08:01 06 / 05 /1404

فضای مجازی و فرسایش مهارت‌های اجتماعی در کودکان

فضای مجازی و فرسایش مهارت‌های اجتماعی در کودکان
در دوره‌ای به‌سر می‌بریم که فضای مجازی و رسانه‌های دیجیتال، بدون برنامه‌ریزی جامع، بخش مهمی از دوران کودکی را اشغال کرده‌اند. تماشای مداوم و بیش‌ازحد محتوا‌های دیجیتال، جایگزینی ناگهانی برای گفت‌و‌گو‌های حضوری، تجربه‌ تعامل انسانی و ارتباط مستقیم با همسالان و اعضای خانواده شده است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا ـ محمدمهدی سیدناصری حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان متنی با عنوان «فضای مجازی و فرسایش مهارت‌های اجتماعی در کودکان» در اختیار آنا بدین شرح قرار داد:

در دوره‌ای به‌سر می‌بریم که فضای مجازی و رسانه‌های دیجیتال، بدون برنامه‌ریزی جامع، بخش مهمی از دوران کودکی را اشغال کرده‌اند. تماشای مداوم و بیش‌ازحد محتوا‌های دیجیتال، جایگزینی ناگهانی برای گفت‌و‌گو‌های حضوری، تجربه‌ تعامل انسانی و ارتباط مستقیم با همسالان و اعضای خانواده شده است. این پدیده نه‌تنها بر حیطه‌های شناختی بلکه به‌ویژه بر مهارت‌های اجتماعی کودکان تأثیر عمیقی دارد. مطالعه‌ای در آمریکا نشان داد که عدم دسترسی پنج‌روزه کودکان ششم ابتدایی به تلفن همراه و رسانه، سبب افزایش قابل‌توجه توانایی در درک حالات چهره و احساسات شد؛ اثباتی بر اینکه تعامل واقعی، تربیت احساسی و اجتماعی را عمیق‌تر می‌سازد. همچنین گزارش مؤسسۀ اوپسالا ضرورت توازان بین فرصت‌های دیجیتال و مهارت‌آفرینی انسانی را برجسته کرده است.

در چارچوب حقوق کودک و نظریه‌های تربیتی، حذف تعامل اجتماعی از زندگی کودک، فرسایش پایه‌های هویت، همزیستی و مسئولیت اجتماعی را به دنبال دارد؛ چرا که مهارت‌هایی مانند همدلی، تشخیص غیرکلامی و ارتباط‌گیری، تنها از طریق ارتباط واقعی و حضوری تقویت می‌شوند.

مطالعات علمی نشان می‌دهد که تماشای بی‌رویه محتوا قادر است:

۱. مهارت‌های زبانی را کاهش داده و توانایی تفکیک لحن و احساسات را مختل کند؛

۲. توانایی شناسایی حالات چهره را محدود کند؛ همان‌طور که تحقیق دانشگاه UCLA نتایج قابل‌توجهی نشان داد؛

۳. باعث کاهش مهارت‌های همدلانه شده و رشد اضطراب اجتماعی را افزایش دهد.

حقوق فرهنگی و تربیتی کودک بر نیاز به توازن میان فضای دیجیتال و واقعی تأکید دارد. مدل «پدر/مادر مقتدر»، موضوعی تأثیرگذار در این عرصه است که از گفت‌وگوی فعال درباره محتوای دیجیتال، محدودسازی زمان استفاده و همراهی حکیمانه با کودک پشتیبانی می‌کند.

ابزار‌های واسط مانند eaSEL، بر پایه هوش مصنوعی، معانی عاطفی و اجتماعی محتوا را تحلیل کرده و والدین را در گفت‌و‌گو با کودک همراه می‌سازند؛ این گونه ابزار‌ها می‌توانند از مصرف منفعلانه جلوگیری کنند.

مطالعه‌ای در آمریکا پیشنهادی چندجانبه برای حفاظت کودکان ارائه می‌دهد: «پلتفرم‌ها، والدین، نهاد‌های آموزشی و خدمات بهداشتی باید با هم عمل کنند». کشور‌هایی مانند استرالیا هم‌اکنون در حال تصویب قوانینی هستند که استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای زیر ۱۶ سال را محدود می‌کند. چنین اقدامات قانونی، در ایران نیز قابل‌اتکا است، اگر با ابزار‌های فرهنگی مثل نقشه راه رسانه‌ای برای تولید محتوای مناسب، همراه شود.

تقویت مهارت‌های اجتماعی: راهکار‌های ساختاری

۱. گنجاندن برنامه‌های یادگیری اجتماعی-عاطفی در نظام آموزشی برای تقویت ارتباطات انسانی؛

۲. افزایش موقعیت‌های بازی و تعامل حضوری در مدارس و جامعه؛

۳. آموزش والدین و مربیان در استفاده مسئولانه از رسانه؛

۴. تشویق تولیدات دیجیتال با رویکرد تعاملی، همراه والد؛

۵. مشوق توسعه ابزار‌های هوشمند برای همراهی والدین در تحلیل محتوا.

فرهنگ مجازی بدون مدیریت، خطر فرسایش مهارت‌های اجتماعی و تربیتی را برای کودکان ایجاد می‌کند؛ این خطر نمی‌تواند تنها بر دوش خانواده باشد، بلکه مسئولیت مشترکی برای والدین، دولت، نهاد‌های آموزشی و تولیدکنندگان محتواست. در آینه حقوق کودک، التزام به «بهترین منافع کودک» مستلزم حمایت از رشد همدلانه، توان اجتماعی و گفت‌وگوی حضوری است. اگر والدین و دولت با ابزار قانونی و فرهنگی وارد عمل نشوند، ما در آستانه نسلی قرار خواهیم گرفت که گرچه به‌ظاهر توانایی کارکرد دیجیتال بالایی دارد، اما در پس آن، یک خلأ عاطفی، هویتی و ارتباطی عمیق دارد.

در نهایت، دسترسی به دنیا نباید جایگزین جهان‌سازی درون شود؛ باید فرصتی فراهم کرد تا کودکان علاوه بر یادگیری فناوری، مهارت زیستن انسانی و مشارکت اجتماعی را نیز بیاموزند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب