حزبالله؛ سنگر مقاومت لبنان در برابر فشار آمریکا و اسرائیل

به گزارش خبرگزاری آنا، بحث خلع سلاح حزبالله در هفته گذشته بار دیگر مورد توجه رسانهها و تحلیلگران قرار گرفت. سفر هیئت آمریکایی به بیروت، بهرغم شعارهای دیپلماتیک، صرفاً برای اعمال فشار بر مقاومت و تغییر معادلات قدرت در لبنان انجام شد. حزبالله بهعنوان عنصر ثبات و بازدارنده اصلی لبنان، نهتنها با مشروعیت مردمی گسترده حمایت میشود، بلکه نقش حیاتی در امنیت داخلی و منطقهای دارد.
طرح ارتش لبنان برای «انحصار سلاح» با تأکید بر مراحل تدریجی و گزارشدهی ماهانه، نشاندهنده تلاش دولت برای مدیریت امور است، اما واکنش حزبالله و جریان امل به این طرح، بهویژه خروج وزرای آنها از جلسات، نشان میدهد که مقاومت هیچگاه به یکجانبهگرایی و فشار خارجی تن نخواهد داد.
رکن اول: ابعاد بینالمللی و فشارهای خارجی
۱. فشار آمریکا و اهداف راهبردی
هیئت آمریکایی شامل «توم باراک»، «مورگان اورتاگوس»، سناتورها «لیندسی گراهام» و «جین شاهین» و نماینده کنگره «جو ویلسون» در هفته گذشته، بدون ارائه راهحل جایگزین، صرفاً بر خلع سلاح حزبالله تأکید کرد. این اقدام بیانگر آن است که هدف واشنگتن، تضعیف محور مقاومت و تحمیل دستورات سیاسی-نظامی به لبنان است، نه حل مشکلات داخلی کشور.
۲. نقش اسرائیل و تهدید امنیتی
تلآویو با تهدیدات نظامی و حملات هوایی به جنوب لبنان، تلاش دارد فضای روانی و سیاسی برای فشار بر دولت ایجاد کند. این سیاست، در واقع تلاشی آشکار برای محدود کردن قدرت بازدارندگی حزبالله است که امنیت لبنان و مرزهای جنوبی را تضمین میکند.
۳. هشدار اندیشکدهها
اندیشکدهها مانند کارنگی تأکید دارند که هرگونه مواجهه نظامی با حزبالله، بر اساس تجارب گذشته (دهه ۸۰ و نبرد نهرالبارد ۲۰۰۷)، تنها منجر به ویرانی و افزایش اختلافات طایفهای میشود. این هشدارها بر مشروعیت مقاومت و اهمیت حفظ قدرت بازدارندگی آن تأکید میکند.
۴. ابعاد منطقهای
حزبالله عنصر ثبات در معادلات منطقهای است و هرگونه تلاش برای خلع سلاح، نهتنها لبنان، بلکه امنیت سوریه، غزه و خلیج فارس را تحت تأثیر قرار میدهد. محدود کردن قدرت حزبالله به معنای تضعیف محور مقاومت و افزایش بیثباتی در منطقه است.
رکن دوم: ابعاد داخلی لبنان و واکنش جریانها
۱. طرح ارتش و مدیریت تدریجی سلاح
ارتش لبنان در هفته گذشته برنامهای برای اجرای حاکمیت انحصاری سلاح ارائه کرد که مراحل آن بهصورت تدریجی و با گزارشدهی ماهانه به دولت طراحی شده است. این طرح، بهرغم اهداف اداری و قانونی، نیازمند تعامل با حزبالله است، زیرا مقاومت بخش مهمی از امنیت داخلی را تضمین میکند.
۲. موضع حزبالله و جنبش امل
وزرای حزبالله و امل از جلسه بررسی طرح انحصار سلاح در دولت خارج شدند و تأکید کردند که هرگونه اقدام یکجانبه برای خلع سلاح، امنیت و ثبات لبنان را به خطر میاندازد. حزبالله با مشروعیت گسترده مردمی، نشان داده که هرگونه فشار خارجی یا داخلی را نمیپذیرد و در برابر اقدامات یکجانبه ایستادگی خواهد کرد.
۳. نگرانی جامعه شیعی
جامعه شیعی لبنان بیش از هر چیز نگران تحولات منطقهای و ثبات داخلی است. این جامعه، حزبالله را بهعنوان سنگر دفاع ملی و عنصر بازدارنده در برابر تهدیدات اسرائیل و فشارهای آمریکا میبیند. هرگونه خلع سلاح مقاومت، بهزعم آنها، تهدیدی مستقیم علیه امنیت و آرامش زندگی روزمره خواهد بود.
۴. موضع دیگر جریانها
جریانهای مسیحی و برخی جناحهای نزدیک به آمریکا، از طرح ارتش حمایت کردند، اما کارشناسان معتقدند بدون مشارکت حزبالله، اجرای طرح غیرممکن و خطرناک خواهد بود. این موضوع نشان میدهد که مشروعیت و قدرت مقاومت، عنصر کلیدی در سیاست داخلی لبنان است.
۵. پیامدهای امنیتی داخلی
تجربه لبنان نشان داده که هرگونه فشار برای خلع سلاح گروههای مسلح، حتی قانونی، میتواند به درگیریهای گسترده منجر شود. حزبالله با حفظ قدرت بازدارندگی، مانع از وقوع بحرانهای امنیتی گسترده و انفجار تنشهای طایفهای میشود.
۶. تحلیل رسانهها و افکار عمومی
رسانههای لبنانی پوشش خبری گستردهای به موضوع خلع سلاح حزبالله دادند. تحلیلها عمدتاً بر اهمیت مقاومت، خطرات ناشی از فشارهای خارجی و نقش حزبالله در حفظ ثبات کشور تمرکز داشتند. افکار عمومی لبنان نیز بهطور گسترده از مقاومت و مشروعیت آن حمایت میکند.
رکن سوم: پیامدهای منطقهای و جمعبندی تحلیلی
۱. پیامدهای امنیتی در منطقه
حزبالله بهعنوان ستون بازدارندگی لبنان و محور مقاومت، نقش حیاتی در امنیت جنوب لبنان و مرزهای اسرائیل دارد. هرگونه تلاش برای خلع سلاح مقاومت، نهتنها لبنان، بلکه کل منطقه را در معرض بحران قرار میدهد. فشار آمریکا و اسرائیل بر لبنان با هدف تضعیف مقاومت، میتواند امنیت سوریه، غزه و خلیج فارس را به خطر بیندازد و موجب بیثباتی گسترده شود.
۲. تأثیر بر روابط لبنان و ایران
ایران بهعنوان حامی اصلی حزبالله، هرگونه فشار برای خلع سلاح را با دقت رصد میکند. تلاشهای آمریکا و اسرائیل برای محدود کردن قدرت مقاومت، میتواند لبنان را به میدان رقابت مستقیم میان تهران و واشنگتن تبدیل کند. حزبالله، با مشروعیت مردمی و بازدارندگی منطقهای، مانع از تحقق اهداف خارجی میشود و ثبات نسبی را حفظ میکند.
۳. سناریوهای محتمل برای آینده لبنان
سناریوی اول: فشار حداکثری و درگیری نظامی
اگر دولت لبنان تحت فشار خارجی به اجرای طرح خلع سلاح مقاومت تن دهد، احتمال بروز درگیری با حزبالله بالا است. تجربههای گذشته نشان داده که چنین برخوردی پیامدهای فاجعهباری برای زیرساختها و مردم خواهد داشت.
سناریوی دوم: اجرای تدریجی با توافق حزبالله
راهکار پایدار، اجرای تدریجی طرح ارتش با مشارکت حزبالله است. این مسیر، هم مشروعیت مقاومت را حفظ میکند و هم از بحرانهای داخلی جلوگیری میکند.
سناریوی سوم: شکست طرح و افزایش نفوذ خارجی
عدم اجرای طرح، باعث افزایش فشار خارجی و تبدیل لبنان به عرصه رقابت واشنگتن و تلآویو با محور مقاومت خواهد شد. این سناریو میتواند بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جدیدی ایجاد کند.
۴. پیامدهای انسانی و اقتصادی
هرگونه برخورد یکجانبه با حزبالله، تبعات انسانی و اقتصادی سنگینی به همراه دارد: ویرانی زیرساختها، افزایش آوارگی، اختلال در خدمات شهری و فشار مضاعف بر اقتصاد شکننده لبنان. مقاومت با حفظ قدرت بازدارندگی، مانع وقوع چنین فجایع انسانی میشود.
حزبالله؛ رکن بازدارندگی و عامل ثبات در لبنان
با نگاه به تحولات اخیر لبنان، روشن است که فشارهای خارجی برای خلع سلاح حزبالله، نه تنها یک اقدام سیاسی-دیپلماتیک، بلکه بخشی از تلاش گسترده برای بازتعریف قدرت در خاورمیانه است. حزبالله، با وجود فشارهای آمریکا و اسرائیل، همچنان بهعنوان ستون بازدارندگی لبنان و عنصر ثبات منطقهای باقی مانده است. قدرت نظامی، سازماندهی داخلی و مشروعیت مردمی حزبالله باعث شده که هرگونه اقدام یکجانبه علیه آن، پیامدهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی گسترده داشته باشد.
از منظر امنیتی، توان بازدارندگی حزبالله، مرزهای لبنان را در برابر تهدیدات اسرائیل محافظت کرده و مانع تشدید درگیریهای گسترده در جنوب کشور شده است. تجربه تاریخی لبنان نشان میدهد که هرگونه تلاش برای تضعیف مقاومت بدون برنامهریزی و توافق داخلی، به ایجاد بحرانهای چندلایه منجر میشود: فروپاشی سیاسی، افزایش تنشهای طایفهای و پیامدهای انسانی و اقتصادی غیرقابل کنترل.
در عرصه سیاسی، مقاومت حزبالله نمادی از استقلال تصمیمگیری ملی است. فشار خارجی برای خلع سلاح، اگر بدون ملاحظات داخلی و مشارکت جریانهای سیاسی و اجتماعی لبنان انجام شود، میتواند کشور را وارد چرخهای از بیثباتی کند که اثرات آن فراتر از مرزهای لبنان خواهد بود. همچنین این فشارها موجب افزایش مقاومت مدنی و تقویت مشروعیت حزبالله در میان مردم میشود؛ چرا که جامعه لبنان حزبالله را نه فقط به عنوان یک نیروی نظامی، بلکه به عنوان ضامن امنیت و حاکمیت کشور میبیند.
از منظر منطقهای، حزبالله نقش مهمی در تعادل قدرت در محور مقاومت دارد. هرگونه تلاش برای محدود کردن آن، به تغییر معادلات امنیتی در لبنان، سوریه و غزه منجر خواهد شد و توازن نیروها را به نفع طرفهای خارجی تغییر میدهد. این بدان معناست که ثبات داخلی لبنان، ارتباط مستقیم با حفظ قدرت بازدارندگی حزبالله دارد و کوچکترین آسیب به این بازدارندگی، پیامدهای فرامرزی و امنیتی گسترده به همراه خواهد داشت.
در جمعبندی تحلیلی، میتوان گفت که حزبالله نه تنها یک قدرت نظامی، بلکه ستون اساسی ثبات داخلی و منطقهای است. راهبرد موفق، نه فشار یکجانبه، بلکه مدیریت تدریجی، همکاری با نهادهای قانونی لبنان و تعامل هوشمندانه با جامعه بینالمللی است. حفظ قدرت بازدارندگی حزبالله، تضمینکننده امنیت ملی لبنان و عامل اصلی جلوگیری از فروپاشی سیاسی و بحرانهای انسانی در کشور خواهد بود.
انتهای پیام/