حمله مدیران فناوری به صندلیهای قدرت سیاسی کلید خورد؟

به گزارش خبرگزاری آنا؛ پس از انتخابات ریاستجمهوری اخیر آمریکا در اتفاقی که بسیاری آن را پیشبینی میکردند اما ابعاد آن در هالهای از ابهام قرار داشت، ایلان ماسک به عنوان یکی از کلیدیترین اعضای کابینه ترامپ، کرسی وزارت نوآوری و زیرساختهای ملی را بر عهده گرفت.
این انتصاب، که با استقبال و همچنین نگرانیهای فراوانی همراه بود، نشان از عمق پیوند میان دنیای ثروت و فناوری با ارکان قدرت سیاسی داشت.
ماسک که پیش از این نیز در دوران انتخابات، به عنوان مشاور غیررسمی و گاهی فعال در حوزه استراتژیهای صنعتی و فضایی مطرح بود، حالا با اختیارات رسمی، به دنبال پیادهسازی دیدگاههای خود در سطح ملی بود.
حضور ماسک در کمپین انتخاباتی ترامپ، نقش مهمی در پیروزی وی ایفا کرد. استارلینک، شبکه اینترنت ماهوارهای اسپیسایکس، در برخی از مناطق استراتژیک و ایالتهای کلیدی که دسترسی به اینترنت سنتی ضعیف بود، به عنوان ابزار ارتباطی به کمک پویش انتخاباتی ترامپ آمد.
این زیرساخت مستقل از کنترل دولت، امکان ارسال پیامهای مستقیم و سازماندهی رویدادهای انتخاباتی را بدون دغدغه سانسور یا اختلال را برای ترامپ فراهم میکرد. علاوه بر این، سکوی ایکس که تحت مالکیت ماسک قرار داشت، به ابزاری قدرتمند برای انتشار پیامهای ترامپ و مقابله با روایتهای رسانههای منتقد تبدیل شد.
ماسک با استفاده از الگوریتمهای ایکس که شبکه اجتماعی پر کاربردی در آمریکا محسوب میشود و دسترسی به دادههای کاربران، توانست به موفقیت کمپین انتخاباتی ترامپ کمک زیادی کند و مستقیماً بر افکار عمومی مردم آمریکا برای پیروزی ترامپ تاثیر بگذارد.
سرمایه عظیم ماسک نیز امکان راهاندازی یک «شوی تبلیغاتی» بیسابقه را فراهم آورد که در آن، پیامهای ترامپ با ظرافت و تاثیرگذاری فراوانی به مخاطبان ارائه میشد.
ایکس و استارلینک؛ ابزارهای نوین برای تسلط بر روایت و افکار عمومی
ایلان ماسک با در اختیار داشتن استارلینک به عنوان یک زیرساخت شبکه ارتباطی مستقل از کنترل دولت و شبکه اجتماعی ایکس با کاربران چند صد میلیونی و چشمانداز تبدیل آن به یک ابر برنامک، قدرتی بیبدیل بر افکار عمومی یافته است.
این توانایی، او را قادر میسازد تا هر رقیبی، از جمله ترامپ یا حتی چهرههای سیاسی بزرگتر از او، را در انتخاباتهای آینده به چالش بکشد. ایلان ماسک با دسترسی مستقیم به زیرساختهای ارتباطی حیاتی و سکوهای رسانهای پرمخاطب، او با کمک همین تسلط میتواند روایتها را شکل دهد، اطلاعات را مدیریت کند و گفتمان عمومی را به سمت اهداف خود هدایت کند.
هدف ماسک از تبدیل ایکس به یک «ابر برنامک» یا "برنامک همهچیز"، فراتر از یک سکوی اجتماعی صرف است. او قصد دارد تا خدماتی چون پرداخت، ارتباطات، محتوا، و حتی شاید حکمرانی دیجیتال را در یک چارچوب واحد ادغام کند.
این امر به او این امکان را میدهد که به مرکز ثقل تعاملات روزمره کاربران تبدیل شود و دسترسی به اطلاعات و خدمات را کنترل کند. این انحصار در دسترسی و کنترل اطلاعات، همراه با سرمایه عظیم ماسک که قادر به راهاندازی شوی تبلیغاتی بزرگ و بسیار موثر در هر دوره انتخاباتی است، او را به یکی از قدرتمندترین بازیگران صحنه سیاسی آمریکا تبدیل میکند.
چنین وضعیتی میتواند هر رقیب سیاسی را در معرض تهدید قرار دهد، زیرا ماسک علاوه بر اینکه میتواند پیام خود را منتشر کند، خواهد توانست دسترسی رقبا به این بستر ارتباطی را نیز مدیریت یا محدود کند.
انتخابات ۲۰۲۴ تمرینی برای قبضه قدرت؟ نقشه راه بلندمدت ماسک
ورود ایلان ماسک به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ و کمک او به پیروزی ترامپ، میتواند به عنوان یک مرحله کلیدی در برنامه بلندمدت او برای ورود به عرصه سیاست و در نهایت، قبضه کردن دنیای سیاست با کمک فناوری تلقی شود. این مشارکت که حالا در ظاهر به نظر میرسد به پایان رسیده است، بیش از یک حمایت ساده از یک نامزد، میتواند یک «تمرین» و «برنامهریزی قبلی» برای تثبیت جایگاه او در ساختار قدرت باشد. ماسک با کمک به کمپین ترامپ، نه تنها با پیچیدگیهای انتخابات مدرن، بلکه با نحوه استفاده بهینه از ابزارهای فناوری برای تأثیرگذاری بر رأیدهندگان آشنا شد.
حمایت از ترامپ در سال ۲۰۲۴، به ماسک این امکان را داد تا به طور مستقیم از ابزارهای قدرتمندی که خود در اختیار دارد (استارلینک، ایکس و سرمایه عظیم) در یک رقابت سیاسی واقعی استفاده کند و نتایج آن را بسنجد.
این موفقیت را میتوان زمینهساز تشکیل «حزب سیاسی آمریکا» توسط او قلمداد کرد که بر پایهی نوآوری و تکنولوژی بنا شد. ایدههای ماسک در مورد حکمرانی، که اغلب با نگاهی به حل مسائل از طریق فناوری و منطق صورت میگیرد، میتواند جذابیت زیادی برای بخشی از جامعه داشته باشد که از ناکارآمدیهای سیستم سیاسی سنتی خسته شدهاند.
او میتواند با ارائه راهحلهای به ظاهر فناورانه برای چالشهای اجتماعی و اقتصادی، خود را به عنوان یک رهبر آیندهنگر و کارآمد جا بزند و در نهایت، با پشتوانه سرمایه و نفوذ رسانهای خود، به مهرهای تعیینکننده در سپهر سیاسی آمریکا تبدیل شود.
عصر غولهای فناوری؛ از نوآوری تا حکمرانی نوین
بزرگ شدن شرکتهای فناوری، که از ابتدا نیز امری قابل پیشبینی بود، اکنون به سطحی رسیده است که خطرات جدی برای ساختارهای سیاسی و اجتماعی معمول ایجاد میکند. این شرکتها با ادغام قدرت اقتصادی، اطلاعاتی و ارتباطی، عملاً به نهادهایی موازی دولتها تبدیل شدهاند که توانایی تأثیرگذاری مستقیم بر زندگی شهروندان را دارند.
باید گفت پیشبینی میشود که در آینده نزدیک، شاهد تغییر ماهیت رهبری سیاسی باشیم؛ به طوری که مدیران شرکتهای بزرگ ارتباطی و فناوری، به دلیل تسلط بر زیرساختهای حیاتی و توانایی مدیریت جریان اطلاعات، جایگزین سیاستمداران سنتی شوند.
این مدیران، که تجربه مدیریت سازمانهای عظیم، تصمیمگیریهای استراتژیک و مدیریت روابط با میلیونها کاربر را دارند، با ابزارهای نوینی چون هوش مصنوعی، تحلیل دادههای کلان و شبکههای اجتماعی، قادر خواهند بود کمپینهای انتخاباتی را به شکلی بیسابقه هدایت کنند و حتی مستقیماً در فرآیندهای حکمرانی دخیل شوند.
بنابراین اگر جامعه جهانی نتواند چارچوبهای قانونی، اخلاقی و نظارتی قاطعی برای کنترل این قدرت فزاینده ایجاد کند، این احتمال به طور جدی و بسیار نزدیک وجود دارد که شاهد حکمرانی واقعی "الیگارشیهای فناورانه" باشیم که در آن، منافع شرکتها بر منافع عمومی اولویت یابد. در چنین سناریویی، مفهوم دموکراسی و نمایندگی مردمی دچار تحولات بنیادینی خواهد شد و آینده سیاست در دستان کسانی رقم خواهد خورد که مالک و کنترلکننده زیرساختهای حیاتی اطلاعات و ارتباطات هستند.
انتهای پیام/