«آبنبات هلدار» به چاپ چهلونهم رسید

به گزارش خبرگزاری آنا، «آبنبات هلدار» را باید با صدای آهسته خواند و خندید؛ البته ممکن است کار سختی باشد. ماجراهای طنز این کتاب، خندههای پرسروصدایی را برایتان رقم خواهد زد.
این کتاب دربردارنده داستانهایی
بههمپیوسته با موضوعی طنزآمیز است. عنوان برخی از داستانهای آن عبارتاند از: «راز»، «خواستگاری»، «کارت اضافی»، «پلاک دوازده به علاوه یک»، «بفرمایید حلیم»، «بوی عیدی»، «معتاد» و «کیش و مات». فضای داستان سرتاسر ماجراهای خندهدار و حیرتآور است.
چه خاطراتی که از روزگار جنگ در این سرزمین باقی نمانده و هر کسی میداند که آن روزها فقط روزهای جنگ و گلوله نبودند. درون مرزهای ایمنی که عدهای جان خود را بر سر حفظ تمامیت و امنیت آن مینهادند، مردمی شریف و صبور روزگار میگذراندند و مهرداد صدقی با زبان طنز، ماجراهای مفرحی از آن روزگاران برای مردم امروز تعریف میکند.
قصه این کتاب، از زبان یک پسر بجنوردی که برادر عزیزش قرار است به جبهه برود، بیان میشود. محسن بازیگوش قصه از هر کار کوچکی ماجرایی درمیآورد و از رفتن به مدرسه گرفته تا پخشکردن کارتهای عروسی و بردن آش نذری، هر جا که بتواند آتش میسوزاند و خنده را به لب مخاطب کتاب میآورد.
این کتاب با استقبال مخاطبان هماکنون به چاپ چهلونهم رسیده است. همچنین، براساس گزارش سالانه سکوی اینترنتی طاقچه، کتاب الکترونک «آبنبات هلدار» جزو سه اثر پرمطالعه طاقچه در سال ۱۴۰۳ بوده است. لازم به ذکر است که کتاب «آبنبات لیمویی» به قلم مهرداد صدقی نیز بهتازگی به چاپ چهاردهم رسیده است.
برشی از متن این کتاب:
بیبی قشقرقی به راه انداخت که بیا و ببین. با این حرفها که «شما منِ آدم حساب نِمکنین.» و «من آرزوی دیدن عروسی نوهمِ باید به گور ببرم.» و «منِ بگو که یک بسته روشورِ امروز تو حموم تموم کردم.» و ... خلاصه، از آنجا که ماندنِ من هم بهتنهایی صلاح نبود، همه به سمت خانۀ عروس راه افتادیم. البته همه که نه. عمو جواد و زنعمو هاجر نیامدند؛ چون توی مشهد زندگی میکردند و عمویم نتوانسته بود مرخصی بگیرد. عمه بتول هم برای دلیل نیامدنش گلایه کرده بود چرا فرد دیگری را که او میپسندد برای محمد نمیگیریم؛ اما مسئله این بود که او اصلاً هیچکس را نمیپسندید و فقط دنبال بهانه بود تا بهانه بگیرد! مامان میگفت عمه بتول، وقتی جوان و مهربان بوده، یک نفر را میخواسته و او هم عمه بتول را؛ ولی یکدفعه، با اینکه عمه بتول هنوز هم او را میخواسته، او دیگر عمهام را نخواسته و از آنموقع اخلاق عمه بتول سگ شده! طفلکی، با اینکه چهل سالش شده بود، هنوز عروسی نکرده بود و میگفت: «مردا آدم نیستن.» یک بار از او پرسیدم: «یعنی منم عمه؟» و عمه جواب داد: «تا بچهای خوبی؛ ولی بزرگ که بشی تو یَم یک خری مِشی مثل بقیه!»
انتشارات سوره مهر، چاپ چهلونهم کتاب «آبنبات هلدار» اثر مهرداد صدقی را در ۴۱۲ صفحه و بهای ۴۵۰ هزار تومان منتشر و در بازار کتاب کشور عرضه کرده است.
انتهای پیام/