شکست کودتای ترکیبی محور آمریکایی–صهیونی–رفورمیست علیه ایران

به گزارش خبرگزاری آنا، سعیدشهرابی فراهانی، تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی، امنیتی و بینالملل در یادداشتی روند حوادث سیاسی و امنیتی ایران از ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ تا ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ را تشریح کرده و آن را «کودتای نافرجام محور آمریکایی–صهیونی–رفورمیست» توصیف میکند؛ کودتایی ترکیبی که از ترور شهید آیتالله دکتر سیدابراهیم رئیسی آغاز شد و با شکست در بامداد ۲۳ خرداد پایان یافت.
کودتای مذکور نه یک رویداد مقطعی، بلکه فرآیندی چندلایه و سازمانیافته بود که در مراحل مختلف از ترور و مهندسی انتخابات تا نفوذ ساختاری، فشار اقتصادی و عملیات تروریستی را در بر گرفت. وی تاکید میکند شکست این کودتا به معنای پایان ماجرا نیست و دشمنان ایران اکنون در حال بازسازی راهبردهای براندازی و تجزیه کشور هستند.
مرحله آغازین: ترور و خلأ سیاسی
ترور شهید آیتالله رئیسی در اردیبهشت ۱۴۰۳، نقطه آغاز این کودتا بود؛ اقدامی طراحیشده از سوی محور آمریکایی–صهیونی و با همراهی شبکههای همسو در داخل. واکنش سریع و هماهنگ برخی چهرههای جریان اصلاحطلب در فضای رسانهای، تلاش برای مدیریت افکار عمومی و مصادره فضای پساترور ارزیابی میشود.
مرحله انتخابات: مهندسی نرم و نفوذ ساختاری
در انتخابات ۱۴۰۳، برخلاف رویههای گذشته، فردی با سوابق آشکار در حمایت از شورشهای ۱۴۰۱ تأیید صلاحیت شد. این نامزد با حمایت گسترده مالی و میدانی از سوی ترکیه و باکو و با بهرهگیری از نمادها و شعارهای قومگرایانه، پایگاه رأی خاصی در مناطق شمالغرب ایجاد کرد. تکرار مستمر گفتمان «مذاکره یا بنبست» در مناظرات انتخاباتی نیز بهمنزله ارسال سیگنال تسلیم به دشمنان خارجی قلمداد شد.
مرحله استقرار دولت: رمز «وفاق» و تحمیل انفعال
پس از تشکیل دولت، مفهوم «وفاق» بهعنوان اسم رمز بهکار گرفته شد؛ نه برای همافزایی ملی، بلکه بهمنظور وادار ساختن قوای مقننه و قضائیه به سکوت و انفعال. القای این گزاره که «مشکلات مردم صرفاً با مذاکره با آمریکا حل میشود» عملاً دوگانهای کاذب میان رهبری و مردم ترسیم میکرد. سفرهای پزشکیان به باکو و اقلیم کردستان، در کنار ناترازیهای عمدی در حوزه انرژی و اقتصاد، نشانههایی از همسویی با سناریوی فشار برای مذاکره و امتیازدهی دانسته شد.
مرحله عملیات سخت: ساعت صفر ۲۳ خرداد ۱۴۰۴
در ساعت ۳ بامداد ۲۳ خرداد، عملیات گستردهای علیه فرماندهان ارشد و دانشمندان کشور طراحی و اجرا شد. همزمان، پروژه جایگزینی رضا پهلوی نیز کلید خورد. با این حال، واکنش سریع و حکیمانه رهبری، انتصاب فرماندهان جدید و پاسخ نظامی کوبنده در کمتر از ۱۲ ساعت، کل طراحی دشمن را ناکام گذاشت.
مرحله ریکاوری (پلن B): بازگشت از پنجره
پس از شکست عملیات سخت، جریان رفورمیست داخلی بار دیگر با ادبیات انتخاباتی و شعار «بازگشت به رأی مردم» وارد میدان شد. پیشنهاد مجلس مؤسسان از سوی موسوی، فتوای وجوب توافق از سوی روحانی و طرح تغییر پارادایم از سوی ظریف، مکمل یکدیگر و در راستای تکمیل پازل خارجی ارزیابی شد.
تهدیدات پیشِرو
این تحلیلگر هشدار میدهد که بر اساس نشانهها، بازهای حدود ۷۰ روزه (پایان شهریور تا دهه دوم آبان ۱۴۰۴) برای حمله خارجی یا اقدامات ترکیبی از درون و بیرون محتمل است. همچنین، اعلام موجودیت گروهک «ارتش آزادیبخش پارس (PLA)» از سوی منابع نزدیک به موساد نشاندهنده تلاش برای ایجاد یک بازوی تروریستی–رسانهای علیه ایران است. از نگاه او، تمرکز دشمن از «کودتای سخت» به «براندازی نرم از درون» تغییر یافته و شبکه اصلاحطلبان داخلی با پوشش گفتمان مردمسالاری، به بازوی سیاسی–رسانهای ائتلاف بیرونی تبدیل شدهاند.
به گزارش آنا، کودتای نافرجام ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ نمونهای آشکار از جنگ ترکیبی علیه ایران بود؛ جنگی چندلایه که ابعاد سخت و نرم، نظامی و شناختی، داخلی و خارجی را در هم آمیخت. شکست آن نتیجه تدبیر رهبری و ایستادگی مردم بود. با این حال، شواهد نشان میدهد دشمنان ایران در حال بازسازی سازمان رزم خود برای موج بعدی تهدید هستند. آنچه اکنون اهمیت دارد، بازشناسی دقیق شبکههای نفوذ داخلی، جلوگیری از انفعال قوای حاکمیتی، ارتقای آمادگی برای مقابله با تهدیدات ترکیبی و حفظ انسجام ملی در برابر جنگ شناختی دشمن است.
انتهای پیام/