هرسال بدتر از پارسال! / سیاستهای غلط باعث کتابسازی میشود

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، هر ساله بخش دانشگاهی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، از بخشهای شلوغ این رویداد محسوب میشود. جایی که ناشران دانشگاهی دور هم جمع شدند و کتابهایی برای ارتقا سطح علمی دانشجویان به آنها ارائه میدهند. اما امسال و در سیوششمین دوره نمایشگاه کتاب، شرایط این بخش هم مثل بخش عمومی و بینالملل یک تغییر قابل توجه دارد و آن هم خلوتتر شدن راهروها و کمتر شدن میزان بازدیدکنندگان است.
اگرچه مسئولان برگزاری نمایشگاه معتقدند میزان فروش کتاب و و بازدید از نمایشگاه امسال افزایش یافته، اما اکثر غرفهداران از کمتر شدن میزان فروش حضوری و تعداد بازدیدکنندگان گفتند. یکی از غرفهداران جوان بخش دانشگاهی در رابطه با دلیل کمتر شدن تعداد حاضران در مصلی تهران به نسبت سال قبل به خبرنگار آنا گفت: به نظرم زمان برگزاری نمایشگاه اصلا مناسب نیست و اگر مثل نمایشگاه قرآن از ظهر تا شب برگزار میشد میزان حضور مخاطبان خیلی بهتر بود.
وی در رابطه با میزان فروش کتاب در نمایشگاه امسال هم توضیح داد: فروش امسال اصلا راضی کننده نبوده و فکر میکنم افزایش قیمت کتابها دلیل این عدم استقبال از آثار بوده.
افزایش قیمت کتاب موضوعی است که نه فقط در بخش ناشران دانشگاهی که نمود آن در دیگر بخشهای نمایشگاه نیز به چشم میخورد. گرانی این محصول فرهنگی باعث شده دیگر کمتر شاهد بازدیدکنندگانی باشیم که هرکدام چند پلاستیک پر از کتاب در دست داشتند و فهرست به دست برای تهیه کتاب به نمایشگاه آمده بودند. این مسئله را با یکی دیگر از ناشران بخش دانشگاهی درمیان گذاشتیم که در پاسخ توضیح داد: مقصر گران شدن قیمت کتاب ناشر نیست، این اتفاق به دلیل بالا رفت هزینههای چاپ و کاغذ است. ما اگر در سال گذشته یک کتاب را به قیمت ۶۰ هزار تومان چاپ میکردیم امسال این رقم به ۱۲۰ هزار تومان رسیده است.
البته این موضوعی نیست که مسئولان فرهنگی کشور آن را ندانند و به همین دلیل هم در سالهای اخیر شاهد توزیع یارانههای کاغذ و مواردی از این دست برای ناشران بودیم، موضوعی که البته گویا برای ناشران راضی کننده نیست، مثل ناشری که گفت: دولت باید قیمت کاغذ را کنترل کند. اگرچه یارانههایی برای انتشارات وجود دارد، اما این یارانهها هم شرایط خاصی دارد. برخی از انتشاراتیها یارانه ندارند و بعضی هم معتقدند کاغذهای یارانهای نامرغوب است و ناشران برای تولید کتاب با کیفیت خوب مجبورند از بازار آزاد کاغذ تهیه کنند و این مسئله باز هم باعث میشود قیمت پشت جلد کتابها افزایش پیدا کند.
پس از گشت و گذار بیشتر در بخش ناشران دانشگاهی و گپ و گفت با ناشران، متوجه شدیم مشکلات فعالان حوزه نشر برای ورود به رویدادی مثل نمایشگاه کتاب تهران صرفاً به این موارد خلاصه نمیشو و افراد باسابقه و قدیمیتر دل پری از نمایشگاه دارند، مثل غرفهداری که بیش از ۱۵ سال است در نمایشگاههای کتاب در تهران و شهرستانها حضور داشته و به ما گفت: مشکل اصلی نمایشگاه کتاب این است که مسئولان و روش مدیریتی آنها ثابت است و ضعفهای برگزاری هم ثابت است. یعنی چیز جدیدی در راستای پیشرفت برگزاری نمایشگاه ارائه نشده و نمیشود. فقط هرازچندگاهی افرادی برای خودنمایی و شناساندن خود کارهای متفاوتی انجام میدهند که آن کارها ادامه پیدا نمیکند. مثلا همان کاستیهایی که من ۱۵ سال پیش در نمایشگاه میدیدم امروز هم هست. بزرگترین مسئله عدم هماهنگی بین برگزارکنندگان است. به عنوان مثال در حوزه حراست مسئولان ارشاد خود را مجریان نمایشگاه میدانند، حراست مصلی برای خود کار میکند و نیروی انتظامی و ارگانهای نظامی هم در این میان حضور دارند. یا در زمینه اجرایی هم شاهد تصمیمات ناگهانی و شبانه هستیم. به عنوان مثال یکی از دربهای مصلی امروز برای ناشران باز است، فردا دیگر اجازه تردد نداریم و کاری برای تسهیل رفت و آمد غرفهدارانی که میخواهند به مردم خدمات ارائه دهند انجام نمیشود.
وی افزود: هنوز بعد از چند دهه ما در نمایشگاه مشکل برق داریم در حالی که این مشکل قابل حل است. میتوان غرفههایی برای هر سالن در نظر گرفت تا آب جوش و آب سرد را به صورت سهمیهای به ناشران بدهد تا هر غرفهدار برای خود آبسردکن و یخچال و چایساز نیاورد. ما یک روز قبل از نمایشگاه برق نداشتیم و برای ساخت غرفه محبور شدیم موتور برق بیاوریم. من مطمئنم این وضعیت تا روز پایانی هم ادامه دارد و روز پایانی که قرار است نمایشگاه تمام شود مثل هر سال شاهد بلبشو هستیم و باید از بخشهای مختلف امضا و اجازه برای خروج بگیریم. در مجموع باید گفت شرایط نمایشگاه سال به سال بدتر شده که بهتر نشده.
یکی از نکات جالب توجه حضور پررنگ غرفههای فروش اغذیه در کنار ورودیهای بخش دانشگاهی است، موضوعی که باعث اعتراض برخی از ناشران هم شده: غذاخوریهای نمایشگاه نه مجوز بهداشت دارند نه خودشان اصول بهداشتی را رعایت میکنند و مثلا یک شیر آب برای شستشوی دست مردم پیش از غذا خوردن ندارند. فاصله سرویسهای بهداشتی هم با غذافروشیها بسیار زیاد است.
از دیگر از گلایههای پر تکرار ناشران مسئله ورود و خروج به مصلی و بحث پارکینگ است. یکی لز غرفهداران که مدعی بود روزانه ۳۰ یا ۳۵ هزار تومان پول پارکینگ میدهد توضیح داد: به ما کارت ورودی پارکینگ دادند ولی، چون ما ماشین نداریم و پارکینگ مخصوص موتورسواران هم در نظر گرفته نشده، اجازه نداریم وسیله نقلیهمان را به محوطه پارکینگ وارد کنیم. اگر هم موتور ره در پیادهرو نزدیک مصلی پارک کنیم پلیس ما را جریمه میکند پس مجبوریم روزانه پول پارکینگ هم بدهیم.
حجم گلایهها در این بخش بسیار زیاد است، البته نمیتوان گفت این موارد صرفا به ناشران دانشگاهی مربوط میشود و اگر پای درد دل ناشران و غرفهداران بخشهای عمومی و کودک و نوجوان بنشینیم هم احتمالاً با چنین گلایههایی مواجه میشویم، مواردی از این دست که در سالهای متمادی برگزاری این رویداد چیزی تغییر نکرده و همه چیز بدتر شده، موضوعی که باعث ناراحتی و دلزدگی ناشران شده است.
حجم این ناراحتی به حدی بود که یکی دیگر از ناشران باسابقه حاضر در نمایشگاه گفت: ما اگر میرفتیم در بازار روز کار میکردیم خیلی بیشتر به نفعمان بود تا اینکه در حوزه کتاب و در نمایشگاه کتاب باشیم. چهار وانتی که کنار هم جنس میفروشند اتحادهای از ما بیشتر است. ۳۶ دوره نمایشگاه کتاب داشتیم ولی هنوز با کوتاهیها و کاستیها مواجه هستیم. فکر میکنم مسئولان برگزاری نمایشگاه دنبال سهل کردن نیستند و فقط به دنبال سخت کردن کار برای مردم و ناشران هستند.
اجحاف در حق ناشران نوپا
یکی از مواردی که میتوان آن را به عنوان ضعف رویدادی در حد و اندازه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عنوان کرد، کمرنگ بودن حضور ناشران نوپا و جدید است. برگزارکنندگان نمایشگاه برای ناشران حداقلهایی از عناوین و تیراژ کتابها در نظر گرفتهاند که قطعا هیچ ناشر نوپایی نمیتواند آنها را عملی کند مگر با تخلف و تقلب!
یکی از غرفهداران بخش دانشگاهی توضیح داد: ناشرانی که تازه میخواهند به این عرصه ورود کنند نه تنها حمایت نمیشوند که حتی ممکن است در مسیر رشد، له شوند! ناشر جدید اگر رانت یا آشنا نداشته باشد نمیتواند در رویدادی مثل نمایشگاه کتاب حضور داشته باشد. آنها کارشان را تازه شروع کردند و علاقه دارند در این رویداد حضور نداشته باشند ولی نمیتوانند، چون باید حداقل ۴۰ عنوان کتاب با تیراژ بالا داشته باشند و اگر نه باید نمایندگی در نمایشگاه داشته باشند، اما آن نماینده برای این آثار دل نمیسوزاند، چون نمیداند این کتابها چیست و چه حال و هوایی دارد.
وی افزود: در مقابل افرادی هستند که متراژ ثابت در نمایشگاه دارند و هر سال بهترین جا به آنها اختصاص داده میشود ولی بقیه ناشران شرایطشان مشخص نیست. این مدل چیدمان و شرایط حضور در نمایشگاه باعث کتابسازی میشود و ناشران جدید اسم کتابها را تغییر میدهند و کتابسازی میکنند تا در نمایشگاه حضور داشته باشند.
البته گشت و گذار ما در بخش دانشگاهی به گلایهها خلاصه نشد و برخی از ناشران از شرایط راضی بودند، مثل یکی لز ناشران دانشگاهی قدیمی که کفت: غرفه ما از سال گذشته شلوغتر شده و متعاقباً فروش بهتری هم داشتیم. مکان غرفههای دانشگاهی هم خیلی بهتر از سال پیش در نظر گرفتند، سالهای قبل از ورودیها دور بودیم ولی امسال از لحاظ میزان فروش و حضور بازدیدکنندگان شاهد اتفاقات بهتری بودیم.
یکی دیگر از غرفهداران که در بخش تخصصی حضور داشت توضیح داد: بازدیدها از غرفه ما خوب بود مخصوصا در روزهای پنجشنبه و جمعه که مردم از صبح به مصلی آمدند. اگرچه اکثر مردم از قیمت کتابها شکایت دارند ولی از آنجایی که ما جزء غرفههای تخصصی هستیم اکثر مراجعهکنندگان ناچار هستند این کتابها را بخرند، چون اگر نخرند به روز نمیشوند.
نمایشگاه کتاب به روزهای پایانی رسیده و سه روز پایانی این هفته، روزهای آخر سیوششمین دوره این رویداد است. کاش دستاندرکاران این رویداد فکری به حال این انتقادات و گلایهها بکنند تا حداقل از سالهای دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.
انتهای پیام/