نویسنده «چشم‌هایم در اورشلیم» در گفت‌و‌گو با آنا

ترکیب جوشش نویسنده و حمایت نهادی برای نوشتن از زندگی شهدای هسته‌ای/ لحن رمان‌های مقاومت صریح‌تر خواهد شد

ترکیب جوشش نویسنده و حمایت نهادی برای نوشتن از زندگی شهدای هسته‌ای  لحن رمان‌های مقاومت صریح‌تر خواهد شد
مریم مقانی با شاره به این که لحن رمان‌های مقاومت ازین پس صریح‌تر خواهد شد، ترکیب جوشش و تخیل نویسنده با حمایت‌های نهادی را عامل نگارش آثار جذاب از زندگی شهدای هسته‌ای دانست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مریم مقانی داستان‌نویس و دانش‌آموخته رشته علوم آزمایشگاهی از دانشگاه علوم پزشکی تهران، نوشتن را به شکل جدی از سال ۱۳۸۱ آغاز کرد. عضویت در شورای کارشناسی داستان در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، داوری پنجمین جشنواره ادبی داستان کوتاه دفاع مقدس (یوسف)، کسب رتبه اول داستان بلند در نخستین جشنواره هنری ۱۴۰۴ و چاپ داستان کوتاه و مقالات نقد ادبی از وی در نشریات، از دیگر موارد قابل ذکر در کارنامه ادبی اوست.

وی در گفت‌و‌گو با خبرنگار آنا درباره تأثیر جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بر فضای فکری داستان‌نویسان حوزه ادبیات مقاومت گفت: هنرمندان و نویسندگان، چشم و گوش جامعه هستند؛ چون با مردم در ارتباطند و نبض جامعه را در دست دارند. حالا این ارتباط و و آگاهی وقتی با احساسات و تخیل آنها همراه شود می‌توانند بسیاری از اتفاقات را پیش‌بینی کرده و یا درباره آنها هشدار بدهد. به این ترتیب، نویسندگان خیلی زودتر از سیاستمداران و یا کسانی که اتفاقاً ریل‌گذاری فرهنگی به دست آنها اتفاق می‌افتد به تحولات واکنش نشان می‌دهند.

وی اظهار کرد: از همان ابتدای فعالیتم در حوزه نویسندگی به دنبال این بودم که از مسائل راهبردی در علوم مختلف مطلع باشم و آنها را در آثارم منعکس کنم. مثلا مفهومی مثل «هارتلند» که در جغرافیای سیاسی مطرح است را محور یکی از داستان‌های خودم قرار دادم تا مخاطب را نسبت به این قضیه حساس کنم. این نظریه معروف می‌گوید که در کره زمین منطقه‌ای هست که اگر کشوری بر آن مسلط باشد، انگار بر همه جای دنیا مسلط شده است چرا که آن منطقه دارای ویژگی‌های راهبردی اقتصادی و سیاسی خاصی است. مثلاً در کتاب «شالونادژ» (قلب زمین) که برای مخاطب نوجوان نوشته شده، همین دغدغه را دنبال کردم و گفتم که ایران بخشی از همین منطقه است و باید مثل یک گوهر گرانبها از آن محافظت کنیم، چون همه در پی تصاحب آن هستند.

ترکیب جوشش نویسنده و حمایت نهادی برای نوشتن از زندگی شهدای هسته‌ای/ لحن رمان‌های مقاومت صریح‌تر خواهد شد///

فرجام صهیونیست‌ها در سال ۲۰۳۵ در یک رمان

مقانی گفت: در سال ۱۳۸۷ داستان «عشق آبی» به قلم من توسط انجمن قلم چاپ شد و خدا را شکر این اثر جایزه ادبی «پروین اعتصامی» را در سال ۱۳۸۹ به دست آورد. این جایزه کشوری برای من که یک نویسنده نوقلم بودم خیلی تاثیرگذار بود و آینده شغلی و هنری من را رقم زد، «چشم‌هایم در اورشلیم» جلد دوم و ادامه این کتاب است که در سال ۱۴۰۰ در نشر معارف اسلامی منتشر شد، البته داستان مستقلی دارد، اما بخش عمده شخصیت‌های «عشق آبی» در آن حضور دارند.

وی افزود: داستان رمان «چشم‌هایم در اورشلیم» با یک قرار ملاقات در آوریل ۲۰۳۵ در پاریس آغاز می‌شود. این قرار بین سفیر اسرائیل در فرانسه با تاجر یهودی سرشناسی به نام «آدریل عوادیا» اتفاق می‌افتد. «موشه شالو» قصد دارد تاجر یهودی را در جریان نقشه نابودی مسجدالاقصی به وسیله ماهواره نظامی در جشن سال نو یهودیان قرار دهد. اما سفیر نمی‌داند آدریل عوادیا، همان «بنجامین راحیل» افسانه‌ای و فرمانده بخش سایبری جنبش آزادی بخش قدس است. مردی که بیست سال است توسط مهمترین سرویس‌های امنیتی جهان تحت تعقیب قرار دارد و آن‌ها را به ستوه آورده است و... در این داستان و در سال ۲۰۳۵ آمریکا به چهار ایالت تقسیم شده و اسرائیل هم از جمعیت یهودیان خالی شده است. اعضای جنبش آزادی بخش قدس که از همه نقاط جهان از جمله اروپا و آسیاس شرقی و آمریکا و.. با هدف آزادی قدس دور هم جمع شده‌اند و پیگیر یک آرمان جهانی هستند.

مقانی گفت: در آن سال‌ها یعنی اواخر دهه هشتاد کمتر نویسنده‌ای به مبارزه برای آزادی قدس به عنوان یک آرمان جهانی می‌پرداخت، اما این مسئله برای من دغدغه بود. قالب داستان هم به نوعی سوررئال بود و به سال ۲۰۳۵ رفته بودم.

پیش‌بینی بمبگذاری آمریکائی‌ها در تهران در سال ۱۴۰۴

این نویسنده عنوان کرد: در سال ۱۳۹۰ در یک جشنواره ادبی که در حوزه هنری برگزار می‌شد، دو تا داستان نوشتم. داستان اول به نام «پس از پایان» ماجرای منفجر شدن یک بمب مغناطیسی در تهران در سال ۱۴۰۴ با طراحی و اجرای آمریکایی‌ها بود که خُب با هوشمندی نیرو‌های اطلاعاتی خنثی شد و اتفاق بدی نیفتاد. راستش بعد از حمله اسرائیل در ۲۳ خرداد یاد همین داستان افتادم و می‌خواستم مطلبی هم در فضای مجازی منتشر کنم که فرصت نشد و درگیر کار‌های دیگر شدم. داستان دیگر نامش «باربی‌ها به بهشت نمی‌روند» بود که بحث هوش مصنوعی و فضای مجازی در آن محوریت داشت مباحثی که شاید الان عادی به نظر برسد، اما درآن سال‌ها پدیده جدید بود.

مقانی عنوان کرد: من همیشه می‌گویم نویسنده ارتش یک نفره است و نباید منتظر بماند تا داده‌های لازم برای نگارش یک اثر را از نهاد یا جایی به او بدهند. مثلاً برای نوشتن کتاب «چشم‌‍‌هایم در اورشلیم» با همان اینترنت کم‌سرعت آن سال‌ها و تا جایی که برایم مقدور بود کوچه پس کوچه‌های تل آویو و اورشلیم را با «گوگل ارث» جست‌و‌جو می‌کردم. داستان‌هایی که نویسندگان آن یهودی بودند را خواندم و یا کتاب‌های متعددی درباره آیین یهود و آداب ورسوم و مسائل فقهی این دین مطالعه کردم. واقعاً کسی به من کمک نکرد و همچنان هم همین اعتقاد را دارم و با همین روال کارهایم را جلو می‌برم.

ترکیب جوشش نویسنده و حمایت نهادی برای نوشتن از زندگی شهدای هسته‌ای/ لحن رمان‌های مقاومت صریح‌تر خواهد شد///

تغییر محتوا و لحن آثار داستانی پس از جنگ ۱۲ روزه

وی با اشاره به این که محتوای آثار داستان ادبیات مقاومت پس از جنگ ۱۲ روزه تغییر خواهد کرد افزود: به هر حال خط مقدم مبارزه با صهیونیست‌ها به کف تهران رسیده است. یعنی یک زمانی شاید احساس می‌کردیم که از ما دور است، اما الان دیگر به ما نزدیک شده و دیگه مفاهیم رو خیلی نمی‌شود انتزاعی بیان کرد. احساس می‌کنم، دیگر همه چیز در این فرایند شفاف و عریان شده؛ بنابراین باید منتظر آثاری باشیم که خیلی عریان‌تر و خیلی صریح‌تر به بحث مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی و استکبار بپردازیم. ضمن این که فکر می‌کنم لحن آثار هم صریح‌تر خواهد شد.

مقانی با تأکید بر این که فعالیت‌ها و دستاورد‌های علمی شهدای هسته‌ای می‌تواند سوژه خوبی برای آثار ادبی باشد عنوان کرد: پیشرفت‌های فناورانه و شهدایی که جان خودشان را بر سر این مساله گذاشتند، نقطه مشترکی است که می‌تواند ایرانیان را دور هم جمع کند، شهدایی که سیاسی و نظامی نبودند و تمام زندگیشان در فضا‌های علمی سپری شد. شاید دسترسی به این عزیزان در زمان حیاتشان سخت بود، اما حال و پس از شهادتشان حتماً باید پژوهش‌های عمیقی درباره زندگی و فعالیت‌های آنها انجام شود و بر پایه آنها شاهد تولید آثار ادبی و تصویری جذاب باشیم.

ترکیب جوشش نویسنده و حمایت نهادی برای نوشتن از زندگی شهدای هسته‌ای/ لحن رمان‌های مقاومت صریح‌تر خواهد شد///

وی افزود: البته در این فرایند، علاوه بر جوشش و تخیل هنرمند، حتماً باید حمایت‌هایی هم از طرف نهاد‌های مسئول صورت بگیرد چراکه سوژه، حساس است و طبیعی است که دسترسی‌ها به خیلی از اطلاعات محدود باشد با این حال باز هم تأکید می‌کنم که نویسنده نباید منتظر بماند و تا زمانی که خودش آن دغدغه و روحیه جستجوگر را نداشته باشد نمی‌تواند اثری جذاب خلق کند. به عبارت بهتر، به یک ترکیب منطقی از جوشش نویسنده و حمایت نهادی نیاز داریم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب