آقای ساواکی در دادگاه تاریخ؛ پرویز ثابتی و پاردوکس تحریف تاریخ در اذهان عمومی

خبرگزاری آنا- علی رحمانی: «جمعیت قابلتوجهی از مردم انقلابی پس از شکستن درب خانهای در خیابان بهار شیراز به درون آن هجوم آوردند. بعد از اندکی جستوجو هرچند از افراد مشکوکی که تا همین چند ساعت پیش وارد خانه شده بودند؛ خبری نبود، اما ابزارهای خونین شکنجه و خونهای خشکشده روی دیوار نشان از شکنجه تعدادی از عناصر انقلابی به دست گروهی از مأموران ساواک داشت.»
سطور فوق داستانی است واقعی از کشف شکنجهگاه مخفی عناصر ساواک (در برهه زمانی سه ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی) به رهبری یکی از زیردستان بدنام پرویز ثابتی به نام سرهنگ علی زیبایی.
آنچه ما را بهمرور این روایت واداشت؛ جنجال دوبارهای است که محاکمه اخیر پرویز ثابتی رئیس اداره کل سوم ساواک (اداره امنیت داخلی) در یکی از دادگاههای آمریکا برانگیخته است. این چهره جنجالی رژیم پهلوی که حدود یک دهه پیش با انتشار خاطرات خود با عنوان «در دامگه حادثه»، توانست نقش به سزایی در تحریف تاریخ به نفع جریان سلطنتطلب بازی کند؛ با گذشت زمان و برملا شدن دروغهایش، به گوشهای در ینگه دنیا خزید و امروز بار دیگر با محاکمه شدن در دادگاهی واقع در ایالت فلوریدای آمریکا در بین رسانههای جهان مطرح شده است.
به همین بهانه در ادامه با تکیه بر برخی اسناد و خاطرات تاریخی (بهویژه خاطرات شخص ثابتی) به نقد شخصیت وی بهعنوان یکی از خوفناکترین چهرههای مطرح در بین جامعه اطلاعاتی رژیم پهلوی میپردازیم.
ثابتی و مثلث قدرت در عصر پهلوی
تقریباً بر هیچیک از موافقان و حتی مخالفان انقلاب اسلامی پوشیده نیست که با صعود رضاشاه پهلوی بر اریکه قدرت در سال ۱۳۰۵ ش و پایهگذاری ارتش نوین و منظم ایران توسط وی و زیردستانش، اعضای فرقه ضاله بهائیت که تا دیروز به دلیل دشمنی دیرین با طایفه قاجار کنج عزلت گزیده و در نهانخانه برخی انجمنها و محافل سری به تبلیغ افکار تاریک خود میپرداختند؛ علیرغم مخالفت ظاهری با پیشه نظامیگری، ضمن استفاده از فرصت، با نزدیک کردن خود به رضاخان موجبات نفوذ گسترده در مهمترین رکن نظامی کشور طی ۵۲ سال آتی را فراهم آوردند و شبکهای بانفوذ از دوستان و آشنایان خویش در نهادهای نظامی-امنیتی ایجاد کردند تا ضمن استفاده از آن در مواقع ضروری (به نفع تشکیلات خود) بتوانند با اجرای طرحی زمانبر و ماهرانه به دیدگاههای منحرف خود در جامعه آن روز ایران رسمیت ببخشند.
ازجمله مهرههای بهائی مطرح در ارتش رضاشاهی میتوان به سپهبد اسدالله صنیعی (وزیر جنگ دوره محمدرضا شاه) و سرلشکر شعاع الله علایی (رئیس حسابداری ارتش) اشاره کرد.
با گذشت زمان و مستحکم شدن پایههای نفوذ بهائیان در دربار سراسر توطئه پهلوی اول و دوم، بهتدریج وابستگی به فرقه ضاله بهائیت یکی از عوامل ترقی افسران ارشد ارتش و رسیدن آنها به درجات بالای نظامی و دستآخر پیوستن آنها به طیف موسم به «تیمسارهای دربار شاهنشاهی» شد.
در این میان، با وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش و تولد ساواک بهعنوان مهمترین رکن اطلاعاتی-امنیتی کشور (بهجای فرمانداری نظامی)، فرقه بهائیت که در این دوره بیشتر میتوان از آن بهعنوان یک حزب سیاسی مخفی یاد نمود، شروع به تلاشی همهجانبه برای جا زدن عناصر وابسته به خود در پستهای حساس امنیتی در این سازمان نوظهور نمود.
با این اوصاف و با توجه به اعتراف خود ثابتی به بهائی بودن خانواده، میتوان پرویز ثابتی را برجستهترین مهره بهائی در ساواک دانست که حتی تا مقام مورد اعتمادترین شخص شاه در ساواک و درواقع مشاور غیررسمی وی نیز پیش میرود؛ بنابراین میتوان راز ترقی این عنصر جوان و البته سفاک بهائی را در هرم پیچیده تشکیلات اطلاعاتی رژیم پهلوی، قرار گرفتن وی در رأس مثلث قدرت یعنی: بهائیت، دربار و ساواک دانست.
از سکوت معنادار تا تطهیر سازمانی جنایتکار
باوجود سکوت معنادار بسیاری از سران شناختهشده و ناشناخته نهادهای امنیتی رژیم سابق در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با فرارسیدن دهه ۱۳۹۰ ش و ورود انقلاب اسلامی به سومین دهه عمر خود به دلایل متعددی همچون (فضای سیاسی درون ایران در آن برهه زمانی، مطرحشدن ایده استفاده از کتاب الکترونیکی در سطح گستردهتر و درنتیجه انتقال آسانتر و سریعتر بخش زیادی از محتوای تولیدشده در خارج از مرزهای کشور به داخل آن و نیز اهداف پشت پرده دستگاههای امنیتی-اطلاعاتی غرب برای تطهیر بیشازپیش خاندان پهلوی)، برخی از مهرههای کلیدی سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی رژیم پهلوی نظیر عیسی پژمان و پرویز ثابتی (شاید به دستور خاندان مخلوع سلطنت) لب به سخن گشودند.
در این میان، پرویز ثابتی بهعنوان رئیس اداره کل سوم ساواک، ضمن مجیزگویی نهاد سلطنت در خاطرات خود با فرافکنی و مطرح کردن نقش کذایی سازمانها و گروههای چریکی چپگرا سعی میکند همچون بسیاری از همصنفان خود همه تقصیرها و ضعفهای رژیم پهلوی را به گردن بیتوجهی افراد و اشخاص مؤثر در ساختار رژیم نسبت به توصیههای امنیتی دستاول خود بیندازد؛ غافل از اینکه دست تقدیر و گردونه حوادث روزگار پس از گذشت سالها و ماهها، این شکنجهگر اتوکشیده رژیم پهلوی را رسوا کرده و جنایات آن را برملا خواهند ساخت؛ سرنوشتی که منتظر همه عناصر سازمانهای مخوف اطلاعاتی وابسته به رژیمهای دیکتاتورمنش تاریخ است.
انتهای پیام/

پرویز ثابتی چگونه اساس اخلاقیات را واژگون کرد+ اسناد و عکس

پرویز ثابتی و جنایات بیمکافات + اسناد و عکس
