علمدار سپاه عشق عباس

به گزارش خبرنگار آنا، به مناسبت تاسوعای حسینی، ابوالفضل فیروزی شاعر و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری مثنوی «علمدارعشق» (بخش پنجم مثنوی سلامنامه عشق) که در مدح و رثای علمدار کربلا حضرت ابوالفضلالعباس (علیه آلاف التحیة والثنا) سروده، تقدیم میکند:
«سلامنامه عشق»
سلام ای صُلَّب الایمان اباالفضل
سلام ای رتّلالقرآن اباالفضل
سلام ما بر آن جانباز قرآن
یل حیدر تبار و مرد میدان
سلام حق بر آن خورشید پرپر
گل امّالبنین مصداق حیدر
«وانشق القمر» یعنی ابالفضل
خطرها را خطر یعنی ابالفضل
سوار بادپای دشت طوفان
یل صرصر سوار رزم ومیدان
علمدارسپاه عشق عباس
چراغ سبز راه عشق عباس
امیرعشق، آن میرعلمدار
همان رهبان لیل وشیرپیکار
همان ساقی سیمین ساق عطشان
به بزم عاشقان سقّای باران
امید وساقی وجان برادر
پناه زینب واطفال مضطر
ز بودت بود زینب درفراغت
نبودت برد ازاو صبر وطاقت
سلام ما برآن ساقی عطشان
صلای عشق، سقّای شهیدان
همان سقّای دلهای دوعالم
که از مشکش شود سیراب آدم
سلام ما برآن مَشک مُشبّک
برآن دستی که از تن گشت منفک
همآن دستی که درعالم علَم شد
هزاران دست ازشوقش قلم شد
سلام ما برآن سروی که خم شد
کنار علقمه دستش قلم شد
چنان در عاشقی گردیده سرمست
که دلها را ربوده بی سر ودست
چنان عشق حسینش کرده بیتاب
که جانش را نکرد آلوده با آب
ز شرم غیرت تو آب شد آب
ز طوفان غمت بر آب شد تاب
دمی بی یاد دلبر سر نکردی
که عطشان بودی ولب تر نکردی
سلاماللهَ براین معشوق وعاشق
سلام حق براین ایمان واثق
سلام ما برآن ماهی که شق شد
ز خونش آسمان رنگ شفق شد
سلام ما برآن لبهای عطشان
بهآن ماهی که درخون گشته غلطان
ز داغش گشته بریان مرغ و ماهی
زآهش مهر ومه شد در سیاهی
بهسوگش ضجّه زد زهرای اطهر
درآغوشش کشیدی مثل مادر
چه گویم؟! کز رثای آن جوانمرد
خدا ازچشم زهرا گریه میکرد
انتهای پیام/

علمدار سپاه عشق عباس(ع)
