ماه خونین؛ هیولای خیالی آسمان

در طول تاریخ، آسمان شب نهتنها موضوع مطالعه علمی که بوم خیال انسانها بوده است. هر بار ماه خونین در آسمان ظاهر میشد، گروهی از مردم آن را هشداری الهی میدیدند و گروهی دیگر موجودات افسانهای را مسئول سرخی آسمان میدانستند. این روایتها، از باورهای مذهبی گرفته تا آیینهای محلی، در حالی شکل گرفتند که توضیح علمی سادهای پشت ماجرا وجود داشت؛ نور خورشید هنگام عبور از جو زمین فیلتر میشود و پرتوهای سرخ به سطح ماه میرسند.
ماهگرفتگی و بهویژه حالتی که به «ماه خونین» شناخته میشود، یکی از زیباترین و در عین حال بحثبرانگیزترین پدیدههای آسمانی است. پیشتر در فرهنگهای مختلف، این رویداد نهتنها یک اتفاق طبیعی بلکه نشانهای ماورایی تعبیر میشد.
در اروپای قرون وسطی، ماه سرخ نشانه جنگ و بیماری بود؛ در آمریکای لاتین به تغییرات سیاسی نسبت داده میشد؛ و در چین باستان مردم با سر و صدا و کوبیدن طبل تلاش میکردند اژدهایی را که به باورشان ماه را بلعیده بود، فراری دهند.
در مقابل، علم مدرن تصویر سادهتری ارائه میدهد. «ناسا» (NASA) توضیح میدهد که ماه خونین در حقیقت زمانی رخ میدهد که زمین میان خورشید و ماه قرار میگیرد و نور خورشید، پس از عبور از جو زمین، طول موجهای آبی خود را از دست میدهد و تنها طیف سرخ را به سطح ماه میرساند. به همین دلیل، در اوج ماهگرفتگی، سطح ماه به رنگ قرمز دیده میشود.
نشانهای آسمانی در باورهای مذهبی
در متون مذهبی و پیشگوییها، ماه سرخ بارها بهعنوان هشداری بزرگ تفسیر شده است. به گزارش سایت «میثفولکس» (mythfolks) در برخی ادیان، ماهی که به خون بدل میشود نشانهای از «روز خداوند» و آغاز «پایان جهان» تلقی شده است. همین باورها در قرون وسطی و حتی دوران معاصر بازتاب یافتند؛ هر بار گرفت کامل رخ میداد، گروهی آن را نشانهای قطعی از واقعهای آخرالزمانی میپنداشتند. در سالهای اخیر نیز با رخداد مجموعهای از چهار ماه خونین متوالی موسوم به «تتراد» برخی آن را نشانه وقوع حوادثی بزرگ دانستند.
اخترشناسان، اما تأکید میکنند رنگ سرخ ماه در زمان گرفتگی صرفاً ناشی از پراکندگی نور در جو زمین است و هیچ ارتباطی با آیندهی بشر ندارد.
اژدها، گرگ و ترسهای باستانی
به گزارش سایت «آلمنک» (almanac)؛ فراتر از ادیان، باورهای فرهنگی نیز پر از روایتهایی دربارهی ماه خونین است. در چین باستان، مردم تصور میکردند اژدهایی آسمانی ماه را میبلعد. برای نجات آن، در خیابانها طبل میکوبیدند و سر و صدا راه میانداختند تا هیولای خیالی را بترسانند. این آیین قرنها ادامه داشت و نشان داد چگونه جامعه در غیاب دانش علمی، با ترس جمعی و آیینهای نمایشی به آسمان واکنش نشان میداد.
در میان سرخپوستان آمریکا نیز ماه سرخ به نبردی آسمانی نسبت داده میشد. برخی قبایل معتقد بودند گرگ یا خرسی در حال بلعیدن ماه است. آنان با روشن کردن آتش و برگزاری مراسم آیینی تلاش میکردند نور ماه را بازگردانند. این آیینها علاوه بر بار مذهبی، نقش اجتماعی مهمی داشتند و مردم را در شبی پرهیجان گرد هم میآوردند.
هراس از تأثیر بر زندگی روزمره
در هند، به وقت ماهگرفتگی، بهویژه زمانی که قرص ماه سرخ میشد؛ شوم تلقی میگردید. باور عمومی این بود که نگاه کردن به ماه خونین برای زنان باردار خطرناک است و ممکن است موجب نقص جنین شود. برای دفع این خطر خیالی، گاهی اشیای فلزی مانند قیچی یا چاقو روی شکم زنان قرار میدادند. این باور، هرچند بیپایه، آنقدر ریشهدار بود که هنوز هم در برخی مناطق ردپای آن دیده میشود.
باورهای مشابه در فرهنگهای دیگر نیز وجود داشت. بعضی جوامع فکر میکردند ماه خونین بر روان انسانها اثر میگذارد، باعث بیخوابی یا خشونت میشود و حتی زمان اوج فعالیت جادوگران است. پژوهشهای علمی، اما هیچ ارتباط معناداری میان ماهگرفتگی و رفتار یا سلامت انسان نیافتهاند. اضطراب و بیخوابی بیشتر به ترس ناشی از باورها مربوط میشود تا خود پدیده.
ماهِ قرمز؛ پیامآور جنگ و ترس
در بسیاری از تمدنهای باستانی، ماه سرخ بار سیاسی داشت. در روم باستان، فرماندهان و امپراتورها گرفت سرخرنگ را نشانهای از جنگ یا سقوط قدرت میدانستند. در آمریکای لاتین نیز مردم تغییر رنگ ماه را پیامآور دگرگونیهای بزرگ سیاسی تلقی میکردند. چنین برداشتهایی نشان میدهد که جوامع، پدیدههای طبیعی را بهعنوان ابزاری برای تفسیر و پیشبینی رخدادهای زمینی به کار میبردند.
توضیح علمی؛ نوری که سرخ میشود
علم امروزی توضیحی روشن برای ماه خونین دارد. در زمان گرفت کامل، زمین میان خورشید و ماه قرار میگیرد و سایهاش سطح ماه را میپوشاند. اما نور خورشید کاملاً مسدود نمیشود. پرتوهای آن هنگام عبور از جو زمین فیلتر میشوند؛ طول موجهای کوتاهتر مانند آبی پراکنده میگردند و طول موجهای بلندتر یعنی سرخ و نارنجی به ماه میرسند. در نتیجه ماه به رنگی سرخ دیده میشود.
شدت این رنگ میتواند بسته به شرایط جوی تغییر کند. برای نمونه، پس از فورانهای آتشفشانی بزرگ که ذرات زیادی وارد جو میکنند، ماه خونین پررنگتر و تیرهتر از حالت معمول دیده میشود.
مهمتر آنکه این پدیده کاملاً پیشبینیپذیر است. دانشمندان میتوانند زمان دقیق ماهگرفتگیهای آینده را تا قرنها محاسبه کنند؛ قابلیتی که تضاد آشکاری با برداشتهای خرافی دارد.
راز علمی ماه خونین؛ بازی نور و سایه
ماه خونین در طول تاریخ آینهای از تخیلات، ترسها و امیدهای بشر بوده است. از متون مذهبی که آن را نشانه پایان جهان میدانستند تا فرهنگهای باستانی که موجودات افسانهای را مسئول سرخی آسمان معرفی میکردند، این پدیده طبیعی بارها دستمایه روایتهای ماورایی شد. برای جوامعی که فاقد دانش نجومی بودند، دیدن قرص سرخ ماه در تاریکی شب میتوانست هم هراسانگیز و هم الهامبخش باشد.
علم مدرن، اما تصویری متفاوت ارائه داده است. اخترشناسان توضیح میدهند که ماه خونین چیزی جز نتیجه پراکندگی نور خورشید در جو زمین نیست. توضیح ساده، در کنار قابلیت پیشبینی دقیق زمان گرفتگیها، نشان میدهد هیچ ارتباطی میان ماه خونین و سرنوشت بشر وجود ندارد.
با این وجود، ارزش فرهنگی این پدیده همچنان انکارناپذیر است. باورهای جمعی، آیینهای محلی و اسطورههای شکلگرفته پیرامون ماه خونین بخشی از تاریخ فرهنگی انسان را تشکیل میدهند. آنها نشان میدهند که چگونه در نبود ابزار علمی، بشر با روایتهای نمادین تلاش کرده است جهان اطراف خود را توضیح دهد. این روایتها، حتی اگر علمی نباشند، تصویری روشن از روان جمعی و نیاز انسان به معنا ارائه میدهند.
امروز، وقتی مردم در نقاط مختلف جهان برای تماشای ماه خونین گرد هم میآیند، دیگر نه برای راندن اژدها یا ترس از پایان دنیا، بلکه برای شگفتی علمی و زیبایی آسمان شب است. این تغییر نشان میدهد که هرچند علم خرافهها را کنار زده، اما همچنان میتواند جایگزینی برای همان حس شگفتی و هیجان باشد که نیاکان ما در مواجهه با این منظره تجربه میکردند.
ماه خونین در مرز میان اسطوره و علم ایستاده است؛ پدیدهای که هم یادآور توانایی تخیل بشر است و هم نمونهای روشن از قدرت دانش در توضیح ناشناختهها؛ و شاید همین ترکیب باشد که آن را تا امروز چنین جذاب و پرمعنا کرده است.
انتهای پیام/