خنده در اوج؛ ناگفتههای بامزه از تکرقمیهای کنکور

به گزارش خبرنگار آنا، موجی از شور و شعف در دل رتبه برترها پس از اعلام نتایج نهایی کنکور جاری شد و تلاشهای بی وقفه آنها بالاخره پس از سالها به ثمر نشست و اکنون زمان درو کردن این محصول شیرین زحمات است. چهرههای خندان و چشمهای پر امیدشان از آیندهای روشن خبر میدهد. این استعدادهای درخشان نه تنها با هوش سرشار خود به این جایگاه رسیدهاند، بلکه با عزمی راسخ نشان دادند که با همت میتوان به قلههای موفقیت دست یافت.
از این رو برخی رتبههای تک رقمی کنکور سراسری ۱۴۰۴ با حضور در خبرگزاری آنا به سوالات متفاوت از بخشهای مختلف زندگی خود به خبرنگار ما پاسخ دادند که مشروح آن را در ادامه خواهید خواند.
آنا: مهمترین ویژگیهای مثبت و منفی شما در بازه زمانی کنکور چه بوده است؟
زهرا شمسائی رتبه یک کنکور انسانی ۱۴۰۴: ویژگی مثبت بنده «انگیزه» بود که به علت عشق و علاقه به درس خواندن رخ داد، اما دارای ویژگی منفی «کمالگرایی افراطی» بودم و روزانه دیرتر از خواب بیدار میشدم و همین باعث میشد عصبانیتم زیاد شود و ذهنم آشوب باشد.
غزل فقیه زاده رتبه ۸ کنکور انسانی ۱۴۰۴: انگیزه و علاقه به رقابت با مابقی داوطلبان و جبران ضعف ها، مهمترین ویژگی مثبت بنده بود که بسیار قشنگ تلقی میشد، حتی در زمان کنکور با برنامه ریزی مناسب، استرس را از خود دور کرده بودم. اما، خصلت منفی که دچارش بودم، این بود که برخی اوقات به علت رقابت با دیگران هدفم تغییر میکرد و به جای پیشرفت در درس، رتبهام را ارتقا دهم که این معضل باعث رنجش و آزار شده بود.
امیرحسین سعیدی رتبه ۱۰ کنکور انسانی ۱۴۰۴: به کتابها و درس هایم به چشم وسیله نگاه نمیکردم، بلکه ساعتها در کتابهای مورد علاقهام از قبیل فلسفه و جامعه شناسی غرق میشدم و این خصلت متمایز کننده بنده نسبت به دیگران بوده است. اما، ویژگی منفیام این بود که از شدت دغدغههای ذهنی و استرس برخی شبها تا صبح بیدار میماندم و حتی روز بعد با همان خستگی ادامه میدادم و تا آخرین روز مطالعه کنکور در همین مسیر پیش رفتم و تتوانستم این اخلاقم را اصلاح کنم.
استفاده نکردن از تجربیات دیگران سرم را به سنگ زد، اما دستم را گرفت
کامیار حقیقت دوست رتبه هفت کنکور ریاضی و فنی ۱۴۰۴: پشتکار و استمرار مهمترین ویژگی مثبت بنده بوده که ناشی از علاقه به تست زنی و حل مسئله بوده است. اما، منفیترین ویژگی هم این بود که خیلی سخت به تجربیات دیگران توجه میکردم که باعث شد سرم به سنگ بخورد، اما خب دستم را هم گرفت و باعث پیشرفتم شد.
آنا: عجیبترین کاری که موقع درس خواندن برای رفع خواب آلودگی انجام دادید، چه بود؟
زهرا شمسائی: خیلی اوقات روی میز تحریر خوابم میبرد و کنترل خواب برایم دشوار بود. میانگین ساعت خواب بنده ۵ تا ۶ ساعت بود، اما برای رفع خستگی با صدای بلند به موزیک گوش میدادم. چون برنامه ریزی مناسبی نداشتم و به صورت حجیم درس میخوانم و حتما صبح هر روز برنامه آن روز را مشخص میکردم؛ بنابراین تا زمانی که مطالعه تعیین شدهام پایان نمییافت، به هیچ عنوان نمیخوابیدم.
فیلم ترسناک؛ رفع خواب آلودگی یک رتبه برتر
غزل فقیه زاده: فیلم ترسناک میدیدم و باعث میشد کمتر خوابم بگیرد، البته هر زمان که خوابم میگرفت حتما استراحت میکردم؛ چرا که خواب کم عملکرد مغز را کاهش میدهد. شبانه ۷ ساعت و روزانه یک ساعت زمان برای خواب میگذاشتم.
امیرحسین سعیدی: دغدغههای ذهنی بنده به اندازهای زیاد بود که شاید زمان خواب و استراحت جزء اولویت هایم به شمار نمیرفت و از لحاظ جسمی ضربه زیادی به بنده وارد میکرد. البته، با تجویز پزشک برای خواب کافی قرص و دارو مصرف میکردم، اما برای رفع خواب آلودگی، خیر.
کامیار حقیقت دوست: سعی میکردم ظهرها نخوابم، اما اگر احساس خستگی داشتم صبح همان روز دیرتر از خواب بیدار میشدم تا بتوانم تمرکز بیشتری روی مباحث داشته باشم. میانگین متوسط خواب بنده در طول شبانه روز ۷ ساعت و نیم بوده است.
غذای مورد علاقه استعدادها در بازه زمانی حساس زندگی
آنا: اگر قرار بود در دوران کنکور فقط یک غذا مصرف کنید آن چه بود؟
زهرا شمسائی: در دوران کنکور رژیم غذایی داشتم و همه از این بابت تعجب میکردند که چرا در این بازه زمانی این مسئله اینقدر مهم تلقی شده است، اما از روی علاقه کباب را انتخاب میکنم.
غزل فقیه زاده: غذا برای بنده خیلی مهم است و اولویت زندگیام به شمار میآید، یعنی باید حتما برنج باشد با هر نوع خورشت یا گوشت و مرغ مصرف میکنم، ولی غذای فسنجان را بیشتر میپسندم.
امیرحسین سعیدی: کم خوراک بودم و هستم، اما انتخابم کباب است.
کامیار حقیقت دوست: ماکارانی را خیلی دوست دارم.
روایت رتبه برترها از عصبانی شدن در دوران کنکور
آنا: آیا در دوران کنکور این اتفاق افتاده بود که از مطالعه زیاد حرصتان بگیرد و کتابها را به سمت دیگری پرتاب کنید؟
زهرا شمسائی: کتابهای بنده خیلی نوشته داشتند و پر از اطلاعات نوشته شده بودند، اما شب قبل از امتحان فنون به شدت اعصابم خراب بود و برای بهتر کردن حالم ۵ صفحه از کتابم را پاره کردم و به سمت دیگری انداختم و دقیقا هم از همان صفحه یک سوال مطرح شده بود و نمیدانستم باید چه کنم.
غزل فقیه زاده: کتابهای بنده خیلی تمیز و دست نخورده بودند، اما وقتی حرصم میگرفت کاغذ باطلهها را با شدت تمام به سمت دیگر اتاق پرت میکردم.
اعترافات جالب رتبههای برتر کنکور درباره لحظات انفجاری
امیرحسین سعیدی: برای کتاب هایم ارزش قائل بودم، چرا که طرز تفکرم این بود که حتما پس از پایان کنکور بتوانم کتاب هایم را به شخص دیگری جهت مطالعه هدیه دهم. البته، قطعا حرص زیادی داشتم و پس از کنکور اردیبهشت تراز بدی به دست آوردم و تقریبا یک هفته به حالت افسردگی دچار شده بودم و ساکت یک گوشه مینشستم. اما، پس از آن تلاشم را جهت مطالعه بیشتر کردم.
کامیار حقیقت دوست: وقتی اعصابم خورد میشد شروع به نقاشی روی تصاویر دروس عمومی خصوص سلامت و بهداشت میکردم. البته، این اتفاق برای تاریخ هم افتاد؛ چرا که نمیتوانستم ۲۰۰ صفحه را در ۲ تا ۳ روز تمام کنم. اما، وقتی اعصابم در دروس اختصاصی خورد میشد شروع میکردم سوالات را مینوشتم تا حل کنم و هر موقع حل میشد به سمت سوالات بعدی میرفتم.
آنا: دوست داشتید جای کدام شخصیت معروف باشید، چرا؟
زهرا شمسائی: هری پاتر را دوست دارم و در زمان استراحت کنکور هم همین فیلم را تماشا میکردم.
آرزوهای رتبههای برتر در دنیای شخصیتهای معروف
غزل فقیه زاده: شخصیت خاصی مدنظر بنده نیست که بخواهم شبیه او زندگی و رفتار کنم، اما یکی از بازیگران سریال «بهتر است با کال تماس بگیری»، برایم جذاب بود؛ چرا که قصد ادامه تحصیل در رشته حقوق را دارم و علاقهمند به الگوبرداری از یکی شخصیتهای این سریال جهت پرداختن به حرفهام هستم.
امیرحسین سعیدی: شخصیت امیرکبیر را دوست داشتم و ایستادگی در برابر زور را میپسندم. به خصوص برای آنهایی که تمدن ما را به سخره میگیرند؛ بنابراین قصد انتخاب رشته دانشگاهی را خواهم داشت که بتوانم مستحکم مقابل استکبار باایستم، نه فقط صرف اینکه از شغلم درآمد کسب کنم.
کامیار حقیقت دوست: اصلا دوست ندارم جای شخصیت دیگری زندگی کنم، بلکه دوست دارم خودم شخصیت معروف شوم تا دیگران علاقهمند به الگوبرداری از شخصیت بنده باشند. قاطع بودن و تصمیات درست گرفتن جژ ویژگیهایی است که به آنها فکر میکنم.
کشف عادات عجیب و غریب رتبههای برتر کنکور
آنا: عادت عجیبی داشتید که به تک رقمی شدن رتبه شما، کمک کند؟
زهرا شمسائی: کله شق بودم و با خودم لج میکردم، مثلا در ذهنم میگفتم که باید ۴۵ دقیقه درس بخوانم و در کشمکش بودم که حتما رقابتی با خود داشته باشم و باید آن را به ثمر مینشاندم.
غزل فقیه زاده: از همان ابتدای مطالعه دروس کنکور در سال دهم به ضبط صدای خود اقدام کردم و با ذخیره آنها، در سال دوازدهم با دور تند و سریع در شبهای امتحانی مطالب را مجدد گوش میدادم و همین باعث پیشرفت بنده شد.
امیرحسین سعیدی: انسان با حوصلهای هستم و زمان برای بنده در دوران کنکور پایان نمیرسید و خسته نمیشدم، بلکه با حوصله درسها را میخواندم. حتی یک روز قبل از آزمون از مطالب عقب میماندم، اما با زمان شناسی دقیق، خود را به منابع میرساندم و حتی از این عادتم هم پدر و هم مادرم حرص میخوردند.
کامیار حقیقت دوست: وقتی سوال ریاضی را نمیتوانستم حل کنم، تقریبا دیوانه میشدم و حتی برایم مهم نبود که زمان چقدر میگذرد، بلکه موقع حل کردن سوالات زمان زیادی میگذاشتم و بدون نگاه کردن به پاسخ نامه و مثبت شدن نتیجه سوال، حس افتخار و غرور داشتم و همان سوالات به بنده کمک کردند در کنکور رتبه خوبی کسب کنم.
واکنش رتبه برترها به نبود اینترنت
آنا: فکر میکنید، بدون وجود اینترنت میتوانید زندگی کنید؟
زهرا شمسائی: خیر.
غزل فقیه زاده: بله.
امیرحسین سعیدی: خیر، به هیچ وجه.
کامیار حقیقت دوست: به هیچ عنوان نمیتوانم. چرا که؛ درسها و تفریحاتم با اینترنتم پیش میروند.
رفقای کنکوری؛ عامل حواسپرتی یا حامی موفقیت؟
آنا: رفیقی داشتید که در زمان درس خواندن برای کنکور، حواس شما را پرت کند؟
غزل فقیه زاده: روزانه چند ساعت با دوستانم حرف میزدم و تعاملات خوبی داشتیم، البته این فقط به دوران تفریح بر میگشت و حواسم در زمان مطالعه کنکور پرت نمیشد. البته، دوستان بسیار خوبی داشتم و همیشه تحت حمایتشان بودم.
زهرا شمسائی: با دوستانم کنار میآمدم و مشکلی نداشتم.
امیرحسین سعیدی: تا قبل از دوران کنکور رفقای صمیمی داشتم و هیچ ارتباطی در دوران کنکور با آنها نداشتم و حتی شمارهای که از بنده داشتند خاموش بود و و پس از یک سال که بنده را دیده بودند تعجب کرده بودند، اما همکلاسی هایم را در مدرسه میدیدم.
کامیار حقیقت دوست: خیر، رفیق زیادی در دوران کنکور نداشتم.
وقتی کنکور خندهدار میشود؛ تستهای عجیب و غریب رتبههای تکرقمی
آنا: در سال کنکور با سوال یا تست خنده دار و عجیبی مواجه شده بودید؟
زهرا شمسائی: در آزمونهای آزمایشی و کنکور جواب سوالات را اشتباه وارد میکردم و از این کار عصبی میشدم و خندهام میگرفت.
غزل فقیه زاده: در یک تستی اسم غزل آمده بود و وقتی سوال را خواندم دیدم تمام اسمهای دوستانم هستند و متوجه شدم سوال را معلم بنده در درس فلسفه طراحی کردند و همین باعث شده بود خندهام بگیرد. حتی در سوالات دیگر اسامی خانواده همان معلم آورده شده بود که خیلی عجیب بود و ایشان روی دروس دانش آموزان حساس بودند و پیگیری زیادی برای پیشرفت داشتند.
امیرحسین سعیدی: در سال کنکور سوالات را تا آخر حل میکردم و پس از مشاهده پاسخ نامه متوجه میشدم جواب سوالات را جا به جا وارد کردهام. حتی چندین بار هم با این مشکل در کنکور مواجهه شدم.
کامیار حقیقت دوست: تستهایی که خیلی به آنها خندهام گرفت این بود که برای برخی سوالات یک صفحه راه حل رفتم، اما وقتی که پاسخ نامه را دیدم متوجه شدم که چه زمانی را تلف کردم در صورتی که در دودقیقه هم میشد به نتیجه رسید.
آمادگی برای بدترینها؛ درسهای رتبههای تکرقمی در مواجهه با اتفاقات غیرمنتظره کنکور
آنا: اگردر جلسه کنکور برق میرفت، اولین واکنش شما چه بود؟
زهرا شمسائی: با قطعی برق و نور کم مشکل نداشتم، اما خود را برای سر و صدا آماده نکرده بودم؛ چرا که در منزل همیشه سکوت برقرار بود، اما در زمان کنکور اردیبهشت به شدت با سر و صدا مواجهه بودم. ولی در کنکور تیر به همه گفته بودم که سر و صدا کنید تا بتوانم با شرایط پیش بیایم.
غزل فقیه زاده: مشکلات زیادی را پیش بینی کرده بود، دو ساعت مچی به جلسه کنکور بردم و باطری هر دو ایستاده بود و در دفترچه اول ۱۰ دقیقه وقت کم آورده بودم و همین برایم عجیب بود.
امیرحسین سعیدی: خود را آماده کرده بودم؛ چرا که برقهای زیادی میرفت. اما اتفاق بدی که برایم رخ داد این بود که یکی از سوالات ۹۶ یا ۹۷ عربی برای بنده چاپ نشده بود و از مهندسی جواب سوالات به نتیجه درست رسیدم و حتی مراقب را صدا زدم و متوجه شدم برای همه این سوالات چاپ شده بود.
کامیار حقیقت دوست: سعی میکردم خود را آماده کنم و کارم را پیش ببرم، انگار که اتفاقی نیفتاده است.
داستان انتظارات رتبههای برتر کنکور
آنا: اگر رتبه شما چند برابر میشد چه واکنشی نشان میدادید و اولین کاری که میکردید چه بود؟
زهرا شمسائی: با توجه به تلاشهایی که انجام دادم، میدانستم رتبه تک رقمی میشوم. البته، امسال خیلی خود را با رتبه تک رقمیهای سالهای گذشته مقایسه میکردم و متوجه میشدم تراز آنها بالاتر از بنده بوده است و کمی ناراحت میشدم که شاید نتوانم به رتبه دلخواه دست یابم. اما خداروشکر به نتیجه خوبی رسیدم، اگر رتبه بالای ۳۰ میشدم حال روحی خوبی نداشتم.
غزل فقیه زاده: اگر به اندازه زمان فعلی تلاش میکردم و رتبه بالای ۶۰ کسب میکردم به شدت ناراحت میشدم و حتی میتوانستم چند سالی برای آن افسرده باشم.
امیرحسین سعیدی: همیشه با خدا صحبت میکردم و میگفتم که خدایا رتبه خوبی به بنده بده یا بهتر از رتبه نصیبم کن. همیشه یکی از معلمان میگفت تو رتبه یک تا ده میآوری و همیشه میخندیدم، اما پیش خود مطمئن بودم.
کامیار حقیقت دوست: فکر نمیکنم کسی به اندازه تلاش بنده رتبه ۳ تا ۴ رقمی کسب کرده باشد، اما اگر اینگونه میشد قطعا به مابقی حسادت میکردم؛ مثلا در سال ششم به هفتم که تیزهوشان خوب کار نکردم و قبول هم نشدم که برایم کمی سخت بود.
زندگی کنکوری؛ وقتی حتی دیدن فیلم هم یادآور درس است
آنا: بخشی از زنذگی کنکوری خود را بگویید که خیلی برایتان جالب بوده است؟
زهرا شمسائی: روز تولد بنده در اسفند بود و بر خلاف بقیه روزها بیشترین ساعات مطالعهام در روز تولدم بود و با خود میگفتم که، چون روز تولدت است باید بیشتر درس بخوانی و این بود از تولد ۱۸ سالگی بنده که سال خاصی میتوانست، باشد.
غزل فقیه زاده: زندگی یک کنکوری اینگونه است که همه مسائل را شبیه درس میبیند. مثلا، در اولین روز از جنگ ۱۲ روزه با خود گفتم که پس درسم چه میشود. اما، در زمان مشاهده فیلم اگر کتابی میدیدم با خود میگفتم که نگاه کن مردم دارند درس میخوانند حتی در فیلم و تو جاماندهای.
امیرحسین سعیدی: خیلی خوشم میآمد بر خلاف جریان حرکت کنم. ورودی سال دهم در مدارس سمپاد و البرز قبول شدم، اما متوجه شدم همگی میروند و همین باعث شد به نمونه دولتی بروم. همچنین، تولد بنده دوران عید بود و بنده نگذاشتم برایم تولدی بگیرند. برخی اوقات خیلیها بیشتر از من زحمت میکشیدند، اما من رتبه بهتر کسب کردم و این عجیب بود.
کامیار حقیقت دوست: در سال دهم تازه به مدرسه علامه حلی ۱ (سمپاد) رفته بودم که جو به شدت سخت و سنگین بود و انگار جایگاهی نداشتم. همچنین، بین انتخاب ریاضی و انسانی قرار داشتم. یکی از اتفاقات هیجان انگیز این بود که در دوران جمع بندی کنکور هر چه تلاش میکردم به نتیجه دلخواه میرسیدم و همین باعث شده بود به علایق خود دست یابم.
مسیر آینده رتبههای تکرقمی کنکور
آنا: قصد دارید در کدام رشته و دانشگاه درس بخوانید؟
زهرا شمسائی: خیلیها به بنده گفتند حقوق بخوان، اما به نظرم علاقه شخصی مهمتر از جایگاه شغلی است، میخواهم رشته روانشناسی را انتخاب کنم، با تحقیقی که در این رشته داشتم، دروس جامعه شناسی و حقوق و ... به صورت کلی دروس انسانی در این رشته وجود دارند. چرا که مشاوره دادن به دیگران را بسیار دوست دارم.
غزل فقیه زاده: از زمانی که یادم میآید، میخواستم وکیل شوم، همان زمان که همه میخواستند پزشک شوند، آن را دوست نداشتم و با روحیاتم سازگار نبود و حقوق برایم مهم بود و از کلاس ششم به این رشته فکر میکردم و حتی اگر کسی هم سمتش نمیرفت، برایم اهمیتی نداشت و حتما آن را میخواندم.
امیرحسین سعیدی: در اوایل قصد مطالعه علوم سیاسی داشتم، اما به مرور نظراتم تغییر کردند و پس از یکی دو سال از قبولی در رشته حقوق میخواهم رشته فلسفه را در کنار آن ادامه دهم و اگر میتوانستم در ۴ تا ۵ رشته هم درس میخواندم.
کامیار حقیقت دوست: میخواهم رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف را انتخاب کنم؛ چرا که دنیا در حال حاضر به این سمت حرکت میکند و فکر میکنم بتوانم دوباره چالشی که دوران کنکور تجربه کردم در این رشته و دانشگاه مجدد تجربه کنم.
برنامهریزی هفتگی و تحلیل آزمون به سبک رتبههای برتر
آنا: برنامه ریزی هفتگی و روزانه تان در دوران کنکور چگونه بود؟ روش تحلیل آزمونها را چگونه انجام میدادید؟
زهرا شمسائی: هر یک هفته درمیان با مدرسه پیش میرفتم، اما جداگانه در آزمونها نام نویسی کرده بودم؛ چرا که زمان بندی برایم مشکل بود و باید گفت که آزمون دادن از کنکور دادن مهمتر است. حجمی درس میخواندم و تا پاییز در درس ریاضی مشکل داشتم و روحیه خوددرگیری به سراغم آمده بود، اما برنامه ریزی درست باعث شد به نتیجه مطلوب برسم.
غزل فقیه زاده: بیشتر با برنامه مدرسه پیش میرفتم و انگیزه اصلی بنده این بود که هر دفعه رتبه و تراز بهتری کسب کنم و نزدیک کنکور اردیبهشت تحلیل آزمونها را انجام دادم که به نفعم بود و از داوطلبان کنکوری سالهای آینده درخواست میکنم حتما تحلیل سوالات را جدی بگیرند؛ چرا که خیلی کمک کننده خواهد بود. درصد آزمون قبلی بنده همیشه به آزمونهای بعدی جهت میداد و برنامه ریزی روزانه داشتم و برایم مهم بود که حتما خود را به آزمون پایان هفته برسانم.
امیرحسین سعیدی: آزمونهای آزمایشی از یک جایی به بعد برایم مهمتر از آزمونهای اصلی بود و پس از کنکور اردیبهشت متوجه شدم که باید تحلیل هم داشته باشم. مشاوره برنامه ریزی خودم بودم و نمیگذاشتم مدرسه برایم برنامه ریزی کند و در مواقعی که احساس میکردم برنامه را به مشاوران نشان میدادم. این را هم بگویم که آلودگی هوا به شدت به بنده ضربه زد و تمام کلاسهای ریاضی دانش آموزان کنکوری علوم انسانی با وجود آلودگی هوا تعطیل میشدند و مطالعه ریاضی آنچنانی نداشتم، اما مابقی دروس خودخوان بودند و دوست نداشتم از کسی کمکی بخواهم و بخاطر همین آن درس را کنار میگذاشتم.
کامیار حقیقت دوست: به آزمونهایی که هر دوفته شرکت میکردم توجهی نداشتم، اما در آزمونهای مدرسه هفتهای یکبار زمان میگذاشتم و همین باعث میشد تا خود را بیآزمایم و به نتیجه مطلوبتر برسم. برنامه ریزی ساده داشتم و اولویتهای خود را بر اساس علاقه پیش میبردم و در صورت مشکلی در مباحثی که داشتم آن را کنار میگذاشتم و در مواقع دیگر به آن میپرداختم تا مهارت کسب کنم.
آنا: در زمان جنگ ۱۲ روزه چگونه توانستید درس بخوانید و برنامه ریزی اصول و دقیق داشته باشید؟
زهرا شمسائی: در محله نارمک زندگی میکنیم و به شدت دوران وحشتناکی را در جنگ سپری کردیم. در اوایل جنگ به ۲ ساعت برای مطالعه وقت میگذاشتم و بعد از آن تا روز کنکور به ۸ تا ۸ ساعت رساندم، اما هیچ وقت شبیه قبل نشدم.
غزل فقیه زاده: در دوران جنگ در تهران ماندیم و سمت شرق زندگی میکنیم و با هدفون درس میخواندم تا خللی در زندگیام ایجاد نشود، با وجود تاثر بنده در شهادت شهدا، اما میگفتم دنیا قرار نیست برای تو باایستد و باید مصمم درس بخوانی.
امیرحسین سعیدی: در اولین روز از جنگ ۱۲ روزه آزمون آزمایشی داشتم و زمانی که از خواب بیدار شدم، پیامکها را خواندم و متوجه شهادت بزرگواران شدم، اما پس از چند دقیقه خود را برای امتحان آماده کردم و در نزدیک پدافند بودیم، اما از تهران خارج نبودم و مصمم بودم که حتما در مطالعه دروس خوب پیش بروم. روزنه امید بنده این بود که کنکور عقب افتاده است و بیشتر میتوانم درس بخوانم و هر زمان که صدای پدافند میآمد، به شوخی میگفتم الان با کتابهای خود به هوا خواهم رفت. از داوطلبان سالهای آتی میخواهم که به هیچ عنوان به این شرایط بحرانی فکر نکنند و با آرامش پیش بروند.
کامیار حقیقت دوست: در جنگ ۱۲ روزه در یکی دو روز اول به شهر دیگری رفتیم و در آنجا با خیال راحت درس خواندم و محیط کاملا ساکت و هوا خنک بود.
بیشترین و کمترین درصدهای کنکور شما مربوط به کدام دروس بودند؟
زهرا شمسائی: کمترین درصد را از ریاضی با نمرههای ۴۸ و ۴۳ در دو نوبت کنکور و بیشترین را با نمره ۱۰۰ از دو درس روانشناسی و عربی کسب کردم.
نگاهی به کارنامه رتبههای برتر کنکور
غزل فقیه زاده: درصد ۵۵ ریاضی کمترین درصد و بیشترین درصد هم در درس عربی با نمره ۱۰۰ بود.
امیرحسین سعیدی: برخلاف تصورم فنون را ۵۲ یا ۵۵ زدم و فکر میکردم بالاترین درصدم شود، اما درس جامعه شناسی را ۱۰۰ زدم. همچنین فلسفه منطق کنکور اردیبهشت را ۱۸ درصد و کنکور تیر را ۶۰ درصد زدم که اصلا باور نمیکردم.
کامیار حقیقت دوست: در هر دو کنکور درصد ۱۰۰ فیزیک را کسب کردم و کمترین درصدها هم در هر دو نوبت کنکور مربوط به ریاضی بود که نمره آن را ۸۰ و ۸۵ کسب کردم.
نوسان ممنوع، چگونه رتبههای برتر، مطالعه را متوقف نکردند؟
آنا: اگر قرار بود، صرفا یک عادت مطالعاتی خود را به کنکوریهای سالهای آینده منتقل کنید، آن چه بود؟
زهرا شمسائی: سعی میکردم استمرار و ساعت مطالعه بالا را حفظ کنم، اما کیفیت بیشتر برایم اهمیت داشت. سعی میکردم هر درسی که میخواندم اول متوجه شم و سپس بروم سر مباحث بعدی.
غزل فقیه زاده: خارج از جنگ ۱۲ روزه، هر روز مطالعه داشتم و آن را متوقف نمیکردم و دچار نوسان مطالعاتی نمیشدم.
امیرحسین سعیدی: تمرکز و کنترل ذهن از رموز موفقیت بنده بوده است و فکر میکنم اگر قرار است کسی به سراغ مطالعه برود اول باید این مسئله را حل کند. در بدترین شرایط جنگ هم نباید تمرکزتان بهم بریزد. حتی دور دوران مطالعه با گوشی هم بازی میکردم و برنامه ریزی دقیق داشتم.
کامیار حقیقت دوست: دو تا توصیه دارم، اولین استمرار و و پیوستگی است و هیچ زمانی نباید مطالعه کنکور را حذف کرد. زمانی است که ادم نمیتواند در روز درس بخواند، اما قطعی کامل آن بی معنی است. توصیه دوم بنده این است که داوطلبان کارهای خود را ساده نگهداشته و آن را پیچیده نکنند؛ چرا که حقیقت در سادگی است نه در پیچیدگی.
انتهای پیام/