اختلال عجیب در سرویسهای بومی/ شوی تبلیغاتی اینترنت ۱.۶ گیگابیتی در وزارت ارتباطات

به گزارش خبرگزاری آنا؛ روز گذشته برخی از سکوهای داخلی از طریق درگاههای اطلاعرسانی خود، خبر دادند که سرویسدهی آنها به کاربران از بامداد جمعه تا حدود ساعت ۰۹:۰۰ صبح به دلیل بهروزرسانی مرکز داده محل نگهداری دادههای سکوهای بومی غیرفعال خواهد بود. گروهی از سکوها مانند سروش پلاس، بله و ویراستی در حدود ساعت مقرر به سرویسدهی برگشتند، اما تعدادی دیگر همچون ایتا و گپ دستکم تا ساعت ۱۳:۲۰ دقیقه که این گزارش تنظیم میشد، آماده ارائه خدمت به کاربران خود نبودند.
سروش پلاس در اطلاعیۀ خود اعلام کرده بود که همه پیامرسانهای بومی دچار این اختلال خواهند شد، اما مسئله فقط به پیامرسانها محدود نشد و دستکم تعدادی از برنامکهای اختصاصی مالی مانند آنچه در تصویر زیر میبینید، در کنار پیامرسانها با قطعی یا اختلال در سرویس مواجه شده بودند.
البته این اختلالها یا قطعی خدمتهایی که کاربران از بامداد جمعه تا لحظۀ نگارش این گزارش مشاهده میکنند، به هیچوجه به زیرساختها و توانایی فنی سکوهای بومی برنمیگردد. دلیل بروز این چالش چند ساعته، آنطور که برخی از سرویسهای بومی نیز اشاره کردهاند، بهروزرسانی در مرکز نگهداری داده (دیتا سنترهای میزبان) است که سرویس به سکوهای دچار اختلال یا قطعی ارائه میدهند.
نکتۀ قابل تأمل این است که برخی از سکوهایی که دچار اختلال شدهاند اعلام کردهاند که موج گرما و افزایش مصرف برق به آنها بهعنوان توضیح علت لزوم بهروزرسانی عنوان شده است. خسارت ناشی از ناترازی انرژی در کشور هر روز ابعاد جدیدی پیدا میکند و کسبوکارهای بیشتری از آن آسیب میبینند.
حل ناترازی با راهکار مبتنی بر هوش مصنوعی محقق خواهد شد؟
مدیران ارشد فعلی وزارت ارتباطات بارها در نشستها و جلسات مختلف عنوان کردهاند که راهکاری عملیاتی برای مدیریت ناترازی انرژی با کمک هوش مصنوعی در دست دارند. اکنون، اما با توجه به خسارتهای روزافزون ناترازی انرژی بر کسبوکارهای حوزۀ اقتصاد دیجیتال، یک سؤال جدی از مجموعۀ وزارت ارتباطات مطرح است: «آیا وزارتخانه امکان اجرای این راهکار طلایی را در حوزۀ مأموریتی خود ندارد تا کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال آسیب کمتری ببینند؟»
بیم آن میرود که ما در آینده نزدیک شاهد دستورالعملهایی از سوی وزارت ارتباطات باشیم مبنی بر اینکه هر کسبوکار بزرگی که قصد فعالیت در زیستبوم را دارد، باید واحدهای کوچک تولید برق با سرمایۀ خود بسازد و انرژی مورد نیازش را تأمین کند!
پیشتر نیز در خلال قطعیهای زمستانه و بهاری برق، مدیران وزارت ارتباطات بعد از افزایش انتقادها در خصوص قطعی و اختلال گسترده در شبکۀ همراه، در کمترین فاصله پس از شروع قطعیها مواضع مختلفی گرفتند و اعلام کردند که قطعیها به دلیل مشکل باتری در دکلها است و دلایلی هم برای این مشکل مطرح کردند.
ستار هاشمی، وزیر ارتباطات دولت چهاردهم نیز در مواضعی که رسانهها در ۱۸ اردیبهشتماه سال جاری منتشر کردند، عنوان کرده بود: «این باتریها بهطور میانگین میتوانند ۲۰ تا ۳۰ دقیقه تجهیزات را حفظ کنند و کارکردشان این است که اگر جریان برق وصل نشد، تجهیزات را آرام خاموش کنند تا به تجهیزات در اثر قطعی ناگهانی برق آسیب وارد نشود.»
رئیس سندیکای مخابرات، اما در گفتوگو با یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور علت پاسخگو نبودن باتریهای دکلهای مخابراتی را متفاوت از آنچه شنیدهایم بیان میکند. رستگار در این خصوص میگوید: «استفاده از باتری ایستگاههای بی تی اس برای زمانی بود که شرایط برق کشور نرمال بود و در قطعی یک الی دو ساعته این ایستگاهها از باتریها برای زمان محدودی استفاده میکردند، اما اکنون چند اتفاق افتاده است. یکی اینکه ممکن است بهخوبی از این باتریهای تهیه و نصب شده نگهداری و حتی تعویض نشده باشد؛ بنابراین امروز برای سایتهای بیتیاس باید تابآوری چهار ساعته در نظر گرفته شود.
رستگار تصریح کرد: نکته دیگر این است که باتریهایی که برای ایستگاههای موبایل در نظر گرفتهاند، براساس ظرفیت روزی بوده که برای سایت طراحی شده است. در واقع وقتی سایتی طراحی میشود، یک ظرفیتی پوششی و ارائه سرویس دارد. آن ایستگاهها روزی که محاسبه باتری برایش انجام شده هم قلمرو پوششیاش بزرگ شده، هم ظرفیت مصرفی بالا رفته و هم سرویسهای جدید به آن اضافه شده است؛ بنابراین آن طراحی دیگر جواب نمیدهد.»
باید گفت که کارکرد باتریهای دکلهای مخابراتی، حفظ پایداری شبکه در ساعات قطعی برق دستکم برای یک یا دو ساعت است. کشور ما بنا به گفته رستگار مشکل مشابهی را در پیک کرونا تجربه کرده بود که ریشه در باتریهای دکلهای مخابراتی داشت.
سیستم برق اضطراری مراکز نگهداری داده، چقدر از حیات سکوهای بومی در بحبوحۀ ناترازیها مراقبت خواهد کرد؟
دربارۀ دیتاسنترها، اما تکرار دلایلی مانند اینکه باتریهای اضطراری برای «خاموش کردن آرام» زیرساختها هستند تا قطعی برق به آنها آسیب نزنند، اساساً پذیرفته نیست؛ چرا که معماری زیرساختهای مذکور با سایتهای شبکۀ همراه بهطور کل متفاوت است.
سایتهای تلفن همراه به طور معمول در مکانهای عمومی و پر رفت و آمد قرار دارند، بنابراین استفاده از امکاناتی مانند موتور برق دیزلی یا امثال آن برای سایتهای تلفنهمراه به دلایل مختلف توجیهپذیر نیست و بهروزرسانی باتریها براساس نیاز کشور، اصلیترین گزینۀ موجود محسوب میشود. اما مسئله دربارۀ دیتاسنترها متفاوت است. مراکز نگهداری داده به طور معمول از مکانهای پر رفت و آمد و عمومی به دور هستند و محیط محصوری دارند؛ به همین جهت امکان استفاده از زیرساختهای برق اضطراری قدرتمندتر، مانند موتورهای برق دیزلی در مواقع قطعی یا نوسان برق وجود دارد. معمولاً مراکز نگهداری داده از چنین زیرساختی استفاده میکنند. حال، دلیل فنی اینکه چرا بسیاری از سرویسهای بومی برای اجرای این بهروزرسانی (افزایش آمادگی برای مواجهه با ناترازی برق) دچار اختلال یا قطعی شدهاند و خدمات دریافت نکردهاند، سوالی است که مجموعۀ وزارت ارتباطات باید به افکار عمومی دربارۀ آن پاسخ دهد.
انتظار میرود دلیل این قطعی یا اختلال چند ساعته برای افکار عمومی توضیح داده شود. سوالات دیگری هم وجود دارد، مانند اینکه «همزمان با گرمتر شدن هوا و افزایش تقریباً قطعی مصرف برق در کشور، باید منتظر تکرار چنین مسائلی و توقف خدمترسانی مراکز داده به سکوهای بومی باشیم؟» و «اگر بهروزرسانی مربوط به افزایش آمادگی برای مواجهه با قطعیهای برق بوده است، ضرورت قطعی ارائه خدمت به سکوهای بومی چه بود؟ نمیشد که از ظرفیت توزیع ترافیک در مراکز داده مختلف استفاده کرد؟» و مواردی مشابه که برای آیندۀ اقتصاد دیجیتال نگرانکننده است.
جالب است که اختلال در خدمترسانی مرکز نگهداری داده به سکوهای بومی درست فردای روزی اتفاق میافتد که مجموعۀ وزارت ارتباطات به نظر میرسد با تکیه بر آزمون یک سرویس آزمایشی نسل پنجم و ثبت سرعت ۱.۶ گیگابیت بر ثانیه به طور پرحجم در حال نمایش یک شوی تبلیغاتی تمامعیار است. وزیر ارتباطات در یک شبکۀ اجتماعی خارجی پست میگذارد که سرعت ۱.۶ گیگابیتی در اردبیل ثبت شد. بعد هم طوری این مسئله توسط رسانههای نزدیک به دولت پوشش داده میشود که گویی از فردا این سرعت برای همۀ مردم ایران که گوشی دارای قابلیت استفاده از ۵G دارند، در دسترس خواهد بود!
بیم مغفول ماندن توسعه و ترویج استفاده از اینترنت ثابت وجود دارد
نسل پنجم فناوری قدرتمندی است، اما آقای وزیر، چند سوال اساسی از وزارتخانۀ تحت مدیریت شما وجود دارد:
۱ ـ وقتی اغلب برنامۀ رسانهای وزارتخانه در روزهای گذشته بر اخبار مرتبط با نسل پنجم متمرکز بوده است، چطور توقع داشته باشیم که سبد مصرف مردم به سمت اینترنت ثابت حرکت کند؟ موضوعی که خود شما در برنامۀ جناب خان به آن اشاره کردید و گفتید که الگوی مصرف جهانی، استفادۀ بیشتر از اینترنت ثابت است. آیا دلیل این تمرکز را میتوان به ساده و زود بازدهتر بودن توسعۀ پوشش همراه نسبت به اینترنت ثابت نسبت داد، موضوعی که سبب میشود گزارش کار وزارتخانه پر و پیمانتر شود، اما مشکل ریشۀ صنعت ارتباطات کشور همچنان باقی بماند؟
۲ ـ توسعۀ نسل پنجم همراه نیاز به یک شبکۀ پشتیبان و مادر مبتنی بر فیبر دارد و بر کسی پوشیده نیست که اگر فیبرنوری شبکۀ مادر نسل پنجم نباشد، در عمل تجربۀ زیسته و عینی برای مردم از سرعتهایی همچون ۱.۶ گیگابیتی شکل نمیگیرد. در حالی که شما حس واقعی را مدام مورد تأکید قرار میدهید، اگر پوشش فیبرنوری شهر به شهر و استان به استان تکمیل نشود، مردم سراسر کشور امکان دسترسی به اینترنت ثابت و سیار با کیفیتی را نخواهند داشت؛ بنابراین آیا با این حساب تسریع و استمرار توسعۀ پوشش فیبرنوری به برنامۀ شما بازگشته است؟
موانع استفادۀ گسترده از نسل پنجم همراه
۳ ـ اینترنت بدل به یک مسئلۀ سیاسی شده است و کمتر ابعاد فنی آن مورد توجه قرار میگیرد. اپراتورها درخواست افزایش ۷۵ درصدی لحظهای تعرفه را دارند، عددی که البته با توجه به وضعیت معیشتی مردم منطقی نیست، ولی مجوز عدد کمتری هم به آنها داده نمیشود! خبری از اجرای مدلهای جایگزین هم مانند افزایش پلکانی برای مشترکان پرمصرف و... هم نیست؛ بنابراین این سوال پیش میآید که اپراتوری که اکنون برای توسعۀ نسل چهارم با مشکل مواجه است و خود شما هم میگویید منابع کافی برای توسعه ندارد، چطور بناست که نسل پنجم را شهر به شهر و استان به استان توسعه دهد؟
۴ ـ بر فرض که همۀ این مشکلات حل شد و اپراتورها توانستند فناوری نسل پنجم را شهر به شهر و استان به استان توسعه دهند، سرویس قرار است با چه قیمتی به دست مصرفکننده نهایی برسد؟ اپراتوری که بنا بر ادعای برخی فعالان حوزۀ ارتباطات و فناوری اطلاعات، مزایدۀ طیف فرکانسی ۳۸۰۰-۳۶۰۰ را با پیشنهاد ۱۴ هزار میلیارد تومانی برنده شده است، گیگی چند با مردم حساب کند، خدا را خوش خواهد آمد؟ (البته بر فرض صحت عدد مورد اشاره، این فقط هزینۀ باند فرکانسی محسوب میشود و توسعۀ نسل پنجم هزینههای زیاد دیگری هم دارد.)
صیانت از دادهها به عنوان ثروت ملی ایران ضرورت دارد
۵ ـ چرا به نظر میرسد که برنامۀ وزارتخانه به تلاش برای رفع محدودیت از سکوهایی مانند اینستاگرام و... خلاصه شده است و برنامۀ جدی برای حمایت و تقویت سکوهای داخلی وجود ندارد؟
وزارتخانه چند ماه است که میگوید برای حمایت از محتوای بومی اقدامات مهمی انجام خواهد داد، ولی هیچ جزئیاتی در رسانهها از این اقدامات مهم وجود ندارد. در عوض، تا دلتان بخواهد خبر، مصاحبه و گزارش وجود دارد که بهزودی فلان سکو در دسترس قرار میگیرد؛ انشاءالله در آینده نزدیک دیگر سکو در دسترس خواهد بود! آن هم بدون وجود هیچ خبری مبنی بر اینکه حداقل حقوق مردم ایران رعایت میشود و دفتری پاسخگو در تهران خواهند داشت!
انتظاری حداقلی که در شرایطی مطرح میشود که همزمان آمریکا در حال مجبور کردن بایتدنس به فروش سهام خود در تیکتاک است؛ چرا که فقط یک احتمال بسیار کمرنگ وجود دارد که شاید اطلاعاتی از مردم آمریکا به دولت چین برسد! آن هم در شرایطی که دادههای مردم آمریکا در خاک این کشور تحت نظارت اوراکل با کارمندان مورد وثوق آمریکا و ذیل پروژۀ تگزاس نگهداری میشود!
۶ ـ مگر غیر از این است که داده، سوخت هوش مصنوعی است؟ مدیران وزارتخانه هم بارها بر اهمیت حکمرانی دادهمحور تأکید کردهاند؛ بنابراین حال که قصد تلاشی مستمر در راستای رفع محدودیت از برخی سکوها دارید، لطفاً به افکار عمومی توضیح دهید که وزارت ارتباطات برای محافظت از دادههای مردم ایران که رایگان در اختیار شرکتهایی همچون متا قرار میگیرد و رفع محدودیت حجم و سرعت آن را افزایش میدهد، چه برنامهای در نظر دارد؟
انتظار گزارش آخرین اقدامهای عملیاتی و عینی برای حمایت از کسب و کارهای بومی به خصوص در لایۀ پیامرسانی
۷ ـ براساس طرحی که دیماه سال گذشته جزئیاتی از آن در یکی از خبرگزاریها منتشر شد، بنا بود که وزارتخانه پیش از ورود به هر مرحله از طرح چهار مرحلهای بازآرایی نظام حکمرانی فضای مجازی کشور اقداماتی انجام دهد. انتظار میرود که اکنون وزارتخانه به مردم توضیح دهد که چه اقدامات عملی برای حمایت از کسب و کارهای خصوصی اقتصاد دیجیتال، به خصوص پیامرسانها، انجام داده است که مطابق تأکید و خواست مقام عالی محترم وزارت، مردم تأثیر و پیامدهای مثبت آن را به وضوح در زندگی خود حس میکنند؟
و سوالات دیگری از این دست که در آینده باز هم به آن خواهیم پرداخت...
انتهای پیام/