ایران و بحران مهاجران افغان؛ دلایل تعلل در به رسمیت شناختن طالبان چیست؟

«کیومرث یزدانپناه» عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، درباره آینده روابط ایران و افغانستان و نیز مسئله مهاجران افغان اظهار کرد: هنوز مجامع بینالمللی ازجمله سازمان ملل حکومت طالبان را بنا بر دلایلی از جمله پیشینه افراطگرایی این جنبش به رسمیت نشناختهاند و به نظر من، با توجه به نگاه موجود جهانی به طالبان، فعلاً باید با احتیاط از کنار این مسئله عبور کرد؛ همانطور که اکثر کشورها چنین دیدگاهی به حکومت فعلی افغانستان دارند. البته ما بهعنوان یک کشور مستقل، طبق قانون اساسی خود، اختیارات مشخصی داریم و اعلام مواضع مطابق آن بلامانع است، اما با توجه به جایگاه فعلی طالبان در نظام بینالملل، شناسایی رسمی آنها میتواند ایران را در مظان اتهام قرار دهد؛ از جمله اینکه ایران به گروههای افراطی نزدیک شده و با آنها همکاری میکند.
یزدانپناه تأکید کرد: حتی اگر جمهوری اسلامی فعلاً بهطور رسمی و علنی طالبان را به رسمیت نشناسد، در عمل تفاوتی در روند همکاری مرسوم با افغانستان بهعنوان یک همسایه بزرگ ایجاد نمیکند و اعلام موضع رسمی روسیه برای به رسمیت شناختن حکومت طالبان نباید ملاک قطعی برای ما باشد، زیرا روسیه توجیهات خود را دارد و چه طالبان را به رسمیت بشناسد چه نشناسد، نفوذش در افغانستان پابرجاست. از طرفی دیگر، یکی از دلایل اصلی اقدام دولت روسیه در به رسمیت شناختن حکومت طالبان، واکنش پوتین به رفتار متناقض ترامپ، رئیسجمهور آمریکا با کشور روسیه بود که در پی ادعای روابط دوستانه، سیاست خنجر به پهلو را در پیش گرفت و روسیه نیز در یکی از واکنشهای خود، با نادیده گرفتن فشارهای بینالمللی، به همکاری رسمی با طالبان روی آورد. از سویی دیگر، پس از تسلط طالبان بر افغانستان، روسیه از همان ابتدا فعالترین کشور در افغانستان بوده و پس از آن، چینیها حضور اقتصادی و سیاسی پررنگی را در این کشور پیدا کردند.
مانور محدود ایران در افغانستان
وی ادامه داد: در حال حاضر فعالان دولتی و خصوصی چین و روسیه آزادانه و بدون کمترین مانع و مزاحمتی در این کشور فعالیت میکنند و محافظتهای لازم نیز صورت میگیرد و به عبارتی کمتر در معرض تهدید و ربایش و تعرض هستند. اما فعالان ایرانی باید با احتیاط بیشتری رفتار کنند و حتی گاه لباس محلی افغان بپوشند تا بتوانند کاری را به پیش ببرند. این تفاوت وضعیت در افغانستان بهخوبی گویای وضع فعلی ما در آن کشور است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: وضعیت فعلی حاکم در افغانستان اجازه مانور سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بیشتر به ما نمیدهد و اگر ساختار حاکمیتی آن در نظام بینالملل به رسمیت شناخته شود، شاید اوضاع تغییر کند، هرچند طالبان فعلی برخلاف ظواهر شریعتمسلک خود، بیشتر منفعتگرا هستند تا امارتگرا. تکنوکرات بودن نسل جدید طالبان را میتوان در عملکرد آنان تا حدودی مشاهده کرد. اصلیترین نکته برای کشور ایران این است که امروز با بحران عمیق مهاجران ترکیبی و بسیار زیاد افغانها روبهرو هستیم. مهاجرانی که فقط در دوره طالبان به ایران نیامدهاند، بلکه تقریباً از دهه ۱۹۷۰ میلادی و همزمان با تشدید جنگهای داخلی در افغانستان و اشغال این کشور توسط شوروی سابق و بحرانهای امنیتی دامنهدار وارد ایران شدند. در این مدت طولانی، تعداد قابلتوجهی از افغانستانیهای فعلی در ایران متولد شدهاند، همینجا ازدواج کردهاند و حتی لهجه افغان هم ندارند. این مسئله بعد از انقلاب به دلایل خاص انقلابی و تبعیت از آرمانهای بشردوستانه و احساسات برادرانه و خواهرانه مسلمانان تشدید شد.
وی افزود: لذا درست است که با روی کار آمدن طالبان، موج جدیدی از مهاجرتهای کنترلنشده اتفاق افتاد و آسیبهایی جدی هم به کشور وارد کردند، اما مسئله مهاجرت افغانها به ایران ریشهدار بوده و قدیمی است و نمیتوان آن را تنها به دولت فعلی افغانستان مرتبط دانست.
یزدانپناه در ادامه تصریح کرد: اینکه برخی میگویند به رسمیت نشناختن طالبان باعث ناامنی در مرزهای شرقی ایران شده، تحلیل دقیقی نیست. امنیت مرزها مسئولیتش با ایران است و اگر از آنسوی مرز تهدیدی صورت بگیرد، باید با قدرت پاسخ داده شود. ما در گذرگاههای شرقی و ورودی و خروجیها مشکلات ریشهای داریم و بزرگترین مشکل نیز ورودیهای غیررسمی و پهنای باند قاچاقچیان مزدور و فرصتطلب است.
وی با اشاره به حضور گسترده مهاجران افغانستانی در کشور گفت: جمعیت بالای افغانها در ایران فعلی، موضوع نگرانکنندهای است که اخراج آنها از ایران نیازمند سیاست مقتدرانهای است و عزم تمامقد ملی را میطلبد. متأسفانه در اقتصاد غیررسمی ایران، تعداد قابلتوجهی از کارفرمایان برای کسب سود بیشتر، بهصورت غیرقانونی و غیرموجه از نیروی کار افغان بهعنوان کارگر ارزانقیمت و بدون نظارت قانونی استفاده میکنند. این مسئله بیش از آنکه به افغانستان مربوط باشد، ناشی از ضعفهای ساختاری و سودجویی در اقتصاد ماست. فقط در استانهای تهران، البرز، قم و سمنان، بالای یک میلیون نفر افغان غیرمجاز در مخفیگاه ویلاداران، کارگاههای غیرمجاز، رستورانها، باغها و... وجود دارند که باید برای شناسایی و اخراج آنها فکری اساسی نمود.
ظرف ۶ ماه وضعیت اتباع افغان مشخص شود
یزدانپناه تأکید کرد: لذا همینجاست که باید تکلیف خود را ابتدا با خودمان مشخص کنیم. اگر قرار است مهاجران افغان در ایران بمانند، باید اولاً تعداد آنها مشخص شود، ثانیاً به مانند همه مهاجرین قانونی در دنیا مجوز کار داشته باشند و اگر قرار بر اخراج آنهاست، باید بدون تعارف، ظرف مدت پنج تا شش ماه، حتی آنهایی که دههها در ایران بودهاند، به کشور خود بازگردانده شوند. امروز افغانستان از ثبات نسبی برخوردار است و رونق کسبوکار در حوزههای مختلف کشاورزی، خدماتی، حملونقل و صنایع کوچک برقرار است و دلیلی برای ادامه حضور قانونی و غیرقانونی مهاجران در ایران دیگر وجود ندارد.
وی ادامه داد: صد البته مسئله مهاجرت بیرویه افغانها به ضعف ساختاری ما نیز بازمیگردد و این ضعف ساختاری باعث شده تا چه بهصورت قاچاقی و چه رسمی، مهاجرت به سادگی هر چه تمام انجام بشود و شبکه قاچاق نیز به سهولت هر چه تمام افغانهای مهاجر را در گستره قلمرو جغرافیایی ایران توزیع کنند. از طرفی نیز، متأسفانه سفارت ایران و کنسولگریهای ما در افغانستان نیز در این میان مقصرند و واقعاً مشخص نیست بر چه اساسی و کدام سیاستی مجوز این تعداد وسیع برای افغانها صادر کردهاند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: خوشبختانه در حال حاضر، مدیریت مهاجرت با دقت پیگیری میشود، اما برای رسیدن به هدف مطلوب هنوز کافی نیست و اگر شل گرفته بشود، بلافاصله سیل مهاجرین افغان به کشور راه خواهد افتاد و بهنظر میرسد این حوزه نیازمند اقتدار، برنامهریزی ضربتی و کنترل جدیتر و صد البته دائمی است.
وی با تأکید بر اینکه ارتباطی میان بهرسمیتنشناختن طالبان و ورود مهاجران وجود ندارد، اظهار کرد: طالبان در حال حاضر به شرکتهای ایرانی نیز اجازه فعالیت مؤثر نمیدهد. در حالیکه در گذشته نهچندان دور، ایرانیها فعالتر بودند، اما امروز شرایط متفاوت است. شرکتهای ایرانی در افغانستان از حمایت لازم برخوردار نیستند و اگر مشکلی برای آنها پیش آید، مشخص نیست چه کسی پاسخگو خواهد بود.
یزدانپناه گفت: هرچند سفارت ایران در کابل از فعالترین سفارتخانههاست، اما با توجه به شرایط فعلی، فضای فعالیت برای ایرانیها در افغانستان محدود شده است. ما میتوانیم بهاندازه ظرفیت خود و کمی بیشتر، در آن کشور فعال باشیم، اما شرایط اکنون اجازه این فعالیت را نمیدهد.
وی افزود: کنترل مرزهای شرقی ایران بسیار مهم است تا از ورود دوباره مهاجران انبوه به هر دلیلی جلوگیری شود. به همین دلیل است که دولت رویه کاملاً متفاوتی را در سیاست مهاجرتی پیش گرفته که بسیار هم مفید و بهجا بوده است.
سیاستهای دولت ایران باید قاطعانه، شفاف و مورد حمایت عموم مردم باشد؛ که اگر این سیاست برای خروج آنی مهاجرین افغان با حفظ کرامت انسانی مهاجرین و با احترام پیش برود، میتواند نتایج مثبتی داشته باشد.
یزدانپناه همچنین گفت: وزارت امور خارجه در حوزه افغانستان باید فعالتر، شفافتر و بهروزتر شود. دولت در استمرار سیاست قاطعانه خود باید افرادی را مسئول امور مهاجرین افغان کند که منافع ملی کشور را اولویت قطعی و لازمالاجرای خود میدانند.
وی تصریح کرد: ممکن است به هر دلیلی برخی اظهارنظرها از سوی افراد در حمایت از حضور یا استمرار اقامت مهاجرین افغان در ایران صورت بگیرد که با توجه به آزادی گفتمان و اظهارنظر، اشکالی ندارد، اما اینگونه موارد نباید ملاک تصمیمگیری دولت باشد و مانع مسیر درست شود و دولت باید صرفاً منافع ملی را ملاک عمل قرار دهد و قاطعانه سیاست فعلی مبتنی بر بازگرداندن مهاجرین افغانی را ادامه دهد.
ظرفیت ایران جوابگوی مهاجران افغان نیست
یزدانپناه گفت: امروز جمعیت مهاجران افغان در ایران از ظرفیت کشور ما فراتر رفته و موجب آسیبهای جدی به زیرساختها و هدررفت منابع شده است. به اعتقاد من، حضور افغانها در ایران باید به حداقل ممکن برسد. هرچند آن دسته از مهاجران افغان که با زنان و دختران ایرانی ازدواج کردهاند، شرایطشان ویژه است. همچنین برخی مردان ایرانی با دختران افغان ازدواج کردهاند که طبق قوانین بینالمللی باید موضوع تابعیت آنها به رسمیت شناخته شود.
وی افزود: با این حال، بخش زیادی از افغانهایی که حتی اقامت قانونی دارند، باید به کشور خود بازگردند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: این روزها کلیپهایی در فضای مجازی منتشر میشود که این توقعات را تقویت کرده، اما گذشته، گذشته است. نباید بر اساس احساسات تصمیمگیری کرد. دولت باید سیاست قاطع خود را حفظ کند و با قدرت به آن ادامه دهد.
وی در پایان تأکید کرد: به نظر من تا پایان سال ۱۴۰۴، باید حداقل سه تا چهار میلیون نفر از مهاجران افغان از ایران خارج شوند. در تهران و اطراف آن، حضور افغانها در بازار کار بسیار مشهود است. مردم نیز باید دولت را یاری کنند. باید با بسیج عمومی، این افراد شناسایی شده و محترمانه به کشور خود بازگردانده شوند. هم کشور خود را آباد کنند و هم ما بتوانیم یکی از گسلهای اجتماعی فعال ناشی از حضور گسترده افغانها در کشور را کنترل کنیم؛ انشاءالله.
انتهای پیام/