08:00 23 / 05 /1404
مجید مجیدی، مدیر اندیشکدۀ امید در گفتگو با آناتک:

نهادهای تنظیم‌گر باید خانواده‌ها را در ارزیابی رسانه‌ای توانمند کنند

نهادهای تنظیم‌گر باید خانواده‌ها را در ارزیابی رسانه‌ای توانمند کنند
مجید مجیدی، مدیر اندیشکدۀ امید حوزه هنری، با تأکید بر نقش خانواده‌ها در هدایت رسانه‌ای کودکان، خواستار طراحی سامانه‌های ارزیابی تربیتی توسط نهادهای نظارتی شد. او معتقد است توانمندسازی والدین در تحلیل محتوای فرهنگی، کلید صیانت از نسل آینده در فضای رسانه‌ای است.

به گزارش خبرگزاری آنا؛ نفوذ روزافزون رسانه‌های دیجیتال، میان کودکان و نوجوانان در عصر گسترش فناوری‌های ارتباطی سبب شده تا امروزه آن‌ها بیش از هر زمان دیگری در معرض محتوای متنوع و گاه پیچیده قرار بگیرند. این تحول، فرصت‌ها و تهدید‌هایی را برای نظام تربیتی خانواده‌ها به همراه داشته است؛ به‌ویژه در حوزه بازی‌های دیجیتال، انیمیشن‌ها و محصولات فرهنگی کودک‌محور که بخش قابل توجهی از زمان و توجه نسل جدید را به خود اختصاص داده‌اند.

نقش خانواده به عنوان نخستین نهاد تربیتی و فرهنگی در چنین شرایطی،  بیش از گذشته برجسته شده است. خانواده‌ها مسئول هدایت فرزندان در انتخاب و مصرف رسانه‌ای هستند و می‌توانند با مشارکت فعال در فرآیند ارزیابی و گفت‌و‌گو، زمینه‌ساز رشد شناختی، عاطفی و اخلاقی کودکان شوند. این مشارکت، از یک تماشای منفعلانه فراتر رفته و به تجربه‌ای آموزشی و پرورشی تبدیل می‌شود.

انیمیشن‌ها، بازی‌های رومیزی و حتی بازی‌های دیجیتال، اگر در بستر خانواده‌محور و با نظارت آگاهانه مصرف شوند، می‌توانند به ابزار‌هایی مؤثر در تربیت و آموزش تبدیل شوند. گفت‌و‌گو‌های پس از تماشا، تحلیل محتوا، و طرح پرسش‌های هدفمند، از جمله روش‌هایی هستند که خانواده‌ها می‌توانند برای تقویت تفکر انتقادی و رشد ذهنی فرزندان خود به‌کار گیرند.

نهاد‌های تنظیم‌گر رسانه‌ای نیز در این بین وظیفه دارند تا با طراحی سامانه‌های ارزیابی و ارائه ابزار‌های سنجش تربیتی، خانواده‌ها را در این مسیر همراهی کنند. همکاری میان سازمان‌های فرهنگی، آموزشی و رسانه‌ای می‌تواند به ایجاد زیرساخت‌هایی منجر شود که خانواده‌ها را از مصرف‌کننده صرف، به تصمیم‌سازان فرهنگی تبدیل کند.

مجید مجیدی، مدیر اندیشکده امید حوزه هنری، در گفت‌وگوی پیش‌رو به تبیین نقش خانواده در هدایت رسانه‌ای کودکان، اهمیت ارزیابی محتوای فرهنگی، و ضرورت هم‌افزایی میان نهاد‌های مسئول در این حوزه پرداخته است. این مصاحبه، نگاهی تحلیلی به ظرفیت‌های تربیتی محصولات فرهنگی کودکانه و راهکار‌های عملی برای ارتقاء سواد رسانه‌ای خانواده‌ها ارائه می‌دهد.

نهادهای نظارتی باید خانواده‌ها را در ارزیابی رسانه‌ای توانمند کنند

بازی‌های کودکانه چطور می‌توانند در فضای خانواده‌محور موثر باشند؟ آیا خانواده‌ها نقشی واقعی در جذاب‌تر شدن این تجربه دارند؟ 

اصل اول ما این است که نقش اصلی تربیت کودکان بر عهده پدر و مادر بوده؛ هرچند که گستره بازی‌های موبایلی و ضریب نفوذ اینترنت افزایش یافته، اما کماکان این پدر و مادر هستند که می‌توانند برای کودکان‌شان الگو باشند و ضمن صیانت از آسیب‌های فضای مجازی، نقش هدایت‌گری داشته باشند. یکی از راهکار‌های اصلی، تعامل اعضای خانواده جهت انجام بازی در محیط خانه است؛ بازی‌های رومیزی و محیطی که این روز‌ها در حال تولید و ترویج است و به نظر می‌رسد در آینده سهم جدی در سبد مصرف خانواده را ایجاد خواهد کرد جایگزین خوبی برای بازی‌های دیجیتالی بوده و یا تنظیم‌گری مناسبی برای میزان مصرف آن را بر عهده خواهد داشت.

و در مورد انیمیشن‌ها؛ چگونه باید خانواده‌ها با محتوای تصویری برخورد کنند؟

انیمیشن صرفا برای وقت گذرانی و سرگرم شدن نیست؛ بلکه می‌تواند به عنوان یک محصول آموزشی و یا تربیتی استفاده شود. پدر و مادر نقش اصلی در تنظیم‌گری مصرف رسانه‌ای فرزندشان را بر عهد دارند بدین صورت که ابتدا انیمیشن باید توسط آنها دیده شود و سپس باتوجه به شرایط فرزندشان و اقتضائات و تفاوت‌های فردی برای او به نمایش گذاشته بود و یا اقلا از سامانه‌هایی که ارزیابی محصولات فرهنگی را براساس معیار‌های تربیتی انجام می‌دهند، برگه ارزیابی محصول را پیش از نمایش مطالعه کنند. حین و پس از مشاهده انیمیشن با فرزندشان صحبت کنند و زمینه‌های تقویت تفکر و استدلال را در او تقویت کنند. سؤال و جواب‌های مطرح شده می‌تواند منجر به رشد شناختی و عاطفی کودک شود و نسبت به سایر محصولات و حتی در سنین بالاتر زمینه تفکر انتقادی در او پدیدار شود. میزان خشونت، ترس و یا القای رفتار‌های نامطلوب از جمله نقاط قرمز شاخص‌های ارزیابی سامانه‌های داخلی و خارجی است. 

به نظر شما نهاد‌هایی مثل ساترا چطور می‌توانند در این حوزه نقش‌آفرین باشند؟

ساترا یا هر نهاد نظارتی در زمینه صوت و تصویر می‌بایست به نقش خانواده‌ها در این زمینه توجه کند. والدین آگاه و هوشمند می‌توانند به عنوان ارزیاب نسبت به محتوای تصویری بازخورد دهند. آشنایی اولیه با اصول و معیار‌های ارزیابی و گفتمان‌سازی این مسئله در بین خانواده‌ها می‌تواند زمینه‌ساز این اقدام مهم وکلیدی شود.
نقش دادن به خانواده‌ها در زمینه ارزیابی محصولات فرهنگی، از یک سو توجه آنان را به محصولات ارائه شده برای فرزندخودشان بیشتر نموده و از طرف دیگر به مسئولیت داشتن در قبال سایر کودکان جامعه گوشزد می‌نماید.
همانطور که خانواده نقش اصلی و کلیدی در تربیت فرزندان خویش را بر عهده دارد؛ به عنوان اولین نهاد نظارتی برای مصرف کالای فرهنگی کودکان نیز می‌تواند نقش آفرینی کند.

در سال‌های اخیر، انیمیشن‌ها و فیلم‌های کودکانه فراگیر شده‌اند. خانواده‌ها چه نقشی در هدایت رسانه‌ای فرزندان دارند؟
همانطور که بیان شد، خانواده نقش محوری دارد. اگر خانواده صرفاً تماشاچی منفعل باشد، کودک در فضای رسانه‌ای غرق می‌شود. اما اگر خانواده، خود را مسئول دانسته و در انتخاب و ارزیابی محتوای رسانه‌ای مشارکت کند، مخاطب کودک از مصرف‌کننده منفعل به مصرف کننده فعال تبدیل می‌شود. هدف اصلی سواد رسانه‌ای نیز تبدیل نمودن مخاطب منفعل به مخاطب فعال است.

آیا این مسئولیت فقط بر عهده خانواده‌هاست یا باید نهاد‌های رسانه‌ای نیز مشارکت کنند؟

در فضای گسترده تولید محتوای رسانه‌ای که این روز‌ها با آن رو‌به‌رو هستیم، خانواده‌ها نیازدارند که به سامانه‌ها و منابع معتبر متصل شوند. این اقدام، نیازمند همکاری بین بخشی سازمان‌ها و نهاد‌های دولتی و مردمی است؛ نهاد‌هایی همچون صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر، آموزش و پرورش و سایر مجموعه مرتبط باید سامانه‌هایی طراحی را کنند که ارزیابی تخصصی آثار کودکانه را در دسترس خانواده‌ها بگذارد. نمونه‌های متعددی نیز در خارج از کشور وجود دارد به طوری که اگر گروهی والدین اقدام به پیشنهاد حذف محتوای نامناسب نمایند، پلتفرم موظف است آن محتوا را حذف نماید. در داخل کشور نیز موسسه تبیان، وب سایت کدومو را برای این کار طراحی و ارائه نموده است که نیاز به توسعه و حمایت بیش از پیش دارد تا در بین خانواده‌ها به عنوان مرجع شناخته شود.

یعنی خانواده‌ها می‌توانند تصمیم‌ساز باشند، نه صرفاً بیننده؟

دقیقاً! انتخاب‌گری و مسئولیت داشتن در مصرف رسانه‌ای یکی از وظایف خانواده‌هاست. خانواده‌ها باید بتوانند از طریق سازوکار‌های ارزیابی«پیش از پخش و پس از تماشا» به فرزندان‌شان کمک کنند. وقتی کودک پس از دیدن یک انیمیشن، درگیر سؤال و تحلیل شد، آن وقت آن محصول به وظیفه واقعی‌اش یعنی آموزش و رشد ذهنی رسیده است.

فکر می‌کنید، به صورت عملیاتی چه اقداماتی در این حوزه باید انجام شود؟
باید تلاش شود تا به کمک ابزار‌های سنجش ادراکی و شناختی، فرم‌های ساده‌ای برای ارزیابی پیشینی و پسینی در دسترس قرار گیرد. خانواده‌ها پیش از نمایش انیمیشن، بتوانند آن را تماشا کنند و پس از تماشا هم با کودکان گفت‌و‌گو کنند. این نوع تماشا، دیگر مصرف رسانه نیست؛ آموزش، پرورش، یادگیری نام دارد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا