چگونه انسان مدرن به کاربر مطیع تبدیل شد

چگونه انسان مدرن به کاربر مطیع تبدیل شد
در دنیایی که هوش مصنوعی سایه‌به‌سایه با ما حرکت می‌کند دیگر کنترل زندگی از دست انسان خارج شده است. آن‌که فرمان را در دست دارد، مغز ما نیست، بلکه کد‌های بی‌جان، اما باهوش است.

وقتی صحبت از «تحول دیجیتال» می‌شود، ذهن اغلب افراد به کسب‌وکار‌ها یا فناوری‌های نو می‌رود. اما در دهه گذشته، دیجیتالی شدن مفهومی بسیار گسترده‌تر است. مفهومی که حالا به سبک زندگی انسان‌ها شکل می‌دهد. دیگر نمی‌توان بین «آنلاین» و «آفلاین» مرزی مشخص ترسیم کرد. زندگی دیجیتال همه چیز را در بر گرفته از کار، خرید، آموزش، تفریح، ارتباطات گرفته تا احساسات انسان را تحت تاثیر قرار داده است.

چگونه دیجیتال وارد زندگی ما شد؟

با پاندمی «کووید ۱۹» مدل دورکاری به میلیون‌ها انسان نشان داد که حتی بدون دفتر کار هم می‌توان شاغل بود. پلتفرم‌هایی مانند «اسلک»، «گوگل ورک‌اسپیس» و «زووم» زندگی حرفه‌ای را به گوشی‌ها و لپ‌تاپ‌ها آوردند.

 بر اساس داده‌های مقاله «سیر تحول دورکاری» (The Evolution of Working from Home)، تا سال ۲۰۲۳ بیش از ۳۵درصد از نیروی کار در آمریکا حداقل یک روز در هفته دورکاری می‌کردند.

 شبکه‌های اجتماعی و هویت دیجیتال

«اینستاگرام»، «تیک‌تاک» و «لینکدین» دیگر فقط ابزار سرگرمی یا شغلی نیستند؛ بلکه بُعدی از هویت انسان مدرن شده‌اند. نسل جدید نه‌تنها مصرف‌کننده محتوا، بلکه تولیدکننده آن است. الگوریتم‌ها تعیین می‌کنند چه ببینیم، چه بخریم و حتی با چه کسی آشنا شویم.

چگونه انسان مدرن به کاربر مطیع تبدیل شد

 

هدایت دیجیتال چه عوارضی برای ما دارد؟

این هدایت بی‌صدا توسط الگوریتم‌ها، پیامد‌های پنهان، اما عمیقی برای زندگی انسانی به همراه دارد. وقتی فیلتر‌های پلتفرم‌ها بر اساس علایق قبلی ما تصمیم می‌گیرند که چه محتوایی ببینیم یا نادیده بگیریم، عملاً در «حباب اطلاعاتی» قرار می‌گیریم. یعنی فقط با دیدگاه‌هایی مواجه می‌شویم که باورهای‌مان را تقویت می‌کنند و از مواجهه با تنوع فکری و واقعیات متضاد محروم می‌شویم. این مسئله، قدرت انتخاب آگاهانه را تضعیف و سطحی‌نگری را تقویت می‌کند.

از سوی دیگر، الگوریتم‌های فروش و تبلیغات مصرف‌گرایی را دامن می‌زنند؛ نیاز‌های کاذب ایجاد می‌کنند و افراد را به سمت خرید‌های مکرر و گاه بی‌هدف سوق می‌دهند. در حوزه ارتباطات نیز، انتخاب روابط انسانی به دست الگوریتم‌هایی سپرده شده است که اولویت را به شباهت‌ها، ظاهر یا تعامل لحظه‌ای می‌دهند و در نتیجه، کیفیت و عمق روابط انسانی کاهش می‌یابد.

 از همه نگران‌کننده‌تر، زمانی است که همین الگوریتم‌ها با هدف دستکاری سیاسی عمل می‌کنند و با انتشار اخبار جهت‌دار یا محتوای احساسی، جامعه را به سمت قطبی‌شدن و بی‌اعتمادی سوق می‌دهند. مجموعه این عوامل، نه‌تنها انتخاب‌های فردی را تحت تأثیر قرار می‌دهند، بلکه در بلندمدت سلامت روان، تنوع اجتماعی، و حتی بنیان‌های دموکراتیک را تهدید می‌کنند.

 آموزش و تفریح مجازی

کلاس‌های آنلاین، پادکست‌ها، بازی‌های ویدیویی و استریم سریال‌ها نشان می‌دهند که حتی یادگیری و لذت‌بردن نیز شکلی دیجیتال به خود گرفته است. در مقاله «چشم‌انداز آموزش دیجیتال» (OECD Digital Education Outlook 2023) گفته شده است که از بین ۲۹ کشوری که مورد بررسی قرار گرفته است، در ۲۵ کشور اولویت اصلی سیاست‌های دیجیتال، توسعه «پلتفرم‌های آموزشی آنلاین و منابع دیجیتال برای معلمان و دانش‌آموزان» بوده است.

پیامد‌های انسانی؛ نفع یا زیان؟

فناوری دیجیتال در ظاهر بهره‌وری را افزایش داده، اما با خود پدیده‌هایی، چون «چندوظیفگی اجباری» و «فرسودگی دیجیتال» را نیز به همراه آورده است. در مقاله «چقدر زمان و انرژی برای جابجایی بین برنامه‌ها هدر می‌دهیم؟» (How Much Time and Energy Do We Waste Toggling Between Applications؟) گفته شده است که اکثر کاربران چندین بار در روز بین اپلیکیشن‌ها سوییچ می‌کنند و اغلب کمتر از ۱۱ ثانیه روی هر اپ جدید باقی می‌مانند همین باعث اختلال در تمرکز و خستگی ذهنی می‌شود.

سلامت روان قربانی خاموش دنیای هوشمند

افزایش اضطراب، حس ناکافی‌بودن در فضای مقایسه‌ای شبکه‌های اجتماعی، و اعتیاد به گوشی هوشمند از جمله چالش‌های روانی زندگی دیجیتال است. سازمان جهانی بهداشت (WHO) در سال ۲۰۲۲ «خستگی دیجیتال» را یک تهدید نوظهور برای سلامت روان معرفی کرد.

 روابط انسانی نزدیک‌تر یا دورتر می‌شوند؟

گرچه ابزارهایی، چون تماس تصویری و پیام‌رسان‌ها افراد را به هم متصل نگه می‌دارند، اما کیفیت روابط انسانی در هاله‌ای از تردید قرار گرفته است. متخصصان علوم اجتماعی معتقدند که حضور واقعی جای خود را به «ارتباط دائمی، اما سطحی» داده است.

چگونه انسان مدرن به کاربر مطیع تبدیل شد

 

دیجیتالی شدن تا کجا پیش خواهد رفت؟

با رشد هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، متاورس و واقعیت افزوده، زندگی کاملاً دیجیتالی دیگر صرفاً یک تصور نیست. غول‌هایی، چون متا و اپل به دنبال ساخت نسخه‌ای موازی از جهان هستند که در آن هویت دیجیتال از هویت واقعی پیشی می‌گیرد.

از سوی دیگر هرچه انسان‌ها بیشتر در جهان دیجیتال غرق شوند، اطلاعات‌شان نیز بیشتر در معرض بهره‌برداری قرار می‌گیرد. حریم خصوصی مفهومی سیال شده است؛ شرکت‌ها و دولت‌ها حجم عظیمی از داده‌های ما را -گاه بدون رضایت واقعی- ذخیره و تحلیل می‌کنند.

در برابر این موج، جنبش‌هایی، چون «دیجیتال دیتاکس»، «زندگی مینیمال» و «بازگشت به طبیعت» شکل گرفته‌اند. مردم به دنبال تعادل هستند. ترکیبی از مزایای دیجیتال با آرامش حضور در لحظه. این مقاومت نشان می‌دهد که آینده الزاماً دیجیتال مطلق نخواهد بود، بلکه ترکیبی از انتخاب و آگاهی خواهد بود.

درنهایت چه باید کرد؟

زندگی دیجیتال دیگر یک انتخاب نیست؛ یک واقعیت است. اما چگونگی مواجهه با آن، مرز بین زیستن آگاهانه و افتادن در دام اتوماسیون است. فناوری می‌تواند خدمت‌گزار ما باشد، اما تنها در صورتی که ما همچنان «انسان» بمانیم بنابراین باید با احساس، قدرت تحلیل و تفکر، انتخاب و حضور داشته باشیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب