اسماعیل هنیه؛ از مبارزه تا شهادت

فرید آزادبخت، استادیار حقوق بینالملل و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری آنا نوشت: در تاریخ مبارزات ملتها، گاه مردانی پدید میآیند که خود، نهتنها سردار جبههاند، بلکه مشعلدار یک تمدن، پژواک درد ملتی اسیر و تجسم ایستادگیاند.
اسماعیل هنیه فرزند مجروح فلسطین ازجمله همین مردان بود. مردی از جنس خاک و آتش؛ از نسل سنگ بدستانی که در کوچههای تنگ غزه، آیه مقاومت را زمزمه میکردند و به جای تاج بر سرشان خون شهیدان میریخت.
در آوریل ۲۰۲۴، صهیونیسم که تاب شنیدن صدای حماسه نداشت، خانه او را در اردوگاه الشاطئ بمباران کرد. سه پسر و سه نوهاش را پرپر کرد؛ اما او، در قامت کوهی ساکت، گفت: «ما نیامدهایم تا زنده بمانیم؛ آمدهایم تا راه را بگشاییم. خون پسرانم درخت مقاومت را آبیاری خواهد کرد.»
و چنین شد که صهیونیسم که از خاموشی صدای هنیه عاجز مانده بود، تصمیم به خاموش کردن جسم او گرفت، مردی که کلماتش از موشک سهمگینتر بود، در شهری که دهها بار میزبان مبارزان آزادی بود ـ در قلب تهران ـ آماج کینه موساد قرار گرفت.
در یک شب غمانگیز ۲۰۲۴، در نقطهای امن درشمال تهران اسماعیل هنیه هدف تروری موذیانه و حسابشده قرار گرفت. رژیم صهیونیستی، با همکاری مزدورانی سایهپوش، آتش به جان مردی انداخت که آتشافروز دلهای آزادگان بود. صدای انفجار، دل کوه البرز را لرزاند؛ اما در آن لحظه، آسمان گویی از زمین پیشی گرفت و فرشتگان، در گنبد کبود تهران، فرشی از نور گستردند.
او رفت، اما نگریخت. رفت، اما جاودانه شد. تهران که روزی میزبان جمعیت میلیونی دوستداران مقاومت بود، آن روز، آغوشی شد برای یکی از فرزندان خالص مقاومت.
آنگاه که پیکر بیجانش بر زمین افتاد، جهانی برخاست. از جنوب لبنان تا اردوگاههای نابلس، از مسجدالاقصی تا کوچههای یمن و دمشق، دلها طنین یک صدا بود: «هنیه شهید شد؛ اما فلسطین زندهتر از همیشه است.»
صهیونیسم پیکر مردی را خاموش کرد، اما نتوانست اندیشهاش را مدفون کند و خون او با خون سیدعباس موسوی، فتحی شقاقی، عماد مغنیه و هزاران شهید این راه درآمیخت. دشمن، پیکر او را برد، اما خاطرهاش در ذهن یک امت باقی ماند.
و امروز از غزه تا تهران، نام او چونان آیهای بر زبانهاست. پدر شهیدان، خود نیز شهید شد، اما نه از سر شکست، که در اوج ایستادگی. هنیه، اکنون نه در حصار خاک، بلکه در قلب تاریخ امت است.
او رفت، اما پرچمش بر دوش میلیونها جوان بر زمین نمیافتد و قدس، دیر یا زود، با ندای خون او و همرزمانش آزاد خواهد شد.
انتهای پیام/