سند تسهیم درآمد، ارزش را به صاحبان واقعی محتوا بازمیگرداند

به گزارش خبرگزاری آنا؛ در عصر سلطه سکوهای جهانی و جریانهای رسانهای بیمرز، بازتعریف نقش مردم در تولید محتوا به یک ضرورت راهبردی برای حفظ هویت فرهنگی و استقلال رسانهای کشور تبدیل شده است. در چنین شرایطی، شبکههای اجتماعی بومی نهتنها بستر تعامل و روایتگری مردمیاند، بلکه میتوانند به موتور محرک اقتصاد دیجیتال و بازوی نرم تمدنسازی تبدیل شوند. اما تحقق این چشمانداز نیازمند اصلاحات ساختاری، حمایتهای حقوقی و اقتصادی، و بازنگری در سیاستهای توزیع درآمد و مالکیت معنوی است.
در گفتوگوی اختصاصی فناوری آناتک با محمدحسن جلالی، مدیرعامل شبکه اجتماعی ویسگون، ابعاد مختلف این چالشها و فرصتها مورد بررسی قرار گرفته است. جلالی با نگاهی دقیق و دغدغهمند، از ظرفیتهای بینظیر مردم ایران در تولید روایت، موانع رشد اکوسیستم محتوا، و راهکارهایی چون «سند تسهیم درآمد فضای مجازی» سخن میگوید؛ سندی که میتواند نقطۀ عطفی در مسیر تحقق عدالت فرهنگی و تقویت توپخانۀ نرم انقلاب اسلامی باشد.
محتوای مردمی؛ سرمایه نرم انقلاب اسلامی در عصر دیجیتال
محمدحسن جلالی، مدیرعامل شبکه اجتماعی ویسگون، در ابتدای این گفتوگو عنوان کرد: با تأکید بر نقش حیاتی محتوا در جهان امروز، اظهار داشت: «محتوا دیگر صرفاً ابزار سرگرمی یا اطلاعرسانی نیست؛ بلکه ستون فقرات هویت فرهنگی، سیاسی و تمدنی ملتهاست. مردم ایران با انگیزه درونی، تعلق فرهنگی و خلاقیت روبهرشد دیجیتال، در حال تبدیلشدن به یکی از مهمترین منابع تولید روایت در جهان هستند. محتوای مردمی بزرگترین سرمایه نرم انقلاب اسلامی در عصر فضای مجازی است؛ سرمایهای که اگر در مسیر درست هدایت شود، نهتنها پیشران نهضت نرمافزاری انقلاب خواهد بود، بلکه میتواند صدای نو و مستقل ایران را به جهان برساند.»
موانع رشد محتوا؛ نه از ناتوانی مردم، بلکه از بیاعتمادی ساختاری
وی با اشاره به موانع موجود در مسیر رشد محتوا افزود: «مشکل اصلی نه در توان مردم، بلکه در میدانندادن به آنها و بعضاً بدبینی نسبت به واگذاری نقش و اختیار است. این نگاه منجر به شکلگیری چالشهایی، چون فقدان سازوکار شفاف مالکیت معنوی، نبود زنجیره ارزش بومی، ضعف حمایت حقوقی و فنی، و عقبماندگی در فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، واقعیت افزوده، بازی و متاورس شده است. اگر از ابتدا میدان به مردم داده میشد و انگیزه اقتصادی عادلانه فراهم بود، بسیاری از این چالشها قابل مدیریت بودند.»
اگریگیتورها؛ مانع اصلی در مسیر عدالت اقتصادی محتوای دیجیتال
جلالی یکی از مهمترین موانع را مدل معیوب توزیع درآمد ترافیک محتوا دانست و گفت: «ساختار اگریگیتورها که بدون نقش مؤثر در تولید، بخش عمده درآمد را تصاحب میکنند، اقتصاد محتوای دیجیتال را در اختیار اپراتورهایی قرار داده که خود ذینفع محتواییاند و گاه از انحصار استقبال میکنند.»
سند تسهیم درآمد؛ گامی ساختارشکن برای تحول اکوسیستم محتوا
او در ادامه به «سند تسهیم درآمد فضای مجازی» اشاره کرد و آن را پاسخی ساختارشکن به این وضعیت دانست: «اگر این سند بهدرستی اجرا شود، تولیدکنندگان با دریافت درآمد منصفانه میتوانند به قالبهای خلاقانهتر وارد شوند، پلتفرمهای بومی زنجیره ارزش را تکمیل کنند، و حمایت حقوقی و فنی از تولیدکنندگان ساختارمند شود. محتوا از فعالیت پراکنده به مدار سازمانیافته وارد شده و توپخانه فرهنگی انقلاب توان ضربهزنی مؤثر پیدا خواهد کرد.»
بازتوزیع هوشمند درآمد به نفع تولیدکننده داخلی با سند تسهیم درآمد
در پایان، جلالی به مزیت راهبردی این سند اشاره کرد و گفت: «بار اقتصادی این تحول بر دوش مصرفکننده داخلی نمیافتد. با تبعیض مثبت هوشمندانه، هزینه از محل مصرف بیحساب محتوای خارجی تأمین و درآمد آن به نفع اکوسیستم بومی بازتوزیع میشود. این یعنی ایجاد انگیزه برای تولیدکنندگان داخلی و مهار تدریجی سلطه فرهنگی پلتفرمهای خارجی، بدون فیلترینگ و اجبار. اجرای کامل این سند گامی است در مسیر تحقق عدالت فرهنگی، احیای مشارکت مردمی و بازگرداندن ارزش به صاحبان واقعی محتوا. مردم ایران میتوانند با توان خلاق خود، نهتنها روایتگر ایران باشند، بلکه در میدان جهانی محتوا نیز حرف اول را بزنند.»
انتهای پیام/