاعران فارسی و مرور نمونه آثارشان منتشر میشود و در هر کتاب از آن، شرح حال صاحب اثر، شیوه نگارش، گونه زبانی و بیانی مولف و چگونگی انتخاب نمونه آثارش تشریح میشود.
در کتاب پیش رو هم ابتدا ناصرخسرو قبادیانی شاعر و حکیم ایرانی معرفی شده و سپس فرازهایی از سفرنامه معروفش به عنوان نمونه مرور میشوند. این کتاب در ۱۰۰ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه عرضه شده است.
عناوین بخشهای مختلفی که در کتاب پیش رو مرور شدهاند، به این ترتیب است:
آهنگ سفر، استاد نادان، بقال خرزویل، زلزله تبریز، قطران شاعر، عربی که قرآن خواندن نمیدانست، معره النعمان، ابوالعلاء معرّی، طرابلس، بیروت، بیت المقدس، وادی جهنم، بیمارستان، حوض و آبگیر، صفت شهر مصر و ولایتش، صفت شهر قاهره، بازار مصر، بازگشت از مصر، دوست جوانمرد، شهر مکه، طایف، شیر شتر و سوسمار، نقاشی ناصر، بصره، درویشی و دیوانگی، وزیر فضل دوست، دنباله قصه حمام، کشتی بوصی، عبادان، نشانه دریایی، شهر مهروبان، ارجان، اصفهان، در راه کویر، طبس، تون، قاین، فیلسوف قاینی، دیدار برادر.
بخش مربوط به بیت المقدس به این ترتیب است:
خامس رمضان سنه ثمان و ثلثین و اربعمائه در بیت المقدس شدیم. یک سال شمسی بود که از خانه بیرون آمده بودم و مادام در سفر بوده، که به هیچ جای مقامی و آسایشی تمام نیافته بودیم.
بیت المقدس را اهل شام و آن طرفها قدس گویند، و از اهل آن ولایات کسی که به حج نتواند رفتن، در همان موسم به قدس حاضر شود و به موقف بایستد و قربان عید کند چنان که عادت است؛ و سال باشد که زیادت از بیست هزار خلق در اوایل ماه ذی الحجه آنجا حاضر شوند و فرزندان برند و سنت کنند و از دیار روم و دیگر بقاع، همه ترسایان و جهودان بسیار آنجا روند به زیارت کلیسا و کنشت که آنجاست، و کلیسای بزرگ آنجا صفت کرده شود به جای خود.
سواد و رستاق بیت المقدس همه کوهستان است، همه کشاورزی و درخت زیتون و انجیر و غیره، تمامیت بی آبست؛ و نعمتهای فراوان و ارزان باشد و کدخدایان باشند که هر یک پنجاه هزار من روغن زیتون در چاهها و حوضها پر کنند و از آنجا به اطراف عالم برند؛ و گویند به زمین شام قحط نبوده است و از ثقات شنیدم که پیغمبر علیه السلام و الصلواه را به خواب دید یکی از بزرگان، که گفتی یا پیغمبر خدا، ما را در معیشت یاری کن. پیغمبر علیه السلام در جواب گفتی نان و زیت شام بر من.
اکنون صفت شهر بیت المقدس کنم. شهری است بر سر کوهی نهاده و آب نیست مگر از باران؛ و به رستاقها چشمههای آب است، اما به شهر نیست، مگر از باران؛ و به رستاقها چشمههای آب است، اما به شهر نیست، چه شهر بر سر سنگ نهاده است. شهری بزرگ است که آن وقت که دیدیم بیست هزار مرد در وی بودند؛ و بازارهای نیکو و بناهای عالی و همه زمین شهر به تخته سنگها فرش انداخته، و هرکجا کوه بوده است و بلندی، بریدهاند و هموار کرده، چنان که، چون باران بارد همه زمین پاکیزه شسته شود، و در آن شهر صناع بسیارند، هر گروهی را رستهای جدا باشد، و جامع آن مشرقی است و باروی مشرقی شهر، باروی جامعست.
چون از جامع بگذری صحرایی بزرگ است عظیم هموار، و آن را ساهره گویند؛ و گویند که دشت قیامت آن خواهد بود و حشر مردم آنجا خواهند کرد. بدین سبب خلق بسیار از اطراف عالم بدانجا آمدهاند و مقام ساخته تا در آن شهر وفات یابند و، چون وعده حق، سبحانه و تعالی، در رسد به میعادگاه حاضر باشند. خدایا در آن روز پناه بندگان تو باش و عفو تو، آمین یا رب العالمین...
انتهای پیام/
