در تله زندگی دیجیتال چندوظیفگی دیگر انتخاب نیست
در دنیای دیجیتال امروز، افراد بیش از هر زمان دیگری مجبورند همزمان چندین کار را پیش ببرند؛ در حالی که با تلفن پاسخ مشتری را میدهند، ایمیلهای کاری را میخوانند، در جلسات آنلاین شرکت میکنند و در کنار آن، پیامهای شخصی و اعلانهای شبکههای اجتماعی را هم بررسی میکنند. این «چندوظیفگی اجباری» (Compulsory Multitasking) دیگر انتخابی نیست، بلکه بخشی از هنجارهای جدید زندگی کاری است. اما آیا مغز انسان برای چنین سبک زندگی طراحی شده است؟ و پیامدهای روانی و جسمی این سبک زیستن چیست؟
چندوظیفگی اجباری؛ محصول جهان همیشهآنلاین
پیشرفت فناوریهای ارتباطی و فراگیر شدن ابزارهایی، چون گوشیهای هوشمند، لپتاپ و نرمافزارهای چت سازمانی ساختاری ایجاد کرده که در آن حضور دائمی و در دسترس بودن به یک الزام حرفهای بدل شده است. بسیاری از کارمندان حتی در زمان استراحت، شام، یا نیمهشب، خود را موظف میبینند به پیامهای کاری پاسخ دهند یا ایمیلهای دریافتی را چک کنند.
«لورا استاکس» روانشناس میگوید: فناوری مرزها را حذف کرده، اما ما هنوز یاد نگرفتهایم که مرزهای روانیمان را بازتعریف کنیم. نتیجه؟ ما همیشه در حال انجام چند کار همزمان هستیم، بدون اینکه هیچکدام را درست انجام دهیم.
فرسودگی دیجیتال؛ خستگی پنهان عصر اتصال دائم
پدیده «فرسودگی دیجیتال» (Digital Burnout) به حالتی از خستگی عمیق ذهنی و عاطفی گفته میشود که به دلیل قرار گرفتن مداوم در معرض محرکهای دیجیتال، نوتیفیکیشنها، جلسات تصویری و نیاز به پاسخدهی لحظهای به وجود میآید. این فرسودگی با علائمی همچون بیقراری، سردردهای مزمن، کاهش تمرکز، اضطراب، اختلال خواب و حتی افسردگی همراه است.
طبق گزارش (digitalexperience)، حدود ۴۸ درصد از کارکنان و ۵۳ درصد از مدیران از سوزش شغلی (burnout) در محیط کار خبر دادهاند (مثلاً استرس شدید یا خستگی روانی). در همین گزارش، ۷۴ درصد از رهبران کسبوکار معتقدند یافتن روشهایی بهتر برای اندازهگیری عملکرد کارکنان فراتر از معیارهای سنتی ضروری است.
چرا مغز ما با چندوظیفگی سازگار نیست؟
باور عمومی بر این است که چندوظیفهگی بهرهوری را افزایش میدهد، اما تحقیقات علمی نشان دادهاند که مغز انسان توانایی انجام دو کار پیچیده را به صورت همزمان ندارد. پژوهشگران دانشگاه استنفورد در تحقیقی مشهور دریافتند افرادی که خود را درگیر چندوظیفهگی دائمی میکنند، عملکرد ضعیفتری در تمرکز، حافظه و توانایی انتقال توجه دارند.
«کلیفورد نَس»، یکی از نویسندگان این مطالعه، مینویسد: چندوظیفهگی پیدرپی باعث میشود افراد به تدریج توانایی تصمیمگیری مؤثر و پردازش عمیق اطلاعات را از دست بدهند.
تله بهرهوری یا خودفریبی دیجیتال؟
در ظاهر، توانایی پاسخ دادن همزمان به ایمیل، پیام، تماس و شرکت در جلسات نشانه بهرهوری بالا تلقی میشود. اما بسیاری از متخصصان معتقدند که این تنها یک توهم بهرهوری است.
به گفته «کال نیوپورت»، نویسنده کتاب «کار عمیق» (Deep Work)، در واقعیت، این رفتار باعث کاهش چشمگیر کیفیت کار، افزایش خطا و احساس نارضایتی درونی میشود.
او مینویسد: زندگی در وضعیت تکهتکه، ما را از تجربه تمرکز کامل و رضایت عمیق از کار محروم میکند.
نقش شرکتها و ساختارهای کاری
در حالی که افراد تا حدی مسئول مدیریت مرزهای دیجیتال خود هستند، اما نباید از نقش ساختارهای سازمانی غافل شد. سیاستهایی همچون در دسترس بودن دائمی، نبود زمانبندی مشخص برای جلسات آنلاین، یا انتظار برای پاسخگویی فوری، فشار را دوچندان میکند.
برخی شرکتهای پیشرو مانند (SAP) و (Google) اکنون قوانینی برای «خاموشی دیجیتال» وضع کردهاند؛ از جمله ممنوعیت ارسال ایمیل کاری پس از ساعات اداری یا تعیین «روزهای بدون جلسه».
راهکارهایی برای نجات از فرسودگی دیجیتال
تنظیم مرزهای روشن میان کار و زندگی، خاموش کردن اعلانها (notifications) در بازههای زمانی مشخص، تعیین ساعات بدون صفحهنمایش (Screen-free time)، تمرین ذهنآگاهی (Mindfulness) برای بازگرداندن توجه به لحظه حال، تغییر انتظارات سازمانی و فرهنگ پاسخدهی فوری راهکارهایی برای نجات از فرسودگی دیجیتال است.
چندوظیفگی اجباری و فرسودگی دیجیتال، اگرچه نشانههایی از انعطافپذیری و هماهنگی با جهان دیجیتال بهنظر میرسند، اما در واقع، بدن و ذهن ما را به سوی خستگی مزمن و تحلیل روانی سوق میدهند. بازتعریف مرزهای حضور دیجیتال و بازگشت به تمرکز عمیق، تنها راه برای نجات از این تله مدرن است.
انتهای پیام/