از «سوریهسازی» تا «ذلت صهیونیستی»؛ ۱۲ روز نبرد ارادهها و پایان رؤیاهای باطل

خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ حماسه ۱۲ روزه مقاومت و پیروزی جمهوری اسلامی ایران در برابر تجاوز ارضی رژیم صهیونیستی و متحدانش به رهبری ایالات متحده آمریکا، نقطه عطفی در تاریخ استراتژیک منطقه و جهان محسوب میشود.
این رویارویی که فراتر از یک درگیری نظامی صرف بود، صحنه نمایش اراده پولادین ملت ایران، اقتدار نظامی و عمق باورهای انقلابی بود و پیروزی قاطع ایران که با موشکباران حسابشده پایگاه نظامی «العدید» آمریکا در قطر به اوج رسید و منجر به عقبنشینی و درخواست آتشبس تحقیرآمیز دشمنان شد، درسهای عمیق استراتژیکی را برای آینده به همراه دارد.
در این نوشتار با نگاهی تحلیلی به بررسی ابعاد این پیروزی غرورآفرین، درسهای کلان استراتژیک آن، بهخصوص ظرفیتهای بیبدیل استانهای ایران درراستای مقابله با تجاوزات احتمالی آینده و آمادگی همهجانبه در عصر جنگهای ترکیبی میپردازیم.
تحلیل جامع پیروزی ۱۲ روزه؛ تلفیقی از اقتدار، اراده و استراتژی
رژیم جعلی و کودککُش صهیونیستی که با چراغ سبز آمریکای جنایتکار و رهبری مستقیم دونالد ترامپ رئیس جمهور فاسد و تروریست رژیم آمریکا دست به جنایت و تجاوز علیه کشورمان زده بود، چندین هدف را در سر میپروراند و در تلاش برای تحقق این اهداف بود و براساس گفته برخی کارشناسان و مقامات آمریکایی و اسرائیلی، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر جنایتکار و متوهم صهیونیستی چند روز قبل از اقدام برای تجاوز علیه کشورمان به ترامپ اطمینان داده بود که طی سه روز جمهوری اسلامی را از پای درخواهد آورد و دولت جدیدی بنا خواهد کرد!
نخست وزیر متوهّم رژیم صهیونیستی برای دستیابی به این اهداف شیطانی روی تفرقه میان مردم ایران حساب ویژهای باز کرده بود و به خیال خام خود تصور میکرد که با تجاوز غیرقانونی به کشورمان مردم پشت نظام جمهوری اسلامی و رهبری را خالی میکنند و از دشمنان اسلام و قرآن حمایت خواهند کرد، زهی خیال باطل، همین تصور احمقانه، دشمن صهیونیستی و آمریکایی را مجاب کرد تا به کشوری تجاوز کنند که تمدن ۷ هزار ساله داشته و بارها در اتفاقات متعدد و فتنههای بعد از انقلاب اسلامی نشان دادهاند تا آخرین قطعه خونشان پشت نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری هستند.
بعد از ۱۲ روز تجاوز و پاسخهای قاطع جمهوری اسلامی در بمباران سرزمینهای اشغالی رژیم صهیونیستی در نهایت به این نتیجه رسید که آدرس را اشتباهی آمده و تمام پیشبینیهای مقامات رژیم صهیونیستی در سوریهسازی ایران اسلامی باطل شد و فهمیدند که در حقیقت با دُم شیر بازی کردهاند.
موشکباران سرزمینهای اشغالی و خسارات شدیدی که بر این سرزمین وارد آمد نهتنها صهیونیستها، بلکه دنیا را هم بهتزده کرد، درحالی که به گفته مقامات نظامی جمهوری اسلامی، ایران فقط ۲۰ درصد توان خود را در جنگ ۱۲ روزه به کار گرفته بود و سرزمینهای اشغالی که یک هشتادم ایران اسلامی وسعت دارد در صورت حماقت دوباره صهیونیستها ممکن است دیگر وجود خارجی نداشته باشد.
آمریکا با مشاهده موشکباران سرزمینهای اشغالی و نزدیکی رژیم صهیونیستی به نابودی کامل دست به کار شد و ترامپ با التماس از قطریها خواست تا برای آتشبس میان ایران و رژیم صهیونیستی میانجیگری کنند.
این پیروزی بزرگی برای ملت ایران و نیروهای مسلح کشورمان بود که توانستند دشمن آمریکایی و صهیونیستی را به ذلت بکشانند؛ چراکه دشمن درصدد بود از ایران، سوریه دیگری بسازند که در این امر ناکام ماند و دست از پا درازتر از راهی که آمده بود بازگشت.
ایران در این پیروزی که نتیجه یک همافزایی و انسجام ملی و مردمی بود، البته شهدایی را هم تقدیم اسلام کرد.
عواملی که جمهوری اسلامی را پیروز قاطع جنگ با رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی کرد را میتوان به قرار زیر مورد بررسی قرار داد.
برتری استراتژیک بازدارندگی
استفاده از موشکهای نقطهزن و دوربرد برای هدف قرار دادن پایگاه نظامی «العدید» آمریکا، نهتنها یک اقدام دفاعی، بلکه یک نمایش قاطع از توانایی بازدارندگی ایران بود. این اقدام پیام روشنی را به طرف متجاوز ارسال کرد که هرگونه تجاوز به خاک یا منافع ایران با پاسخی متناسب و کوبنده مواجه خواهد شد.
این عملیات، قابلیت ایران را در واردکردن ضربات استراتژیک به مراکز حساس دشمن در منطقه به اثبات رساند و برتری کیفی و تاکتیکی نیروهای مسلح ایران را برجسته کرد.
همبستگی ملی به مثابه سپر دفاعی
روحیه مقاومت، اتحاد کلمه و ایمان راسخ ملت بزرگ ایران، ستون فقرات این پیروزی بود و در شرایطی که دشمنان دنبال اختلافافکنی و تضعیف انسجام داخلی بودند، مردم ایران با وحدت مثالزدنی خود، نقشهای جدید از همبستگی ملی را به نمایش گذاشتند. این اراده جمعی، قویترین پشتوانه برای نیروهای مسلح و تصمیمگیران نظام در برابر فشارهای خارجی و تهدیدات نظامی بود.
عمق استراتژیک و درک بصیرتافزا از دشمن
رهنمودهای راهبردی مقام معظم رهبری مبنی بر «بیچاره کردن دشمن صهیونی» و درک عمیق از ماهیت تجاوزگرانه و غیرقابل اعتماد رژیم صهیونیستی و سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا، عامل تعیینکنندهای در اتخاذ رویکردهای قاطع و عملیاتهای مؤثر بود و این بصیرت بهخصوص در خنثیسازی تبلیغات رسانهای و پروپاگاندای دشمن، حیاتی تلقی میشود.
دیپلماسی مبتنی بر قدرت و قاطعیت
پایان جنگ از طریق آتشبس یکطرفه و ذلتبار دشمنان، پس از درخواستهای مکرر ترامپ و نتانیاهو، اوج موفقیت دیپلماسی قاطع و مبتنی بر قدرت ایران بود. ایران با نمایش تواناییهای نظامی خود، طرف مقابل را به پذیرش شرایط واداشت و از منافع ملی خود دفاع کرد.
ضرورت آمادگی پایدار در عصر جنگهای ترکیبی
هرچند پیروزی در جنگ ۱۲ روزه، اقتدار ایران را به اثبات رساند؛ اما ماهیت تهدیدات از سوی دشمنان، بهخصوص رژیم صهیونیستی و آمریکا، هرگز کاهش نیافته است. این دشمنان با رویکردی لجوجانه و با بهرهگیری از ابزارهای متنوع جنگی، همواره به دنبال تحقق اهداف توسعهطلبانه خود هستند؛ بنابراین ضرورت آمادگی همهجانبه و پایدار در برابر تهدیدات آینده، امری حیاتی و غیرقابل چشمپوشی است.
ارتقای مستمر توان بازدارندگی
توسعه و بهروزرسانی مداوم توان موشکی، پهپادی، پدافند هوایی و سامانههای رزم الکترونیک برای حفظ و ارتقای قابلیتهای بازدارندگی ضروری است.
تقویت ظرفیتهای دفاعی غیرتهاجمی
تمرکز بر توسعه و پیادهسازی راهبردهای پدافند غیرعامل، حفظ امنیت زیرساختهای حیاتی (مراکز هستهای، انرژی، ارتباطات و اقتصادی) و افزایش تابآوری ملی در برابر حملات احتمالی دشمن.
جنگ شناختی و رسانهای پیشرفته
مقابله فعال و هوشمندانه با عملیات روانی و اطلاعاتی دشمن، تقویت روایت پیروزی و مقاومت ملی و روشنگری افکار عمومی داخلی و بینالمللی از طریق شبکههای رسانهای نوین و پلتفرمهای دیجیتال.
انسجام درونی و وحدت ملی
حفظ و تقویت وحدت ملی که در این جنگ به اثبات رسید، بهعنوان یک سپر دفاعی بیبدیل، باید در اولویت برنامهها قرار گیرد.
ظرفیتهای استراتژیک استانهای ایران در مقابله با دشمن و جنگهای ترکیبی
هریک از ۳۱ استان ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی، منابع انسانی، زیرساختهای اقتصادی و قابلیتهای دفاعی منحصر به فرد خود، میتواند نقش کلیدی در استراتژی دفاعی کشور ایفا کند.
انتهای پیام/