ناسا و پنتاگون به دنبال عبور از ایلان ماسک

نهادهای کلیدی دولت ایالات متحده، یعنی ناسا و پنتاگون، فرآیندی را برای شناسایی و ارزیابی فنی گزینههای جایگزین برای سیستمهای پرتاب اسپیسایکس آغاز کردهاند. این اقدام، یک رویه استاندارد مدیریت ریسک برای زیرساختهای حیاتی ملی است و نشان میدهد که «دسترسی مستقل به فضا» اکنون در این طبقهبندی قرار گرفته است. هدف اصلی این حرکت استراتژیک، ایجاد «افزونگی نامشابه» (Dissimilar Redundancy) در دسترسی به مدار پایین زمین (LEO) و فراتر از آن است. این اصل مهندسی صرفاً به معنای داشتن یک شرکت دوم نیست، بلکه بر لزوم وجود سیستمهای پشتیبان با معماریهای فنی کاملاً متفاوت (پیشرانههای مختلف، طراحیهای متفاوت فضاپیما) تأکید دارد تا از بروز یک نقطه شکست منفرد که بتواند کل یک فناوری را زمینگیر کند، جلوگیری شود.
بر اساس گزارش اخیر روزنامه واشنگتنپست، در حال حاضر، اکوسیستم فضایی آمریکا وابستگی فنی عمیقی به فناوریهای اسپیسایکس دارد. در بخش دفاعی، این شرکت از طریق برنامه «پرتابهای فضایی امنیت ملی» (NSSL)، به بازوی اصلی پنتاگون برای قرار دادن داراییهای استراتژیک در مدار تبدیل شده است. پرتابگرهای قابل استفاده مجدد فالکون ۹ و فالکون هوی، با نرخ پرتاب بیسابقه و هزینه رقابتی، مسئولیت پرتاب ماهوارههای موقعیتیاب GPS، ماهوارههای جاسوسی دفتر ملی شناسایی (NRO) و بخش بزرگی از معماری ماهوارهای آژانس توسعه فضایی (SDA) را بر عهده دارند. در بخش غیرنظامی، اهمیت این شرکت حتی بیشتر است؛ کپسول سرنشیندار دراگون تنها سامانه بومی و عملیاتی آمریکا برای حمل فضانورد به ایستگاه بینالمللی فضایی (ISS) ذیل «برنامه خدمه تجاری» ناسا است. این قابلیت به وابستگی پرهزینه و استراتژیک آمریکا به فضاپیمای سایوز روسیه پس از بازنشستگی شاتلهای فضایی در سال ۲۰۱۱ پایان داد.
کاتالیزور این ارزیابی مجدد، تنشهای گزارششده میان دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق، و ایلان ماسک، مدیرعامل اسپیسایکس، است. نگرانی از اینکه یک دولت جدید ممکن است قراردادهای موجود را به دلایل سیاسی به چالش بکشد، باعث شده تا آژانسهای دولتی فراتر از روابط فعلی، به فکر کاهش ریسکهای بلندمدت بیفتند و قابلیتهای فنی رقبا را به طور جدی محک بزنند.
در همین راستا، تماسهایی با چندین شرکت پیشرو در نسل جدید فناوریهای فضایی برقرار شده است که هر یک راهحل فنی متفاوتی را نمایندگی میکنند:
بلو اوریجین (Blue Origin): این شرکت با پرتابگر سنگین و قابل استفاده مجدد نیو گلن (New Glenn) که مراحل نهایی توسعه را طی میکند، یک جایگزین بالقوه قدرتمند برای فالکون هوی محسوب میشود. نیو گلن از پیشرانههای قدرتمند متالاکس (اکسیژن مایع و متان مایع) BE-۴ استفاده میکند که خود این پیشرانهها به شرکت ULA نیز فروخته شده و در راکت ولکان به کار رفتهاند. این موضوع بلو اوریجین را به یک تأمینکننده کلیدی در زنجیره تأمین صنعت فضا تبدیل میکند.
سیرا اسپیس (Sierra Space): این شرکت با فضاپیمای بالدار و منحصربهفرد دریم چیسر (Dream Chaser) که قابلیت فرود نرم روی باندهای فرودگاهی تجاری را دارد، گزینهای کاملاً متفاوت برای حمل محموله به ایستگاه فضایی ارائه میدهد. فرود افقی و فشار گرانشی پایین در زمان بازگشت، آن را برای بازگرداندن آزمایشهای علمی حساس ایدهآل میسازد. نزدیک بودن پروازهای عملیاتی آن ذیل قرارداد خدمات تجاری تأمین محموله ناسا (CRS-۲)، آن را به یک گزینه قابل اتکا در آینده نزدیک تبدیل کرده است.
ائتلاف پرتاب و راهاندازی (ULA): این شرکت که حاصل سرمایهگذاری مشترک بوئینگ و لاکهید مارتین است، برای دههها شریک مورد اعتماد پنتاگون بوده و اکنون با راکت جدید ولکان سنتار (Vulcan Centaur) که اولین پرواز موفق خود را نیز انجام داده، به طور مستقیم با اسپیسایکس رقابت میکند. ولکان به عنوان یک سیستم پرتاب قابل اعتماد و با قابلیتهای سنگین، بخش مهمی از استراتژی تنوعبخشی پنتاگون است.
راکت لب (Rocket Lab): این شرکت که با پرتابگر سبک الکترون (Electron) بازار پرتاب ماهوارههای کوچک را متحول کرده، در حال توسعه پرتابگر متوسط و قابل استفاده مجدد نوترون (Neutron) است. طراحی نوآورانه بدنه فیبر کربنی و سیستم یکپارچه فیرینگ آن، با هدف تولید انبوه و خدمترسانی به مگا-صورتهای فلکی ماهوارهای طراحی شده و یک مدل تجاری متفاوت را دنبال میکند.
استوک اسپیس (Stoke Space): این استارتاپ نوآور بر روی فناوری «استفاده مجدد کامل» از جمله مرحله دوم راکتها کار میکند که اغلب به عنوان جام مقدس در مهندسی هوافضا شناخته میشود. رویکرد منحصربهفرد آنها در استفاده از یک سپر حرارتی فلزی با قابلیت بازسازی فعال، گرچه پرریسک است، اما در صورت موفقیت میتواند اقتصاد پرتابهای فضایی را به طور کامل دگرگون کند.
این تحولات نشان میدهد که چگونه متغیرهای سیاسی میتوانند مستقیماً بر نقشه راه فناوری و پویایی بازار در صنعت فضا تأثیر بگذارند. هرچند اسپیسایکس همچنان از نظر فناوری، هزینه و سابقه عملیاتی، موقعیت برتر خود را حفظ کرده اما این سیگنال واضح از سوی دولت میتواند سرمایهگذاریهای خصوصی و دولتی را به سمت رقبا هدایت کند. در نهایت، این تلاش برای تنوعبخشی، بیش از آنکه واکنشی به یک فرد باشد، حرکتی در جهت ایجاد یک بازار پرتاب فضایی سالمتر، رقابتیتر و با تابآوری فنی بالاتر برای آینده آمریکاست. موفقیت یا شکست پروازهای اولیه این سیستمهای جدید در سالهای پیش رو، مشخص خواهد کرد که آیا یک اکوسیستم چندقطبی واقعی شکل خواهد گرفت یا خیر.
انتهای پیام/