علیانی: با تصویرسازی صادقانه در جنگ شناختی پیروز میشویم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نشست هماندیشی «از متن تا میدان» با محوریت جنگ اخیر ایران اسلامی و رژیم صهیونیستی عصر چهارشنبه هجدهم تیرماه در حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد.
در این نشست جمعی از ناشران، نویسندگان، پژوهشگران حوزه فلسطین و فعالان حوزه نشر حضور داشتند.
در ابتدای این نشست، فواد ایزدی تحلیلگر سیاسی و استاد دانشگاه عنوان کرد: کشور ما در این حمله غافلگیر شد؛ این موضوعی است که حتی آقای پزشکیان رئیس جمهور هم در مصاحبه اخیر خود به آن اشاره کرد. سران رژیم صهیونیستی در این عملیات فریب، از فناوریهای پیچیدهای استفاده کرده بودند.
«مذاکره» و «حمله»؛ ۲پرونده متفاوت
وی اظهار کرد: به نظرم بهخاطر دو تحلیل غلط کشور دچار این عملیات فریب شد. اول این که عدهای از تصمیم گیران ما دو پرونده «مذاکرات» و «حمله» را یکجا دیدند؛ حرف نتانیاهو و ترامپ را باور کردند که میگفت «یا مذاکره میکنید یا حمله میکنم». این برداشت ذهنیتی راایجاد کرد که اگر مذاکره شود، حمله نمیشود و این تحلیل اشتباه بود. در حالی که اینها دو پرونده است.
ایزدی گفت: در پرونده حمله، ملاک اصلی میزان هزینه دادن ایالات متحده آمریکا است. اگر هزینه برای آمریکا بالا باشد حمله صورت نمیگیرد و اگر این هزینه قابل تحمل و پایین باشد، حمله صورت میگیرد. یعنی ربط دادن مذاکره به حمله اشتباه بود. حالا پرسش این است که آیا دوباره حمله صورت میگرد؟ این هم به همین تحلیل باز میگردد. اگر آمریکا احساس کند که مثل حمله قبل هزینه زیادی برایش ندارد، دوباره حمله میشود.
تحلیل نادرست از اهداف آمریکاییها
وی افزود: تحلیل غلط دوم به نوع رابطه آمریکا و رژیم صهیونیستی باز میگردد. این موضوع در کشور خوب تبیین نشده بود، چون عملیات روانی آنها قوی بود. دفعه قبل که نتانیاهو به کاخ سفید رفت، این تلقی در برخی اذهان کشور ما شکل گرفت که نتانیاهو مثل «زلنسکی» شده و مثلاً ترامپ او را تحویل نمیگیرد و اختلاف دارند. در حالی که این یک عملیات روانی و تئاتر بود. نوع رابطه آمریکا و رژیم صهیونیستی و رابطه ترامپ و نتانیاهو به دلایل گوناگون بسیار عمیق است.
این تحلیلگر سیاسی گفت: چند تحلیل غلط هم از گذشته داشتیم مثلا در اندیشکدههای آمریکایی موضوعی مطرح شده بود که «ما در ایران تغییر رفتار میخواهیم، نه تغییر رژیم» عدهای هم در کشور پیدا شدند و گفتند ما هم از برخی سیاستها مثل سیاست موشکی و سیاستهای منطقهای دل خوشی نداریم. باید برخی رفتارهای خودمان را تغییر دهیم. همان موقع رهبر معظم انقلاب نکتهای را مطرح کردند که تغییر رفتار، همان تغییر حکومت است.
وی افزود: ما در این سی سال گذشته دو تفکر در کشور داشتیم؛ تفکر رهبری این بود که درخواستهای آمریکا از جمهوری اسلامی نقطه پایان ندارد و در هر حوزهای که امتیاز بدهید باز پیش میرود و چیز دیگری میخواهند. اما از آن سو تفکر دیگر احساسش این بود که اگر شما فهرستی از ناراحتیهای آمریکا تهیه کنید و اینها را برطرف کنید، آمریکاییها به شما اجازه تداوم حکومت را خواهند داد. پس از تصویب برجام، آقای حسن روحانی در پیام نوروزی سال ۹۵ به عنوان رئسجمهور گفتند ما میتوانیم برجام دو و سه هم داشته باشیم که رهبر معظم انقلاب بلافاصله آن را رد کردند؛ چون برای ایشان تثبیت شده بود که از امتیاز دادن در یک حوزه مشکلات را حل نمیکند.
این استاد دانشگاه گفت: رهبری در پیام ویدیویی سوم خودشان به عبارتی که ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد بود اشاره فرمودند یعنی «تسلیم بی قید و شرط ایران» و تأکید کردند که ببینید اینها خواهان تسلیم کامل ایران هستند.
وی افزود: نتانیاهو از ابتدای ریاست جمهوری ترامپ او را همراه خود کرده بود. بنابر این عملیات فریب را با محوریت مذاکرات آغاز کردند. نشانههایی هم وجود داشت که وضعیت طبیعی نیست و این مذاکرات جدی نیست.
از اشتباهات درس بگیریم
ایزدی گفت:حالا الان ما باید چه کاری انجام دهیم؟ در ابتدا باید درس بگیریم و برخی اشتباهات و غافلگیریها را بپذیریم. این که بعد از حمله هم این موارد را مطرح کنیم که مثلاً آمریکا به دنبال سرمایه گذاری گسترده است، منطقی به نظر نمیرسد. البته بحث من مذاکره نیست؛ مذاکره تصمیم مقامات ارشد نظام است. عرض من این است که مذاکره باید با چشم باز باشد و آن حالت ذوق زدگی را نداشته باشیم.چون غافلگیری برای ما خیلی سنگین است.
این تحلیلگر سیاسی عنوانکرد: در مرحله دوم باید بدانیم که طرف مقابل دنبال تجزیه ایران است و مشکلش جمهوری اسلامی است پس باید جمهوری اسلامی را سرنگون کنند. به نظر من دکترین هستهای کشور نیاز به بازنگری دارد. گام سوم این است که مشکل اصلی ما فکری و تحلیلی است. ما در دنیا کتابهای خوب در معرفی و نقد غرب در حوزههای مختلف زیاد داریم که به فارسی ترجمه نشده است. در زمان وزارت آقای صفار هرندی در وزارت فرهنگ دولت یازدهم طرحی دادیم برای رصد آثار مهم حوزه آمریکا شناسی تا کتابهای خوب انتخاب و خریداری شود. بعد از بررسی این آثار، آنها بین ناشرانی که با وزارت ارشاد در ارتباط هستند توزیع شود تا ترجمه کنند. البته بعد از آن جلسه، ایشان عوض شد و طرح به نتیجه نرسید. جای این طرح هنوز خالی است. چون ما مشکل فکری داریم.
وی افزود: حل این مشکلات فکری با شما اهالی ادبیات و داستان و قلم است. افراد حاضر در هیئتهای مذاکره کننده آدمهایی خوبی هستند و خدای نکرده خائن و جاسوسنیستند. باید مشکل فکر اینها برطرف شود ما به یک نهضت ترجمه نیاز داریم تا بحث نقد غرب از غرب که مورد تایید است پیگیری شود و روایت درستی هم از جنگ دوازده روزه رژیم صهیونیستی داشته باشیم.
«روایت» را جدی بگیریم
کوروش علیانی نویسنده و منتقد ادبی نیز گفت: «روایت» امری داستانی نیست، بلکه امری تصویری است. خداوند متعال در قرآن کریم بهجای معارف عمیق فلسفی از تصویرسازی استفاده میکند. در عملیات «طوفانالاقصی» یکویدئوی بیکیفیت چند ثانیهای از «یحیی سنوار» پیش از شهادت پخش شد که ورق را برگرداند و کاملاً به ضرر اسرائیل عمل کرد. در همین جنگ تحمیلی دوازده روزه، ما ضرباتی را خوردیم و ضرباتی راهم زدیم، اما یک جمله شنیدم که به نظر من از هر ضربهای بدتر بود و آن هم این که «آسمان ایران در تسخیر اسرائیل است!» متأسفانه این جمله را بیشتر از سمت خودمان شنیدیم. چرا این جمله آنقدر موفق شد و نفوذ کرد؟ چون تصویرسازی میکند.
وی اظهار کرد: شما در مقام نویسنده یا مؤلف در هر سطحی از تحلیل و خلق اثر، زمانی روی مخاطب تأثیر میگذارید که تصویر بسازید و با آن تصویر مغز مخاطب را تسخیر کنید. این تصاویر هستند باور مخاطب را شکل میدهند. نویسندگان و ناشران ما باید دنبال تصاویر صادقانهای باشند. شاید این تصاویر صادقانه در ظاهر خود پیروزمندانه نباشند، امّا حتماً بر اساس آن پیروز خواهید شد.
این پژوهشگر حوزه زبانشناسی افزود: معمولاً میگویند هر جنگ نظامی باید پیوست فرهنگی و رسانهای داشته باشد. این حرف، خیلی دقیق نیست؛ حقیقت این است که ما درگیر یک جنگ چندهزارساله شناختی هستیم که یک پیوست دوازده روزه نظامی هم دارد.
فرصتی مناسب برای پاسخ به شبهات درباره نسبت ایران و فلسطین
در ادامه نشست، حسین وهابیان کارشناس مسائل فلسطین نیز گفت: بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ دوازدهروزه اخیر، به خاطر جریحهدار شدن عواطف انسانی فرصتی پیش آمده تا به شبهات جامعه درباره مسئله فلسطین پاسخ قانعکننده بدهیم و این رسوبات ذهنی را از ذهن جامعه بزدائیم. به ویژه این که در جنگ دوازدهروزه همه اقشار درگیر بودند. البته برای این کار نباید جزئی نگاه کرد و باید بر یک منظومه فکری منسجم تکیه داشت.
وی افزود: پیش از این کمتر این فرصت پیش آمده بود که این موضع را تبیین کنیم، اما اکنون مخاطبان به خاطر تحریک عواطف پذیرای این موضوع هستند. در این چارچوب، تعریف نسبتها و این که اصولاً چرا ما باید با اسرائیل درگیر شویم مهم است. مسأله ما با اسرائیل و مسأله ما با فلسطین دو بخش منفک از هم است. اصولاً معادلات و خط قرمزهای رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو پس از طوفانالاقصی تغییر کرد. ما در چارچوب حمایت از مظلوم، مسأله مذهبی قدس را داریم که این موضوع هم به درستی تبیین نشده است.
وهابیان گفت:به نظر من، ما قبل از هرچیز با ذات اسرائیل مسأله داریم؛ اگر این واقعیت را بپذیریم، شناخت اسرائیل اولویت پیدا میکند و به تبع آن شناخت ماهیت روابط آمریکا و اسرائیل هم مهم خواهد شد. اصولاً تفکیک آمریکا و اسرائیل از همدیگر اشتباه است، اسرائیل را میتوان یکی از ایالتهای آمریکا دانست. این موضوع باید برای مخاطب تبیین شود. ما در بحث اسرائیل برای امنیت خودمان هزینه میدهیم یعنی به فرض اگر همه فلسطینیها تعهد بدهند که ما با اسرائیل هیچ مشکلی نداریم و اصلاً حماس و حزبالله هم توافق کنند، باز هم شکافهای مهمی با موجودیت صهیونیستها داریم، چون اسرائیل برآمده از مکتب تروریستی صهیونیزم است.
وی عنوان کرد: در حالی که ما به صورت مستقیم درگیر جنگ شدهایم، هنوز هم برای بخش زیادی از جامعه، حضور ما در سوریه محل ابهام است. اما الان که جامعه زخم خورده است فرصت مناسبی برای تبیین این موضوع داریم. در شرایطی که جنایات صهیونیستها در خاک خودمان رخ داده، باید حتماً روایت اصلی را در دست بگیریم نه این که بازهم از منابع خارجی مثل الجزیره و ... استفاده کنیم. ضمن این که فرم روایت هم باید بومی باشد. این جنگ در خاک ما رخ داده و روایتهای داستانی آن هم باید طعم ایرانی را داشته باشد.
بررسی ابعاد مختلف فرهنگی، رسانهای و محتوایی این تقابل استراتژیک و آسیبشناسی و فرصتیابی در تولید محتواهای متنی، تحلیلی مرتبط با این موضوع از جمله اهداف این رویداد فرهنگی بود.
ابراهیم اکبری دیزگاه داستاننویس نیز عنوان کرد: غفلت و فریب، دو روی یک سکه است. در بنیاد فکری غرب حقیقت به دوگونه بروز دارد، یکی دروان قبل از افلاطون است که روایت ایلیاد و اودیسه «هومر» انسان غربی را نه بر اساس صداقت که بر پایه فریب تعریف میکند؛ برایهمین هم هست که در این دو اثر جنگاوران و پهلوانان به راحتی دروغ میگویند و فریب میدهند. اما بعد از افلاطون، حقیقت بر مبنای صدق تعریف میشود، امّا انسان دوره پست مدرن، بر علیه افلاطون شورید و دوباره به هومر بازگشت.
وی افزود: بردن مسأله به سمت سیاسیون، به نوعی دادن نشانی غلط است. ما باید به دنبال تحلیلهای تاریخی برای انسان ایرانی باشیم. این غفلت ناشی از وجود اشکال در شیوه روایت است.
اکبری دیزگاه عنوان کرد: با وجود تلخهای این جنگ و شهادت جمع زیادی از هموطنان و فرماندهان و دانشمندان هستهای، معتقد هستم که این اتفاقات، انسان ایرانی را که دچار غفلت بود به خودش آورد. چون ما همیشه اسرائیل را در نسبت به فلسطین میشناختیم نه نسبت به ایران. همه اندیشمندان و روشنفکران ما پیش و پس از انقلاب همیشه میگفتند اسرائل «آنجا» است در حالی که ۲۳خرداد نشان داد که اتفاقاً اسرائیل میتواند در نزدیکترین فاصله به ما باشد و با ما کار دارد.
این نویسنده افزود:ما قبول داریم فریب خوردیم، چرا؟ این پرسش آشناست. زمانی که ما در جنگ با روسها شکست خوردیم، عباس میرزا میپرسد ما چرا شکست خوردیم؟ من فکر میکنم بردن مساله به سمت سیاسیون، آدرس غلط دادن است. سیاسیون بدنه جامعه ما هستند و با عوام فرقی ندارند. این یک مساله انسانشناسانه است. انسان ایرانی از یک غفلت ۲۰۰ ساله و برای آشنایی با غرب وارد شد و رفت تا بداند چه باید کرد که شکست نخورد. من نمیگویم شکست نخوردیم، اما یک قدم به جلو حرکت کردیم.
دیزگاه با بیان اینکه ما متوجه نبودیم که مذاکره و جنگ در کنار هم قرار میگیرند، گفت: من میگویم ما در روایت مشکل داشتیم. من فکر میکنم با همه این اتفاقاتی که افتاده، برای انسان ایرانی مفید است که بداند چه اتفاقی افتاده است؛ چراکه ما همواره اسراییل را در نسبت با فلسطین میفهمیدیم و این جنگ باعث شده ما نسبیت ایران و اسراییل را متوجه شویم. این جنگ ما را بیدار میکند و ۲۰ سال دیگر نمیگوییم چرا فریب خوردیم و غافلگیر شدیم.
علیرضا قزوه در ادامه این نشست با اشاره به اینکه بخشی از حافظه تاریخی ما با یهود خوب نیست، گفت: در کتاب شاهنامه فردوسی و در بخش تاریخی آن اشاراتی به کارهای یهود و رفتارهای غیرانسانی آنها شده است، اینها باید بازخوانی شود و مردم باید اینها را بدانند.
این شاعر در افزود: امروز هر که به اسراییل پناه میبرد از آن ضربه خواهد خورد. کتاب «انگیزه ترامپکشی» را من نوشتم، اما این کتاب مظلوم ماند. باید این کتاب امروز دیده شود. اینکه میگویند ملیت بهدرد میخورد و دین به کار نمیآید اشتباه محض است. ما در زمان مغولان هم رفتارهای یهودیان را میبینیم. در آنجا مولانا میگوید: زین دوستان سست عناصر دلم گرفت/ شیر خدا و رستم دستانم آرزوست. ما باید اینها را تبیین کنیم. باید بدانیم که همین امروز هم در بین نویسندگان ما هستند کسانی که در این زمین دین و ملیت بازی میکنند.
قزوه بیان کرد:امروز خیلی از افرادی که تحلیل ارائه میکنند را تخریب میکنند. دیدهبانانی که تحلیلهای درست ارائه میدهند هم در این دسته قرار میگیرند و توسط دیگران تخریب میشوند. من به شاعران گفتهام باید این موضوعات را تبیین کنند. اگر بخواهند ما را شکست دهند، از داخل این اتفاق میافتد. ما باید همراه هم باشیم. ما نیاز به این روشنگریها داریم و باید حمایت کنیم.
الهه آخرتی با بیان اینکه ما در شرایطی هستیم که نیاز به سازماندهی داریم، گفت: ما وارد مرحله بعدی این جنگ خواهیم شد. برگزاری این قسم نشستها بسیار خوب است، اما نشستهای ما چه خروجی خواهد داشت؟ بعد از جلسه با خودمان میگوییم که چه تصمیمی گرفتهایم؟ ما باید به سمت کارهای عملیاتی برویم. باید مانند مسابقه فوتبال، بین دو نیمه یک نفر بیاید توضیح دهد که چه کاری باید بکنیم. ما خیلی به این موضوع نیاز داریم. باید بدانیم چه بگوییم و چه برنامهای داریم. ما نیاز به انگیزه افراد داریم و باید بدانیم چطور آن را تقویت کنیم. ما باید اعداد شهدایمان را تبدیل به داغ کنیم، داغی که سرد نشود. ما در اسلام و تاریخ الگو داریم. ۱۴۰۰ سال است که برای سیدالشهدا عزاداری میکنیم. ما باید مردم را خونخواه شهدایمان کنیم. اینکه مسئولان چه میکنند در اختیارات ما نیست.
این نویسنده بیان کرد: خشم مقدس مردم را باید نگه داریم و برای جنگ وجودی استفاده کنیم. الان یک فرصتی فراهم شده که ما بنویسیم و بخوانیم.
رضا قریبی: این ۱۲ روز یکی از پرافتخارترین دورههای ایران است. ما در سال ۱۳۵۶ کجا بودیم؟ اکنون و بعد از این ۴۵ سال در مقابل دنیا ایستادیم. ۹۰ درصد مردم ما نمیدانند ما در چه جنگی هستیم. هنوز برخی از مردم ما در جنگ عراق هستند و با آن دوره مقایسه میکنند. ما وارد جنگهای طولانی و بیسرانجام شدهایم. ما در دوگانه جنگ و صلح هستیم.
وی اشاره کرد: در این ۱۲ روز ذوق ایرانی را دیدیم. کلماتی که در این روزها تولید شده همگی نشان از لطافت دارد. ما باید بدانیم چه بودیم و چه شدیم. ما دلال کمپ دیوید بودیم و با غیرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری به این نقطه رسیدیم. اکنون ما عزت داریم. در دوره پهلوی ما تحت سلطه ۳۶۰ درجه آمریکا بودیم. در این دوره خواندن تاریخ بسیار موثر و حائز اهمیت است.
مریم مقانی؛ نویسنده ادبیات داستانی بیان کرد: نویسندگان چشم و گوش جامعه هستند، اما کسی به حرف ما گوش نمیکند. من در سال ۱۳۸۸ کتاب «چشمّهایم در اورشلیم» را نوشتم، اما در سال ۱۴۰۰ این کتاب دیده شد. کتاب دیگرم درباره زن و میهن نوشتم، اما حمایتی از ما نمیشود.
بهزاد دانشگر؛ نویسنده و پژوهشگر گفت: در این روزها فیلمهای زیادی از شهید حاجیزاده دیدیم که در آن میگویند برای صنعت موشکی مجبور شدهاند زمینهایی را بفروشند. من باید بگوییم در این کشور هر کسی کار جدی کرده است، کسی او را جدی نگرفته؛ نه فقط ما نویسندگان بلکه همین عزیزان در حوزه نظامی هم دیده نشدهاند. ما هم اگر اعتقاد داریم با بیان و تبیین باید پای آن بایستیم.
او ادامه داد:مهمترین ضعف ما در این روزها توجه به کلانروایتهاست. حتی در روزهای ابتدایی جنگ ۱۲ روزه، همه فضای رسانهای ما پر از غم فراق و از دست دادن بود. تا جایی که رهبر معظم تذکر دادند که از فتوحات هم باید بنویسید.
دانشگر با تاکید بر اینکه باید سوژه پیدا کنیم و از اتحاد و انسجام و فتوحات بنویسیم، گفت: ما نویسندگان باید از فضای دانشبنیان و بخش موشکی بنویسیم. یکی از کارهایی که باید بکنیم این است که باید دشمنشناسی خوبی داشته باشیم و با واقعیت آنها را به مردممان معرفی کنیم.
نویسنده حوزه ادبیات افزود: باید نوجوانان و جوانان را تشویق کنیم تا ترغیب شوند در راستای پیشرفت دانشبنیان قدم بردارند و افتخارآفرینی کنند. این امر از طریق روایت زندگی همین شهدا و بیان واقعیت اتفاق میافتد.
دانشگر در ادامه اظهار کرد: ما در حوزه هنری آمادهایم تا با نویسندگان تعامل داشته باشیم و دوستانی که سوژه یا انگیزه دارند تا روایتی از این روزها را بنویسند. ما دنبال آدمهایی میگردیم که مختصات اتفاقات را بشناسند و سوژه داشته باشند با ما آنها را به سراغ سوژه بفرستیم.
میثم نیلی؛ مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی در پایان این نشست گفت: به عنوان مجموعهای که با ناشران در ارتباط است میگویم که ناشران با وجود همه مشکلات مالی، آمادگی انتشار کتابهای خوب با موضوع این جنگ را دارند و کتابها را منتشر میکنند. اما این همه مساله نیست. حرفهایی که در این نشست مطرح شد، حرفهای خوبی است، اما برخی از آنها از توان انجمنها و موسسات خارج است. باید یک طراحی انجام شده و پیگیری شود.
نیلی در ادامه گفت: در جایزه جهانی ادبیات فلسطین کتابهای آنها ترجمه شد، اما تعداد کمی از کتابهای فارسی به دیگر زبانها ترجمه شد. این اتفاق باید بیشتر باشد.
مدیرعامل مجمع ناشران بیان کرد: این جنگ ادامه دارد، اما مساله دیگر رعب و وحشت است. دشمن ما به دنبال ایجاد وحشت در بین نظامیان و سیاستمداران و مردم عادی ماست. مساله الان درباره ایران و در تناسب فلسطین است. ما باید حواسمان را جمع کنیم که چارچوبهای گفتمانی انقلاب اسلامی که از معجزات الهی است جابهجا نشود. اصلا هم قرار نیست که از آرمان فلسطین کوتاه بیایم.
میثم نیلی اظهار کرد:ما باید رعبزدایی کنیم. این کار هم با یاد خدا و روایت از حماسهسازان اتفاق میافتد. ما باید محتوای عمیق تولید کنیم و نسل بسازیم و انسان بسازیم. روایت انسانساز است. ما باید انسانسازی کنیم.
او در پایان با بیان پیشنهاد برای تشکیل جمع نخبگانی گفت: جمعی از دوستان و نویسندگان به نمایندگی از دیگران اتاق فکری تشکیل بدهند و کار را به عهده بگیرند. مبانی و مباحث و راهبردها را مطرح کنند و کار را شروع کنند. اصل تولید روایت قبل از انتشار محتوا مهم است که یک بخش آن روایتها و کلانروایتهاست. الان باید جمع اولیه تشکیل شود و همفکری کنند و در اختیار دیگران قرار بدهند. تا بعد از آن کار تولید و انتشار به سرانجام برسد.
همچنین در این جلسه، ضمن تبادل دیدگاهها پیرامون نقش جریان نشر در بازنمایی مقاومت منطقهای و تبیین روایت صحیح از جنگ احتمالی، راهکارهایی برای هماهنگی در تولید و انتشار کتاب نیز مورد بررسی قرار گرفت.
انتهای پیام/