وقتی صهیونیسم از نفرت علیه افغانستان سود می‌برد

وقتی صهیونیسم از نفرت علیه افغانستان سود می‌برد
پروژه «اخراج بی‌برنامه مهاجران» نه تنها یک مطالبه مردمی نیست، بلکه بخشی از پازل تفرقه‌افکنانه دشمن در دل ایران بزرگ بود؛ پروژه‌ای که از دل آن، اسرائیل بیش از هر کسی سود برد؛ هم در تضعیف انسجام اجتماعی، هم در مشغول‌سازی نهاد‌های امنیتی و هم در انحراف افکار عمومی از تهدید اصلی.

به گزارش خبرگزاری آنا، «میثم مهدی‌پور» در تحلیلی به موضوع کمپین‌های اخراج مهاجران و انحراف از تهدید اصلی پرداخت.

وی در این باره نوشت: در بحبوحه جنگ شناختی و تهاجم ترکیبی دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران، جریانی در ظاهر مردمی، اما در باطن سازمان‌یافته، با کلیدواژه‌هایی چون «نجات وطن» و «پاکسازی ایران»، موجی هدفمند علیه مهاجران افغانستانی به راه انداخته‌اند.

ظاهر این جریان، دغدغه‌مند و عدالت‌خواه؛ اما محتوای آن سرشار از عملیات روانی، تصویرسازی جعلی و تحریک احساسات قوم‌گرایانه بود. انتشار مکرر ویدیو‌های آرشیوی، تعمیم خطا‌های فردی مهاجران به کل یک ملت و القای تهدید هویتی، اجزای اصلی سناریویی بود که بیش از آن‌که به منافع ملی خدمت کند، با پروژه‌های دشمن هم‌راستا شده است.

این حرکت، برخلاف آنچه ادعا می‌کرد، هیچ ارتباطی با عقلانیت راهبردی، ملی‌گرایی مسئولانه یا حتی دغدغه امنیت نداشت. بزرگ‌ترین گواه این ادعا، سکوت سنگین نخبگان، دانشگاهیان و دلسوزان واقعی وطن در برابر این موج بود. آنها این حرکت را فاقد پشتوانه فکری و حتی خطرناک برای ثبات ملی تشخیص دادند.

اما مسئله فقط در فضای روانی خلاصه نشد. آسیب اصلی آن‌جا بود که توان و تمرکز دستگاه‌های امنیتی کشور—به‌جای مقابله با نفوذ صهیونیستی، انتقال تسلیحات و تهدیدات سایبری و پهپادی—صرف تعقیب و بازداشت اتباع قانونی و غیرقانونی افغان شد.

دشمن اصلی، یعنی اسرائیل، دقیقاً در همین زمان موفق شد با بهره‌برداری از غفلت راهبردی ایجاد شده، در مرز‌های جنوبی و شرقی ایران تحرکاتی انجام دهد که برخی از آنها به شکل مستقیم به عملیات خرابکارانه در داخل کشور منتهی شد.

اگر با دقت نگاه کنیم، پروژه «اخراج بی‌برنامه مهاجران» نه تنها یک مطالبه مردمی نبود، بلکه بخشی از پازل تفرقه‌افکنانه دشمن در دل ایران بزرگ بود؛ پروژه‌ای که از دل آن، اسرائیل بیش از هر کسی سود برد: هم در تضعیف انسجام اجتماعی، هم در مشغول‌سازی نهاد‌های امنیتی و هم در انحراف افکار عمومی از تهدید اصلی.

امروز پرسش روشن این است: آیا می‌توان تضعیف نظام امنیتی کشور، تحریک افکار عمومی و کمک ناخواسته به سناریو‌های صهیونیستی را صرفاً یک خطای داخلی دانست؟

یا باید پذیرفت که برخی از این جریان‌ها، دانسته یا نادانسته، سربازان پیاده دشمن در جنگ ترکیبی علیه ملت ایرانند؟

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب