از ایران ۱۳۶۷ تا ایران ۱۴۰۴؛ آیا راهبرد مهار تهران تکرار میشود؟

به گزارش خبرگزاری آنا، در سال ۱۳۶۷، ایالات متحده با سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانایر توسط ناو وینسنس، بهنوعی پیام سیاسی خود را برای خاتمه دادن به جنگ تحمیلی مخابره کرد. اکنون، در سال ۱۴۰۴، با اوجگیری اقدامات خرابکارانه، حملات سایبری، ترورهای هدفمند و فشارهای امنیتی علیه ایران، تحلیلگران از بازگشت همان الگو با سازوکارهای بهروز سخن میگویند. آیا این اقدامات تکرار همان استراتژی قدیمی است؟ ایران امروز در چه جایگاهی قرار دارد؟ برای پاسخ به این سؤالات، خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، با «سید مصطفی میرزاباقری برزی» کارشناس مسائل سیاسی و بینالملل، گفتوگو کرده است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
با توجه به شباهتها و تفاوتهای اقدامات نظامی و فشارهای آمریکا و متحدانش علیه ایران در دو مقطع تاریخی، یعنی سال ۱۳۶۷ و ۱۴۰۴، لطفاً درباره این «الگوی راهبردی مشترک» که در اقدامات دشمنان ایران دیده میشود، توضیح دهید.
الگوی راهبردی مشترکی که در اقدامات آمریکا و متحدانش به ویژه رژیم صهیونیستی علیه ایران دیده میشود، مبتنی بر استفاده از فشارهای نظامی محدود، اما پرپیام است. هدف اصلی این اقدامات، تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران در راستای خواستههای غرب بوده است. در سال ۱۳۶۷، این الگو با حمله ناو وینسنس به پرواز ۶۵۵ ایرانایر و کشته شدن ۲۹۰ غیرنظامی اجرا شد که به نظر بسیاری از تحلیلگران، اقدامی عمدی برای فشار بر ایران جهت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ با عراق بود. امروز در سال ۱۴۰۴، شاهد حملات به تأسیسات هستهای ایران، ترور دانشمندان و فرماندهان، و عملیاتهای سایبری هستیم که همگی به ظاهر با هدف مهار برنامه هستهای ایران و وادار کردن آن به توقف غنیسازی اورانیوم طراحی شدهاند ولی در باطن هدف اصلی تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران است.
آیا این شباهتها به این معناست که دشمنان ایران از همان استراتژی قبلی استفاده میکنند؟
بله، از نظر راهبردی شباهتهای زیادی وجود دارد. در هر دو مقطع، هدف وادار کردن ایران به تسلیم یا مذاکره از موضع ضعف بوده است.
ابزارهای فشار شامل اقدامات نظامی (مانند حمله وینسنس یا حملات اخیر به تأسیسات هستهای)، خرابکاری (مانند ویروس استاکسنت در گذشته) و تحریمهای اقتصادی است. این اقدامات معمولاً با پیامهای روانی همراه هستند تا روحیه تصمیمگیران و جامعه ایران را تضعیف کنند. با این حال، تفاوتهای مهمی هم وجود دارد که نشان میدهد شرایط امروز با ۱۳۶۷ کاملاً متفاوت است.
لطفاً درباره این تفاوتها بیشتر توضیح دهید. چه چیزی ایران امروز را از ایران سال ۱۳۶۷ متمایز میکند؟
در سال ۱۳۶۷، ایران درگیر جنگی تمامعیار با عراق بود. اقتصاد کشور به دلیل کاهش درآمدهای نفتی و هزینههای جنگ در وضعیت بحرانی قرار داشت، و توان نظامی ایران در برابر قدرتهای بزرگی مثل آمریکا محدود بود. در آن زمان، حمله به هواپیمای مسافربری ایران، همراه با فشارهای دیگر، به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ منجر شد. اما امروز، ایران در موقعیت بسیار قویتری قرار دارد.
توان موشکی پیشرفته، مانند موشکهای بالستیک نقطهزن خرمشهر و فتاح، پهپادهای مدرن مانند شاهد-۱۳۶، و قدرت سایبری ایران، امکان پاسخ متقارن یا نامتقارن را فراهم کرده است. علاوه بر این، ایران از طریق محور مقاومت، شامل حزبالله لبنان، انصارالله یمن، و حشدالشعبی عراق، نفوذ منطقهای گستردهای دارد که در ۱۳۶۷ وجود نداشت.
حملات اخیر به تأسیسات هستهای ایران در سال ۱۴۰۴ چه شباهتها و تفاوتهایی با حمله سال ۱۳۶۷ دارد؟
شباهت اصلی در هدف این حملات است: هر دو با هدف فشار بر ایران برای تغییر رفتار راهبردی انجام شدهاند. در ۱۳۶۷، آمریکا با سرنگون کردن هواپیمای مسافربری، پیامی از قدرتنمایی و تهدید ارسال کرد. در ۱۴۰۴، حملات به تأسیسات هستهای فردو، نطنز، و اصفهان، همراه با ترور دانشمندان و فرماندهان نظامی، با هدف تضعیف برنامه هستهای ایران و وادار کردن آن به مذاکره از موضع ضعف انجام شده است. اما تفاوتهای کلیدی هم وجود دارد. حمله ۱۳۶۷ به غیرنظامیان بود و به عنوان جنایت جنگی محکوم شد، در حالی که حملات ۱۴۰۴ به تأسیسات نظامی و هستهای هدفمند بودهاند. همچنین، مقیاس و فناوری حملات ۱۴۰۴ بسیار پیچیدهتر است.
آیا این حملات میتوانند ایران را به عقبنشینی وادار کنند، مانند آنچه در ۱۳۶۷ رخ داد؟
خیر، تکرار سناریوی ۱۳۶۷ در ۱۴۰۴ بسیار دشوار و حتی پرهزینه برای دشمنان است. ایران امروز صرفاً در موضع دفاع نیست. توان موشکی، قدرت سایبری، و شبکه متحدان منطقهای، به ایران امکان میدهد هزینه اقدامات دشمن را بالا ببرد. برای مثال، حمله موشکی ایران به اسرائیل درعملیاتهای وعده صادق نشان داد که ایران میتواند پاسخهای قاطعی بدهد. علاوه بر این، تجربه تاریخی نشان داده که فشارهای خارجی، مانند تحریمها یا حملات نظامی، نهتنها ایران را تضعیف نکرده، بلکه اغلب به تقویت انسجام داخلی و مشروعیت برنامههای دفاعی و هستهای منجر شده است.
واکنش بینالمللی به این حملات چه تفاوتی با سال ۱۳۶۷ دارد؟
در ۱۳۶۷، واکنش جهانی به سرنگونی هواپیمای مسافربری عمدتاً به ابراز تأسف محدود شد، اما در ۱۴۰۴، حملات به تأسیسات هستهای ایران واکنشهای پیچیدهتری در پی داشته است. ایران خواستار جلسه فوری شورای امنیت شده، و برخی کشورها این حملات را محکوم کردهاند. همچنین، افکار عمومی جهانی، بهویژه پس از درگیریهای اخیر در غزه، نسبت به اقدامات اسرائیل حساستر شده است. این امر میتواند فشار سیاسی بر آمریکا و اسرائیل را افزایش دهد.
به نظر شما، پیام ایران به دشمنانش در این مقطع چیست؟
پیام ایران روشن است: ایران ۱۴۰۴، ایران ۱۳۶۷ نیست. با وجود فشارهای خارجی، ایران از نظر نظامی، منطقهای، و امنیتی قدرتمندتر شده و آماده است هزینه هرگونه تجاوز را برای دشمنانش بالا ببرد. دشمنان باید بدانند که اقدامات تحریکآمیز نهتنها به تغییر اراده راهبردی ایران منجر نمیشود، بلکه میتواند به تقویت توان بازدارندگی و انسجام داخلی ایران کمک کند.
با این تحلیلها، به نظر شما چه راهکارهایی برای مقابله با این راهبرد مهار و فشار وجود دارد که ایران بتواند بهتر از گذشته از موقعیت خود دفاع کند و حتی جایگاه خود را تقویت نماید؟
قطعاً راهکارهایی وجود دارد که میتواند ایران را در برابر فشارهای دشمنان مقاومتر و حتی راهگشا کند. مهم این است که این راهکارها چندجانبه، نوآورانه و متناسب با شرایط کنونی و آینده باشند: راهکارها باید چندوجهی، دقیق و متناسب با تحولات پیچیده محیط بینالملل باشند:
۱. بازدارندگی هوشمند و چندلایه: تقویت همزمان توان نظامی، سایبری، اطلاعاتی و رسانهای با استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و تحلیل کلانداده.
۲. دیپلماسی فعال و تنوعبخش: توسعه روابط راهبردی با قدرتهای نوظهور مانند چین، روسیه، هند و تقویت سازوکارهای امنیتی منطقهای.
۳. پیشرفت فناورانه و خودکفایی اقتصادی: تمرکز بر صنایع پیشرفته داخلی، تقویت زنجیرههای تأمین و اقتصاد مقاومتی برای کاهش وابستگیهای راهبردی.
۴. هماهنگی محور مقاومت: انسجام و همافزایی در حوزه اطلاعات، عملیات مشترک و دیپلماسی منطقهای میان متحدان ایران.
۵. جنگ شناختی و رسانهای مدرن: مدیریت افکار عمومی داخلی و خارجی از طریق شبکههای اجتماعی، رسانههای بینالمللی و آموزش سواد رسانهای برای مقابله با جنگ روانی.
اینها فقط چند نمونه از راهکارهای عملی و روزآمد است که میتواند ایران را در برابر راهبردهای مهار دشمنان، نهتنها مقاوم بلکه پیروز کند.
بسیار ممنون از توضیحات جامع شما. آیا نکته پایانی دارید؟
فقط این را اضافه میکنم که تاریخ نشان داده فشارهای خارجی، از تحریم تا حملات نظامی، نتوانسته اراده ایران را بشکند. برعکس، این فشارها ایران را به سمت خودکفایی و تقویت توان دفاعی سوق داده است. دشمنان باید این واقعیت را بپذیرند که راهبرد مهار با ابزارهای قدیمی دیگر کارساز نیست. فشارهای خارجی نهتنها در تضعیف اراده راهبردی جمهوری اسلامی ایران ناکام مانده، بلکه در بسیاری موارد، موتور محرک خودکفایی، تقویت توان دفاعی و انسجام ملی بودهاند. تاریخ بهوضوح نشان میدهد که دشمنان باید از تکرار روشهای قدیمی در فضای راهبردی جدید پرهیز کنند. ایران امروز، بازیگری پیچیده، مقاوم و هوشمند است که قواعد جدیدی برای مواجهه با تهدیدات تدوین کرده است.
انتهای پیام/