نقش واقعی گیاهان آپارتمانی در کاهش آلایندههای هوای خانه
با توجه به افزایش نگرانیها درباره آلودگی هوا و اهمیت کیفیت هوای محیطهای بسته، بهویژه در آپارتمانها، دفاتر و سایر فضاهای داخلی که انسانها بخش قابل توجهی از زمان خود را در آنها سپری میکنند، یافتن روشهای مؤثر برای کاهش آلایندهها اهمیت روزافزونی یافته است. آلایندههایی مانند فرمالدئید، بنزن و ترکیبات شیمیایی دیگر میتوانند تأثیرات منفی بر سلامت جسمی و روانی افراد داشته باشند و همین موضوع موجب توجه ویژه به راهکارهای طبیعی و کمهزینه برای بهبود کیفیت هوا شده است. در این میان، گیاهان آپارتمانی بهعنوان یکی از گزینههای پرطرفدار مطرح شدهاند و بسیاری از افراد آنها را ابزاری مؤثر برای تصفیه هوا میدانند.
با این حال، پژوهشهای علمی نشان میدهند که توان گیاهان آپارتمانی در کاهش آلایندهها محدود است و عملکرد آنها به مجموعهای از عوامل فیزیولوژیکی وابسته است؛ عواملی مانند سطح برگ، میزان و فعالیت روزنهها، شدت تعریق، قدرت سیستم ریشه و شرایط خاک و همچنین شدت نور محیط. این ویژگیها تعیین میکنند که کدام گیاه در جذب و کاهش آلایندهها مؤثرتر است و نقش اصلی گیاهان در محیطهای داخلی بیشتر جنبه تکمیلی دارد تا جایگزین سیستمهای تهویه و تصفیه مکانیکی هوا.
برای بررسی علمیتر و دقیقتر این موضوع، آناتک گفتوگویی تخصصی با دکتر سارا عابدی؛ استاد دانشکده علوم نوین دانشگاه علوم پزشکی آزاد تهران و متخصص حوزه فیزیولوژی گیاهی انجام دادهاست. نتایج این مصاحبه دیدگاهی روشن و واقعبینانه درباره استفاده عملی از گیاهان آپارتمانی در بهبود کیفیت هوای فضاهای داخلی ارائه میکند.

از نظر فیزیولوژی گیاهی، اساس علمی ادعای «تصفیه هوا توسط گیاهان آپارتمانی» چیست؟
تصفیه هوا توسط گیاهان آپارتمانی عمدتاً از طریق سه سازوکار انجام میشود. جذب آلایندهها از طریق روزنههای برگ، فعالیت میکروارگانیسمهای موجود در ناحیه ریشه، و افزایش رطوبت هوا بهواسطه فرایند تعریق گیاهی. این گیاهان میتوانند مقدار اندکی از برخی آلایندههای رایج مانند فرمالدئید و بنزن را کاهش دهند و در عین حال میزان اکسیژن و رطوبت نسبی هوا را تا حدی افزایش دهند. با این حال، در شرایط واقعی آپارتمانها و با توجه به حجم هوای موجود در فضاهای داخلی، میزان این تأثیر محدود بوده و بههیچوجه قابل مقایسه یا جایگزین تهویه مناسب و استفاده از سیستمهای تصفیه مکانیکی هوا نیست.
آیا جذب آلایندهها بیشتر از طریق برگها انجام میشود یا ریشه و خاک نقش پررنگتری دارند؟
جذب آلایندهها در گیاهان آپارتمانی بیشتر از طریق ریشه و بستر خاک انجام میشود تا از طریق برگها، زیرا میکروارگانیسمهای موجود در خاک و ناحیه ریشه نقش اصلی را در تجزیه و کاهش آلایندهها بر عهده دارند و خود گیاه این فرایند را تسهیل میکند. در مقابل، جذب مستقیم آلایندهها از طریق برگها انجام میشود، اما دامنه و میزان آن محدودتر است و سهم کمتری در مقایسه با فرایندهای ریشهای دارد.
آیا جذب آلایندهها بیشتر از طریق برگها انجام میشود یا ریشه و خاک نقش پررنگتری دارند؟
در فرآیند جذب آلایندهها، نقش ریشه و بستر خاک در مقایسه با برگها اهمیت بیشتری دارد و بخش اصلی این فرایند توسط میکروارگانیسمهای موجود در خاک انجام میشود. گیاه با ایجاد شرایط مناسب در ناحیه ریشه، این فعالیت میکروبی را تسهیل میکند. در مقابل، روزنههای برگ تنها مسیر محدودی و وابسته به وضعیت فیزیولوژیک گیاه برای ورود برخی آلایندهها به شمار میآیند و به همین دلیل نقشی تعیینکننده و اساسی در تصفیه هوای محیط ندارند.
آیا همه گیاهان آپارتمانی از نظر فیزیولوژیکی توان مشابهی در این زمینه دارند؟
گیاهان آپارتمانی از نظر فیزیولوژیکی توان یکسانی در جذب آلایندهها ندارند و میزان این توانایی به مجموعهای از ویژگیها بستگی دارد. عواملی مانند سطح برگ، میزان و الگوی فعالیت روزنهها، شدت تعریق گیاهی و همچنین قدرت و کارایی سیستم ریشه و بستر خاک از جمله شاخصهای تعیینکننده در این زمینه هستند و باعث میشوند عملکرد گونههای مختلف گیاهی در جذب و کاهش آلایندهها با یکدیگر متفاوت باشد.
چه ویژگیهای فیزیولوژیکی باعث میشود یک گیاه در تصفیه هوا مؤثرتر از گیاه دیگر باشد؟
وجود سطح برگ بیشتر، فعالیت مناسب روزنهها، میزان تعریق بالاتر و برخورداری از یک سیستم ریشه و خاک فعال موجب میشود یک گیاه در مقایسه با گیاه دیگر عملکرد مؤثرتری در فرآیند تصفیه هوا داشته باشد و توانایی آن در کاهش نسبی آلایندهها افزایش یابد.
نور محیط تا چه حد بر فعال بودن این فرایندهای فیزیولوژیکی اثر میگذارد؟
نور نقش کلیدی و تعیینکنندهای در عملکرد گیاهان دارد، زیرا شدت نور بهطور مستقیم فعالیت فتوسنتز، میزان باز بودن روزنهها و توسعه و رشد ریشه را کنترل میکند. در شرایط نور کم، این فرایندهای فیزیولوژیکی کند شده یا حتی متوقف میشوند و در نتیجه توان گیاه در جذب گازها و کمک به کاهش آلایندهها بهطور محسوسی کاهش مییابد.
آیا در شرایط واقعی آپارتمانها، این فرایندها به حدی میرسند که بتوان آنها را مؤثر دانست؟
اثر گیاهان آپارتمانی در تصفیه هوای فضاهای داخلی بسیار محدود است و میزان تأثیر آنها در مقایسه با حجم هوای موجود ناچیز به شمار میآید. به همین دلیل، نقش این گیاهان بیشتر جنبهای تکمیلی و جانبی دارد و میتواند تنها در کنار سایر روشها مورد توجه قرار گیرد. گیاهان آپارتمانی بههیچوجه قادر نیستند جایگزین تهویه مناسب، جریان هوای تازه یا استفاده از فیلترها و سیستمهای تصفیه مکانیکی هوا شوند و اتکا به آنها بهعنوان راهحل اصلی برای بهبود کیفیت هوا منطقی و علمی نیست.
انتهای پیام/