فناوری تولید اسپرم آزمایشگاهی به معنی پایان ناباروری است

ناباروری یکی از مهمترین چالشهای سلامت در جهان امروز است؛ مشکلی که نه تنها ابعاد جسمی و روانی، بلکه ابعاد اجتماعی و اقتصادی گستردهای دارد. با پیشرفتهای چشمگیر در حوزه سلولهای بنیادی و مهندسی بافت، فناوری تولید اسپرم و تخمک از سلولهای بنیادی، امیدهای تازهای برای درمان ناباروری ایجاد کرده است. فناوری «کامهزایی در شرایط آزمایشگاهی»، یا «آیویجی» (IVG)، یکی از این فناوریهای نوظهور است، که میتواند مسیر درمان ناباروری را بهکلی تغییر دهد.
اما این فناوری چقدر به واقعیت نزدیک است؟ چه چالشهای علمی، اخلاقی و قانونی پیش روی آن قرار دارد؟ آیا ایران میتواند در این عرصه نقشآفرینی کند و از ظرفیتهای علمی و انسانی خود برای ورود به رقابت جهانی بهره بگیرد؟ و در نهایت، این فناوری چه تأثیری بر آینده پزشکی باروری و سیاستهای جمعیتی خواهد گذاشت؟
در همین ارتباط، و برای پاسخ به این پرسشها، و بررسی دقیق ابعاد مختلف موضوع، آناتک با دکتر سید محمد امین حرمشاهی، استادیار گروه مهندسی بافت در دانشگاه علوم پزشکی ایران، به گفتوگو نشسته است. گفتگویی که هم به زبان ساده و هم دقیق علمی، تلاش دارد تصویری واقعی از فرصتها و چالشهای آینده درمان ناباروری ترسیم کند.
از منظر علمی، فناوری «کامهزایی در شرایط آزمایشگاهی» (IVG) تا چه حد قابل اعتماد و ایمن است؟
حرمشاهی: فناوری آیویجی (IVG) هنوز تحت بررسیهای علمی و آزمایشگاهی است و مجوز ورود به کلینیک را دریافت نکرده است. در واقع مطالعاتی در سراسر جهان در حال انجام است تا به همین سوال و سوالات دیگری از این قبیل پاسخ دهند. به هر حال، وقتی یک روش اثربخشی خود را در آزمایشگاه نشان میدهد، باید امنیت و بی خطر بودن آن هم کاملا به اثبات برسد تا مجوز ورود به کلینیک را دریافت کند.
چه تفاوتی میان اسپرم و تخمک طبیعی با نمونههای تولیدشده در آزمایشگاه وجود دارد؟
حرمشاهی: هدف نهایی مطالعات این است که تفاوتی میان اسپرم و تخمک طبیعی با نمونههای تولیدشده در آزمایشگاه وجود نداشته باشد. یعنی قرار نیست مثلا یک کپی یا ماکت (mock-up) از تخمک یا اسپرم را در آزمایشگاه تولید کنیم. بلکه در واقع قرار است خود اسپرم و تخمک تهیه شوند. به بیان دیگر قرار نیست چیزی تولید شود که نقش اسپرم را بازی کند یا نقش تخمک را بازی کند. بلکه خود اسپرم و تخمک از سلولهای بنیادی افراد تولید میشوند. یعنی سلولهایی از بدن فرد جدا میشوند، بعد با روشهای خاص آزمایشگاهی به سلولهای بنیادی پرتوان تبدیل میشوند و سپس آن سلولهای بنیادی پرتوان به سلولهای پیش ساز اسپرم و تخمک و در نهایت به اسپرم و تخمک تمایز پیدا میکنند. حالا از این اسپرم و تخمک میتوان برای تولید جنینها در شرایط آزمایشگاهی و انتقال آنها به درون بدن مادر استفاده کرد.
مهمترین چالشهای زیستی و ژنتیکی در فرایند تولید سلولهای جنسی مصنوعی چیست؟
حرمشاهی: تولید سلولهای عملکردی و سالم در آزمایشگاه همواره کار سخت و پیچیدهای است. در این موضوع به خصوص، کار پیچیدگی بیشتری هم دارد. برای تولید سلولهای جنسی معمولا تلاش میشود تا از سلولهای طبیعی بدن ابتدا سلولهای بنیادی پرتوان به دست بیاید؛ و سپس آن سلولهای بنیادی طی فرایندی به نام تمایز (Differentiation) به سلولهای جنسی تبدیل شوند. بعد این سلولهای جنسی را میتوان در فرآیندهای شناخته شدهای مانند لقاح آزمایشگاهی (in vitro fertilization; IVF) برای تولید جنین، مورد استفاده قرار داد. سلولهای جنسی هاپلوئید (haploid) هستند. خلاف سایر سلولهای بدن که دیپلوئید (diploid) هستند. یعنی سلولهای انسان از هر کروموزوم که رشته دیانای (DNA) است و ژنها روی آن تعریف شدهاند: دو نسخه دارد که یک نسخه را از پدر و یک نسخه را از مادر به ارث بردهاند. در حالیکه که سلولهای جنسی از هر کدام از کروموزومها فقط یک نسخه دارند. برای اینکه این سلولها بعد از لقاح، یعنی به هم پیوستن اسپرم و تخمک، به اندازه یک سلول طبیعی کروموزوم داشته باشند.
خب برای اینکه سلولهایی با یک نسخه از کروموزومها داشته باشیم نیازمند یک نوع تقسیم سلولی به نام میوز (Meiosis) هستیم؛ که با تقسیم سلولهای معمولی یا همان میتوز (Mitosis) قدری متفاوت است. ملاحظه میفرمایید که این کار مراحل مختلفی دارد. هر کدام از این مراحل با پروتکلهای پیچیدهای انجام میشوند. از طرفی دیگر، باید محیط مناسبی برای رشد، تکثیر، و تمایز سلولها در خارج از بدن ایجاد شود تا موفقیت را تضمین کند. ریسک عدم موفقیت در هر مرحله وجود دارد و وابسته به شرایط است.
آیا جنینهای تولید شده از نظر ژنتیکی یا اپیژنتیکی (Epigenetics) پایداری کافی دارند؟ آیا ریسک جهش یا تمایزهای ناخواسته وجود دارد یا خیر؟ اگر هست چگونه باید این چالشها را برطرف کنیم؟ همه اینها سوالاتی است که باید پاسخ داده شوند.
این فناوری چگونه میتواند به زوجهای نابارور در ایران کمک کند؟ آیا در کشور ما نیز زیرساخت لازم برای آن وجود دارد؟
حرمشاهی: این فناوری در صورت ورود به بالین و دریافت مجوز بالینی، انقلابی در درمان ناباروری ایجاد خواهد کرد. میتوان گفت بعد از آن روز، فرد ناباروری وجود نخواهد داشت. در کشور ما هم از نظر نیروی انسانی و دانش مورد نیاز در سطح خیلی خوبی هستیم. اگر این فناوری به کلینیک و به سیستم درمانی کشور ما وارد شود، قاعدتا سرمایهگذاریهای لازم هم جهت توسعه آن و بهرهمندی مردم از آن صورت خواهد گرفت. به نظر من متخصصان ایرانی ظرف مدت کوتاهی میتوانند این روش را فراگرفته و در کشور ما هم عملیاتی کنند. البته همیشه حمایت دولتی در ابتدا لازم است.
آیا امکان دارد در آینده افرادی که در سنین بالا هستند بتوانند از این فناوری برای بچهدار شدن استفاده کنند؟
حرمشاهی: بله. این احتمال و امکان کاملا وجود دارد. یکی از اهداف این مطالعات هم همین است. با توجه به اینکه زندگی مدرن باعث بالا رفتن سن ازدواج شده است، قاعدتا سن فرزندآوری هم بالا رفته و افرادی که در سنین بالا هستند بیشتر خواهان این روش خواهند بود.
استفاده از این فناوری چه چالشهای اخلاقی بهدنبال خواهد داشت و چگونه باید درباره آن تصمیمگیری شود؟
حرمشاهی: با توجه به گوناگونی مکاتب فلسفه اخلاق، مباحث اخلاقی بسیار گسترده و چالشبرانگیز است. مثلا ممکن است آنچه من به عنوان یک ایرانی مسلمان یک چالش اخلاقی میدانم برای یک فرد با ملیت و مذهب دیگر یا دیدگاه اخلاقی متفاوت چالشبرانگیز نباشد و بالعکس. با این وجود نگرانیهای اخلاقی مشترکی وجود دارد. مثلا این روش شاید برای افرادی که از فرزند آوری هدفی غیر از بقای نسل و تشکیل خانواده دارند یا به بیان دیگر اهداف انتفاعی را دنبال میکنند فرصتی ایجاد کند و یا امکان دستورزیهای ژنتیکی در جنینها را فراهم کند تا جنینهایی و در نهایت افرادی با ویژگیهای خاص به وجود بیایند. یعنی امکان سوءاستفاده برای افراد سودجو میتواند فراهم شود؛ و مباحثی از این قبیل.
در حال حاضر چه موانع قانونی برای استفاده از سلولهای جنسی تولیدشده در آزمایشگاه وجود دارد، بهویژه در ایران؟
حرمشاهی: در حال حاضر با توجه به اینکه این روش مجوز ورود به کلینیک را در هیچ جای جهان ندارد مباحث قانونی و حقوقی هم برای آن ایجاد نشده است. قاعدتا بعد از ورود این روش به بالین، قوانینی که ضامن استفاده قانونمند و نظاممند از این روش باشد هم ایجاد خواهد شد.
آیا واقعاً میتوان در بازه زمانی ۵ تا ۱۰ ساله انتظار داشت که این فناوری وارد مرحله بالینی و عملیاتی شود؟
حرمشاهی: به نظر من، بعید است که این روش به سرعت وارد کلینیک شود. چون علاوه بر چالشهای تکنیکی و آزمایشگاهی و اخلاقی، پیگیریهای طولانیمدتی لازم است تا کاملا اثبات شود که این روش اولا امن و بی خطر، و ثانیا کارا و موثر است. با توجه به اینکه هنوز مطالعات آزمایشگاهی تکمیل نشدهاند، به نظر میرسد باید کمی صبورتر باشیم.
چنین پیشرفتهایی چه تأثیری بر آینده پزشکی باروری، تنظیم خانواده و حتی نرخ جمعیت خواهد گذاشت؟
حرمشاهی: یک انقلاب کامل. در صورت موفقیت این روش، قطعا در آینده مشکل ناباروری به طور کامل حل خواهد شد. اما باید متوجه باشیم که ممکن است در آینده چالشهایی که امروز منتظر آنها نیستیم هم به وجود بیایند. به هر حال این روش هم مانند سایر روشهای درمانی مزایا و معایبی خواهد داشت. سایر مسائل از قبیل نرخ رشد جمعیت و ... متاثر از میزان موفقیت این روش خواهند بود. به هر حال چنانچه فرزند آوری تسهیل شود قاعدتا سیاستهای جمعیتی هم باید با امکانات جدید تنظیم شوند.
جایگاه علمی ایران در حوزه تحقیقات سلولهای بنیادی و مهندسی تولید سلولهای جنسی چگونه است؟ آیا میتوانیم در رقابت جهانی نقشآفرینی کنیم؟
حرمشاهی: محققین ایرانی از نظر دانش روز جهان کمبودی ندارند، اما بودجههای تحقیقاتی در کشور ما قابل مقایسه با کشورهای پیشرفته نیستند. از طرفی ورود شرکتهای خصوصی و سرمایهگذاری بخش خصوصی هم میتواند خیلی کمک کننده باشد. چرا که موفقیت این روش در آینده قاعدتا سودآوری مالی هم به همراه خواهد داشت. مطالعاتی در این زمینه در کشور ما انجام شده و نتایج آن در نشریات علمی معتبر داخل و خارج کشور به چاپ رسیده است. اما به هر حال ورود به رقابت جهانی مستلزم برنامهریزیهای دقیقتر و صرف هزینههای بیشتر است.
در پایان اگر نکتهای هست بفرمایید.
حرمشاهی: میخواستم تاکید کنم که لطفا مردم عزیز اخبار علمی را فقط از منابع معتبر پیگیری کنند و در رسانههای زرد یا فضای مجازی مباحث تخصصی را دنبال نکنند تا خدای ناکرده افراد سودجو نتوانند از ناآگاهی آنان سوءاستفاده کنند. هر ادعایی را باید راستیآزمایی و درباره آن کاملا تحقیق کنند؛ و از مطالبه مجوزهای لازم و پرسیدن از افراد متخصص ابایی نداشته باشند.
انتهای پیام/