ایردراپهای تلگرامی؛ از تب داغ تا فراموشی

به گزارش خبرگزاری آنا؛ تا همین چند ماه پیش، کمتر کاربر ایرانی یا خارجیای را میشد یافت که نام «همستر کامبت» را نشنیده باشد. باتی ساده در تلگرام که با چند کلیک مداوم و تبلیغ پیدرپی، میلیونها نفر را به شبکهای از بازیهای بیوقفه و جمعآوری امتیاز کشاند. کاربرانی که شب و روز، حتی در زمان کار یا درس، به جمع کردن سکه مجازی و ارتقاء «مدیر مالی همستر» خود مشغول بودند؛ به امید آنکه روزی این امتیازها به رمزارز واقعی تبدیل شوند و سودی از دل آن بیرون بیاید.
خیابان، مترو، محل کار یا حتی مهمانیهای خانوادگی، همهجا کاربران مشغول کلیککردن و بازیکردن برای دریافت توکنهایی بودند که وعده ثروت رمزارزی میدادند. اما امروز چه؟ همان هیجان، به سکوت و بیاعتمادی تبدیل شده است. آنچه در نهایت اتفاق افتاد، نه تنها تحقق وعدهها نبود، بلکه آغاز موجی از ناامیدی و بیاعتمادی گسترده بود. همستر که بهعنوان پیشگام ایردراپهای گیمیفایشده در تلگرام شناخته میشد، اگرچه سرانجام توکن خود را عرضه کرد اما با قیمتی بسیار پایین و ناامیدکننده وارد بازار شد. علاوه بر این، بخش زیادی از کاربران فعال، بهدلیل شناسایی بهعنوان ربات یا فعالیت مشکوک، از دریافت توکن محروم شدند. نتیجه؟ میلیونها نفر وقت و انرژی گذاشتند، برخی حتی پول خرج کردند اما دستاوردشان در عمل چیزی نزدیک به صفر بود. پروژههایی مانند همستر کامبت، که میلیونها کاربر را در مدت کوتاهی به خود جذب کردند، حالا تقریباً از خاطرهها حذف شدهاند.
پروژههای بعدی؛ تلاشهای شکستخورده برای تکرار یک مدل
پس از همستر کامبت، پروژههای مشابهی با امید به تکرار موفقیت آن راهاندازی شدند. «Yescoin»، «Blum»، «Datagram» و اخیراً «Nemesis» از جمله باتهایی بودند که در بازهای کوتاه توجه کاربران را به خود جلب کردند. اما استقبال عمومی دیگر مانند گذشته نبود. اعتماد آسیبدیده کاربران باعث شد این پروژهها تنها تعداد محدودی از کاربران وفادار یا خوشبین را با خود همراه کنند.
در این میان، حادثهای که ضربه نهایی را به اعتماد کاربران وارد کرد، هک شدن پروژه «Yescoin» بود. این پروژه که وعده توزیع توکن بهازای کلیک و دعوت دوستان را داده بود، در خرداد ۱۴۰۴ هدف حمله سایبری قرار گرفت. به گفته برخی منابع، اطلاعات مربوط به حسابهای کاربران و اتصال کیف پولهایشان در معرض خطر قرار گرفت. بعد از این اتفاق، موجی از هشدارها در فضای رمزارز منتشر شد و کاربران بسیاری حسابهای خود را غیرفعال یا حذف کردند.
کارمزدهایی که برگشت نداشت
یکی از مسائل دیگری که موجب دلسردی کاربران شد، سیاستهای مالی پیچیده و بعضاً مشکوک این پروژهها بود. در مواردی، برای برداشت توکن یا انتقال آن به کیف پول، از کاربران خواسته میشد کارمزدی (GAS FEE) پرداخت کنند؛ معمولاً به صورت TON یا سایر رمزارزها. بسیاری از کاربران پس از پرداخت این کارمزدها متوجه شدند که توکنهای وعدهدادهشده یا اصلاً منتقل نشده، یا آنقدر بیارزش بودهاند که حتی هزینه کارمزد هم جبران نمیشد.
این اتفاقها باعث شد کاربران حس کنند نهتنها وقت و انرژی خود را صرف بازیهایی کردهاند که خروجی مشخصی ندارد، بلکه در برخی موارد از نظر مالی هم متضرر شدهاند. در نتیجه، فضای گفتگو در شبکههای اجتماعی تغییر کرد. جایی که پیشتر پر بود از تبادل ترفندهای بازی و تبلیغ باتها، حالا به صحنهای برای گلایه، هشدار و حتی شوخیهای تلخ تبدیل شده است.
چرایی اقبال اول، و دلایل سقوط بعدی
اما چرا اصلاً این ایردراپها تا این اندازه محبوب شدند؟ پاسخ را باید در ترکیبی از فقر مالی، کنجکاوی تکنولوژیک، و تجربه مشترک اجتماعی جستوجو کرد. برای بسیاری از کاربران، این باتها نهفقط دریچهای به دنیای رمزارز، بلکه نوعی سرگرمی دیجیتال جمعی بودند. در زمانی که اقتصاد جهانی و حتی وضعیت مالی فردی بسیاری از کاربران با چالش مواجه است، وعده «درآمد رایگان» از دل یک اپلیکیشن ساده، جذابیتی وسوسهانگیز داشت.
اما درست همین توقع بالا بود که وقتی به نتیجه نرسید، به ناامیدی و حتی خشم تبدیل شد. احساس فریبخوردگی، از دست دادن وقت، و بیاعتمادی به کل اکوسیستم Web۳ نتیجه این تجربه جمعی بود. حالا حتی پروژههایی که قصد دارند شفاف، قانونی و واقعی فعالیت کنند، با بیاعتمادی عمومی روبهرو هستند.
آینده چه میشود؟
ایردراپهای تلگرامی، اگرچه هنوز از نظر فنی در حال اجرا هستند، اما دیگر آن شور و اشتیاق عمومی گذشته را ندارند. پروژههای جدید برای جلب اعتماد کاربران، باید فراتر از بازیهای سطحی و وعدههای بدون برنامه عمل کنند. شفافیت، توزیع عادلانه، پشتوانه اقتصادی مشخص و تعهد واقعی، مواردی هستند که شاید بتوانند بخشی از این اعتماد از دسترفته را بازسازی کنند.
تا آن زمان، کاربران با احتیاط بیشتری در این حوزه قدم خواهند گذاشت. بسیاری دیگر ترجیح میدهند وقت و سرمایه خود را در جاهای کمخطرتر صرف کنند تا اینکه دوباره درگیر وعدههایی شوند که آخرش نه توکن دارد، نه درآمد، نه آینده.
انتهای پیام/