وزارت ضد ارتباطات!

به گزارش خبرگزاری آنا؛ چیتساز در پست خود در شبکه اجتماعی ایکس آمریکایی نوشته بود: «اینترنت باکیفیت، عادلانه و همگانی، حق همه مردم است و ستون فقرات اقتصاد دیجیتال. هرگونه سیاست توسعهای، باید بر پایه عدالت در اتصال بنا شود، نه بر امتیازدهی محدود. ما قاطعانه با هرشکل از اینترنت طبقاتی مخالفیم!»
او مدتی قبل در پست دیگری در همین میکروبلاگ آمریکایی افزوده بود: «وزارت ارتباطات به صراحت اعلام کرده و بارها تأکید داشته که اصلاً قائل به اینترنت طبقاتی نیست. اینترنت طبقاتی یعنی تبعیض؛ یعنی محدودسازی گروهی از شهروندان به نفع عدهای خاص!»»
این واکنش چیتساز بعد از آن صورت گرفت که برخی رسانهها گزارشهایی در خصوص درخواست یکی از انجمنهای مرتبط با فناوری اطلاعات برای سفید شدن برخی از آدرسهای شناسایی شبکه (IP) فعالان و شرکتهای عضو این انجمن منتشر کرده بودند.
پیش از آنکه اکنون بخواهیم درباره برچسب و کلید واژه انحرافی «اینترنت طبقاتی» صحبت کنیم که توسط برخی رسانههای عمدتا نزدیک به تفکر وزارت ارتباطات فعلی و دولت مستقر چند سالی است، در فضای رسانهای کشور مطرح میشود و مقابل هرگونه توضیح منطقی از سوی صاحبان این ایده را میگیرد، قصد داریم به بررسی رفتار غیر صادقانه مدیران ارشد وزارت ارتباطات فعلی بپردازیم که خود سبب ناامید سازی مردم و کاهش سرمایه اجتماعی کشور میشود.
معاون وزیر ارتباطات میگوید، او و مدیران ارشد وزارتخانه مخالف هرگونه اینترنت طبقاتی هستند و اینترنت طبقاتی یعنی محدودسازی گروهی از شهروندان به نفع عدهای خاص! اما هیچ توضیحی نمیدهد که چطور خودش در یک شبکه محدود شده براساس قوانین ایران که عموم مردم کشور به آن دسترسی ندارند، پست میگذارد و اینترنت طبقاتی را محکوم میکند!
البته او تنها مدیر وزارت ارتباطات نیست که هرگاه میخواهد با مردم ایران سخن بگوید، از شبکه محدود شده و آمریکایی ایکس که عموم مردم به آن دسترسی ندارند استفاده میکند، اغلب مدیران وزارت ارتباطات فعلی از جمله شخص ستار هاشمی وزیر ارتباطات چنین وضعیتی دارند و تقریبا از شهریور ۱۴۰۳ و بعد از رای اعتماد با شبکههای اجتماعی بومی که در دسترس همه مردم ایران است قهر کردهاند و ترجیح میدهند برای ارتباط با مردم ایران، از شبکههای اجتماعی آمریکایی استفاده کنند!
چیتساز در پست خود در شبکه اجتماعی آمریکایی ایکس که مالکش تا همین چند وقت پیش از اعضای برجسته دولت ترامپ بود و مدتی قبل از صدور فرمان حمله به ایران توسط رئیسش در همان شبکه پستی نمادین از هواپیمایی در حال بمباران تهران گذاشته بود و در سفرش به فلسطین اشغالی هم آرزوی نابودی مقاومت را میکرد، هیچ اشارهای به این نکته نمیکند که خودش چطور به یک شبکه اجتماعی محدود شده براساس قوانین ایران دسترسی پیدا کرده است.
البته که این نقد فقط به مدیران وزارت ارتباطات وارد نیست و علیرغم رفتار خصمانه ایلان ماسک با ایران، هنوز بسیاری از مدیران حاضر نیستند تا دستکم فعالیتهای به زبان فارسی خود را داخل این سکو متوقف کنند و حتی مدیرانی که مسئولیت آنها بر خلاف پستهایی مانند وزارت خارجه نیاز به ارتباط چندانی با کاربران بینالمللی ندارند، به هیچوجه راضی نمیشوند که دل از سکوی ماسک یا دیگر سکوهای غربی بکنند.
آقای معاون وزیر ارتباطات و تعداد زیاد دیگری از مدیران وزارت ارتباطات، از یکی از دو روش زیر برای اتصال به ایکس، اینستاگرام و ... استفاده میکنند و حاضر میشوند به آنها متوسل شوند، ولی از سکوهای داخلی با مردم ایران صحبت نکنند، گویی کسر شأن آقایان است که از سکوهای داخلی استفاده کنند!
شیوه اول احتمالی مورد استفاده توسط مدیران ارشد وزارت ارتباطات از جمله آقای چیتساز، سفید بودن خط آنها و دسترسی به سکوهای محدود شده براساس قوانین ایران است، که مشخص نیست ضرورت دسترسی و فعالیت و مدیران وزارت ارتباطات با زبان فارسی در این سکوها چیست!
دسترسی و استفاده مدیران وزارتخانهای مانند وزارت خارجه و پستگذاری به زبانهای غیرفارسی تا حدودی قابل پذیرش است اما اینکه چرا مدیران وزارت ارتباطات باید در سکویی فعالیت کنند که براساس اغلب آمارها حتی ۲ میلیون کاربر فعال فارسی زبان با احتساب خارجنشینها ندارد، محل پرسش جدی است.
شیوه دوم احتمالی توسط آنها که ایکاش اینطور نباشد، استفاده از فیلترشکنها و VPNهاست، اگر این شیوه در حال اجرا باشد، یعنی مدیران مرتبطترین وزارتخانه کشور به ارتباطات و فناوری اطلاعات که تقریباً هرروز یکی از آنها در رسانهها مصاحبه میکند و ضررهای استفاده از پالایششکن ها را به مردم گوشزد میکند، خود از ابزار ناامنی استفاده میکنند که معتقدند راهی امن برای سرقت اطلاعات و ضربه زدن به شبکههای ارتباطی کشور است.
جالب اینکه مدیران فعلی گاهی مردم را توصیه میکنند از این ابزار استفاده نکنند، یا مدام به بهانه ناامنی این ابزار میگویند که حداقل نظارت و مانع بر روی همه شبکههای اجتماعی قانونگریز آمریکایی را برداریم تا شبکه امن شود، اما احتمالا ً خود از همین ابزار برای عبور از مقررات کشور استفاده میکنند تا مثلا صفحات منتصب به خود در اینستاگرام آمریکایی بگویند که بجز استفاده از شبکه ارتباطی کشور، احتمال استفاده از اینترنت ماهوارهای برای هدایت ریز پرندهها نیز وجود دارد.
وزارت ارتباطات خود در ایام تهاجم رژیم صهیونسیتی به خاک ایران بیانیه داد و اعلام کرد که امکان جاسوسی سکوهایی مانند واتساپ از مردم ایران منتفی نیست و بسته به سیاست های شرکت مالک سکو، قابلیت اجرا دارد، البته که بزکسی هم پوشیده نیست که ایکس و متا تا چه حد سیاستهای ضد ایرانی و مقاومت در برابر آمریکا دارند، ولی مدیرانش یارای دل کندن از سکوهای این دو شرکت را ندارند.
این در حالی است که مردم عادی در جامعه به یک درصد اطلاعات طبقهبندی شده و حساسی که مدیران وزارت ارتباطات دارند، دسترسی ندارند، بنابراین، یک مدیر در وزارت ارتباطات یا هر وزارتخانه دیگری باید صد برابر بیشتر مراقبت کند و گوشی یا ابزار هوشمند خود را دور از معرض دسترسی غیرمجاز شرکتهای آمریکایی یا نزدیک به رژیم متجاوز به خاک ایران نگه دارد که متاسفانه چنین به نظر نمیرسد و مدیران وزارت ارتباطات علیرغم دانش فنی و آگاهی که نسبت به متا دیتا دارند، براساس شواهد رسانهای به نظر میرسد مراقبت کافی در این خصوص را حداقل در زمانی که یک منصب حساس را تصدی کردهاند، از خود نشان نمیدهند!
بنابراین انتظار میرود که معاون وزیر ارتباطات برای مردم روشن کند که براساس آنچه رسانههای نزدیک به دولت فعلی میگویند، خود از اینترنت طبقاتی استفاده میکند یا فیلترشکن خوبی سراغ دارد که مردم از آن بیبهره هستند که حتی حین جنگ تحمیلی به ایران که اینترنت بینالملل تقریبا قطع کامل است، به اینستاگرام دسترسی پیدا میکند و صفحه منتصب به وی تحلیل فنی راجع به ریزپرندهها میدهد؟!
همه اینها در شرایطی اتفاق میافتد که وزارت ارتباطات هیچ گزارش عملی و شفافی از اقدامات خود برای حمایت از سکوهای داخلی نمیدهد، در حالی که براساس طرح چهار مرحلهای که دی ماه گذشته برای بازنگری در مدیریت فضای مجازی کشور تصویب شد، قرار بود که بستههای حمایتی متنوعی از سکوهای داخلی اجرایی شود و یکی از اقدامات مرحله سوم هم براساس اعلام یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور تشدید برخورد با پالایششکنهای غیرمجاز بود، ولی افکار عمومی گزارش دقیقی از اقدامات انجام شده تاکنون ندارد و البته از خود میپرسد که معاون وزارت ارتباطات اکنون که اینترنت طبقاتی به زعم خود را نفی میکند، در حال استفاده از همین اینترنت است یا فیلترشکن قوی میشناسد که حتی در زمان اختلال شدید اینترنت بینالملل کار میکند؟!
اینکه وزارت ارتباطات را تحت عنوان «وزارت ضد ارتباطات» یاد کردیم، به این دلیل است که به نظر میرسد، مدیران وزارتخانه تمایلی به رعایت بدیهیترین اصل اساسی ارتباطات با مردم که احترام به مخاطب و عدم ایجاد نوفه و اختلال در پیام است، از خود نشان نمیدهند و گویی افکار عمومی را فاقد قدرت تجزیه و تحلیل میپندارند.
وزارتخانه اگر میخواهد ارتباط سالم و سرمایه ساز اجتماعی با مردم بگیرد، باید به افکار عمومی احترام بگذارد و در موضعگیریها شفافیت و صراحت از خود نشان دهد، برای نمونه در همین قضیه اخیر برای مردم شفاف کند که مدیرانش از اینترنت نامحدود استفاده میکنند یا فیلترشکنهای ویژهای دارند که مابقی ندارند. در ضمن تا زمانی که سکوهای قانونگریز غربی حاضر به رعایت قوانین ایران نشدهاند یا حداقل درگاه حکمرانی پذیری مطابق طرح شورای عالی فضای مجازی برای انها ایجاد نشده است، آنها حداقل فعالیت خود به زبان فارسی را در سکوهای محدود شده متوقف کنند.
البته در عین حال هر چه در توان دارند برای رشد روزافزون بینالمللی سکوهای ایرانی یا سکوهای مشترک با کشورهای دوست انجام دهند.
صد البته که انتظار میرود مدیران این وزارتخانه به عنوان کمترین کار ممکن با حضور و استفاده مستقیم از سکوهای داخلی به تقویت آنها کمک کنند.
انتهای پیام/