نقشه راه کاخ سفید در بیروت؛ تأثیر اهرم مقاومت در بازتعریف نظم جدید منطقه

به گزارش خبرگزاری آنا، مداخله گرایی مشترک واشنگتن و پاریس در امور داخلی لبنان (آن هم معطوف به انزوای مقاومت) وارد فاز تازهای شده است. «نواف سلام» نخستوزیر و «ژوزف عون» رئیسجمهور لبنان تحت تاثیر این مداخله گرایی، گارد بستهتری را در مقابل سلاح مقاومت اتخاذ نمودهاند.
واقعیت امر این است که در آغاز قرن جدید (قرن بیست و یکم)، فرامتن و چارچوبی تحت عنوان «خاورمیانه جدید» از سوی نومحافظه کاران دولت وقت آمریکا، یعنی دولت «جرج واکر بوش» طراحی شد که اشغال افغانستان و عراق در بطن آن به فعلیت رسید.
در حالی که استراتژیستهای هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات این چارچوب را پذیرفته و در راستای تحقق آن تلاش میکردند، شاهد تبلور عزم و غیرت مثالزدنی گروههای مقاومت در صیانت از امنیت منطقه در برابر این چارچوب و راهبرد کلان و خطرناک بودیم.
نقطه پایان طرح خاورمیانه جدید، شکست داعش در عراق و سوریه و ناتوانی غرب در تثبیت موقعیت تروریستهای تکفیری وابسته به خود و رژیم صهیونیستی در گلوگاههای مهم جغرافیایی و استراتژیک منطقه بود.
پس از شکست طرح و چارچوب خاورمیانه جدید، استراتژیستهای دشمن ناچار به واژه سازی و به عبارتی گویاتر، «بسترسازی راهبردی» مجدد جهت پیشبرد اهداف شوم خود در منطقه غرب آسیا شدند. از آن زمان، کلید واژه «نظم جدید» در اتاقهای فکر آمریکا و رژیم اشغالگر قدس خلق شد که مبتنی بر چندین مولفه است:
نخستین مولفه این چارچوب جدید، لزوم تسلط گفتمان سازش بر گفتمان مقاومت و هدایت افکار عمومی جهان اسلام حول این مسئله است.
دومین پیش شرط تحقق این چارچوب راهبردی خطرناک، خلع سلاح مقاومت از طریق ایجاد بحرانهای مزمن و دنباله دار امنیتی-نظامی در منطقه است.
سومین پیش شرط تحقق این چارچوب نیز مهار حداکثری جمهوری اسلامی ایران از طریق خلق منازعات داخلی، منطقهای و بینالمللی و تضعیف مواضع ایران در این جنگ ترکیبی است.
از زمان وقوع عملیات طوفان الاقصی تاکنون، هر ۳ پیش شرط تحقق چارچوب «نظم جدید» آمریکا و شبکه وابسته به آن در منطقه، به چالش کشیده شد و جایی برای تنفس راهبردی دشمنان در منطقه باقی نگذاشت.
در همین راستا، واشنگتن و تلآویو تصمیم گرفتند از طریق ترور دبیرکل فقید و شهید حزبالله لبنان، معادلات رهبری را در این جنبش و جبهه مقاومت دستخوش تغییرات کلان نموده و مناسبات جاری در منظومه عملیاتی و گفتمانی که به صورت خاص پس از جنگ غزه در منطقه و حتی جهان شکل گرفته بود را مخدوش نمایند.
با این حال، عزم حزبالله لبنان در بازیابی توان رهبری، نظامی و امنیتی خود منتج به تداوم پیروزیهای میدانی مقاومت لبنان (خصوصا در مهار دشمن صهیونیستی در جنوب لبنان) و متعاقبا، اتصال قویتر و پیوستهتر اضلاع جبهه مقاومت با یکدیگر شد.
بدون شک «نظم جدید» در منطقه غرب آسیا به زودی رقم خواهد خورد، اما نه با قرائت و شیوهای که آمریکا و رژیم اشغالگر قدس خواستار تحقق آن هستند!
این نظم جدید، بر اساس محوریت گفتمان مقاومت و تبلور قدرت همه اضلاع ان انشاالله رقم خورده و بار دیگر، دشمن را وادار به پذیرش شکست راهبردی دیگری خواهد کرد.
انتهای پیام/