قصه آغاز «آخرین فرصت»/ باید از عاشقانه‌های شهدا حرف زد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا کتاب «آخرین فرصت» که اخیراً مقام معظم رهبری روی آن تقریظ نوشتند، یکی از کتاب‌های جالب توجه حوزه دفاع مقدس در سال‌های گذشته است، کتابی در رابطه با شهید علی کسایی که از دل گفت‌و‌گو با رفعت قافلانکوهی (همسر شهید) بیرون آمده و به وجهه‌های مختلفی از زندگی این شهید پرداخته است.

شهید کسایی یکی از شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران است، شهیدی که به عنوان مدرس نهج‌البلاغه در سپاه هم فعالیت داشت و ارادت قلبی او به امیرالمؤمنین علی (ع) او را به یک مخلص واقعی بدل کرده بود. این شهید در اوایل دهه شصت توسط گروهک منافقین ترور می‌شود که این ماجرا باعث خانه‌نشینی او برای بیش از یک سال می‌شود و در نهایت پس از حضور متمادی در جبهه‌های جنگ بین ایران و عراق، در سال ۶۶ به شهادت می‌رسد.

اما زندگی شهید کسایی برای بسیاری از مردم ایران ناشناخته است مثل هزاران شهید هشت سال دفاع مقدس که بسیاری از آنها با وجود اینکه کار‌های بزرگی انجام دادند، اما خیلی از مردم ایران به ویژه جوانان و نوجوانان حتی نام شان را هم نشنیدند. کتاب آخرین فرصت اثری قهرمان‌محور در رابطه با زندگی شهید کسایی است. کتابی که براساس مصاحبه با همسر شهید نوشته شده. در فاصله چند روز مانده به رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری با رفعت قافلانکوهی، همسر شهید کسایی گفت‌و‌گو کردیم.

قصه آغاز «آخرین فرصت»

همسر شهید کسایی در پاسخ به خبرنگار آنا درخصوص چگونگی پروسه تولید کتاب آخرین فرصت عنوان کرد: ما در انجمنی هستیم به نام انجمن همسران شهدای استان فارس. من بعد از بازگشتم از تهران به شیراز، در یک اردو با این انجمن آشنا شدم و بعد از اینکه راجع به شهید توضیحاتی دادم، من را معرفی کردند به شخصی به نام کرمی که این خانم بعد از چند جلسه مصاحبه نتوانست ادامه دهد و بعد از ایشان خانم اکبری گفت‌و‌گو را ادامه دادند و خروجی این گفت‌و‌گو‌ها اثری قابل تأمل شد.

وی با اشاره به نتیجه نهایی این کتاب اظهار کرد: خدارا شکر از خروجی کتاب راضی بودم. چیز‌هایی که راجع به شهید و ایثارگری هایش می‌دانستم را گفتم و پروردگار را شاکرم که همه این موارد بدون کم و کاستی در کتاب وجود داشت.

راوی کتاب آخرین فرصت با اشاره به وصیتنامه شهید کسایی که در این کتاب هم به آن اشاره شده است ادامه داد: در وصیتنامه شهید که از نظر من خیلی اهمیت دارد، اولین صحبتش با سردمداران جمهوری اسلامی است و آنها را قسم می‌دهد که با مردم درست رفتار کنند. در بخش دیگری از وصیتنامه نیز به مردم می‌گویند:‌ای مردم شما را به خدا سوگند می‌دهم این حالت عناد و سرکشی را از خود دور کنید. بیاید تا ریشه‌های گندیده تکبر و غرور و خودبزرگ بینی را از درون خود بیرون بکشید و بیایید با خدای خود آشتی کنید. به خدا سوگند بزرگترین ضربه‌ای که بشریت می‌خورد از همین کبریایی و خودنگری هاست. مخصوصا به شما سردمداران جمهوری اسلامی التماس می‌کنم که خدمتگذار مردم باشید. مگر نشنیدید امام عزیزمان خمینی مهربان فرمود امروز آبروی اسلام وابسته به اعمال ما و شماست. امروز شکست جمهوری اسلامی برابر است با شکست اسلام، امروز همه اسلام در برابر همه کفر قرار گرفته است.

وی افزود: ما یک وظیفه داریم و آن این است که آنچه می‌دانیم درست است انجام دهیم. هرکسی که در ارتباط با این کتاب می‌خواهد فعالیت کند و صدای شهید را به همه برساند یک وظیفه دارد. ما همه وظیفه‌مان را انجام میدهیم و نتیجه دست خداست و امیدوارم خداوند قلب همه عزیزان ما را هدایت کند تا بتوانند این خون‌هایی که به ناحق ریخته شده را پاسداری کنند. ما باید ببینیم امروز دشمن چگونه به سراغ ما آمده است، ما از نظر جنگ نظامی مشکلی نداریم ولی در زمینه جنگ رسانه‌ای که دشمن در این عرصه در حال فعالیت است، جوانان باید بیایند و کمک کنند. این کتاب را که بخوانند خیلی چیز‌ها مشخص می‌شود و می‌بینند که جوانان ما در آن دوره چه کار‌هایی کردند و با دست خالی جلوی دشمن ایستادند. ما دستمان خالی بود و رئیس جمهورمان که بنی صدر بود هم خودش وابسته بود. امام تنها بود و اگر این جوانان نبودند دیگر ایرانی وجود نداشت.

وقتی خبر تقریظ را شنیدم انگار دنیا را به من دادند

همسر شهید با اشاره به ارزش معنوی کتاب‌هایی از این دست توضیح داد: با خواندن کتاب‌هایی از این دست و متوصل شدن به این شهدا و ادامه دادن راهشان امیدوارم همه جوانان مان هدایت شوند. هرکس تلاش کند در این زمینه خوب است، همانطور که مقام معظم رهبری می‌گویند زندگینامه شهدا را بنویسید و راجع به عاشقانه‌های آنها با زبان هنری حرف بزنید. اگر بتوانیم این موارد را جا بیاندازیم خیلی تاثیرگذار است. من در آن سال‌ها چهار بچه کوچک داشتم و این مسئله خیلی سختی دارد ولی با این وجود اگر من ارزش والای شهادت، ولایت و نظام را در نظر بگیرم جان خودم را هم فدا می‌کنم. اگر این زاویه نگاه را در جامعه جا بیاندازیم کار بزرگی صورت گرفته است.

همسر شهید کسایی در پایان سخنانش در رابطه با روزی که خبر تقریظ رهبر انقلاب روی کتاب آخرین فرصت را شنید هم گفت: وقتی شنیدم مقام معظم رهبری تقریظ نوشتند، انگار خدا هزار دنیا به من داده بود و از این بابت خدا را شاکرم. البته شهید کسایی در اوایل دهه شصت و زمانی که در دانشگاه فردوسی مشهد درس می‌خواند، حضرت آقا نیز یکی از اساتید دانشگاه بود و شهید جزو شاگردان ایشان هن بودند. اگرچه فکر نمی‌کنم حضرت آقا ایشان را به عنوان یکی از شاگردانش یادشان باشد ولی وقتی کتاب را خواندند شخصیت و آرمان‌های شهید برایشان مهم بوده که روی این اثر تقریظ نوشتند. مقام معظم رهبری دید باز و وسیعی دارند و امیدوارم سایه‌شان بالای سر ما مستدام باشد.