کنعانی‌مقدم در گفت‌وگو با آنا

پیروزی ایران در جنگ اراده‌ها؛ ستاره اقبال ترامپ رو به افول است

پیروزی ایران در جنگ اراده‌ها؛ ستاره اقبال ترامپ رو به افول است
کارشناس مسائل آمریکا با توجه به کاهش محبوبیت ترامپ و جنگ قدرت در میان جمهوری‌خواهان، گفت: ترامپ تلاش می‌کند برای حفظ قدرت خود از ابزار‌های نظامی، جنگ‌افروزی و اقداماتی که عمدتاً نفعی برای برای مردم آمریکا ندارد و بیشتر جنبه نمایشی و تبلیغاتی دارد استفاده کند و حمایت بی‌رویه از اسرائیل هم در همین چارچوب ارزیابی می‌شود.

خبرگزاری آنا- علی رحمانی: با سپری شدن دوره ریاست جمهوری «باراک اوباما» ستاره بخت دموکرات‌ها برای چندمین بار در تاریخ آمریکا افول کرد و با اوج گرفتن دوباره سلبریتیسم در سیاست ایالات متحده، طیفی بسیار افراطی از جمهوری‌خواهان دوآتشه به رهبری «دونالد ترامپ» در کاخ سفید به قدرت رسیدند. 

همزمان با وقوع تحولات پیاپی در عرصه سیاست آمریکا، جهان شاهد برکشیده شدن چهره‌ای افراطی و به شدت ضدایرانی در بین حلقه جمهوری‌خواهان نزدیک به ترامپ به نام «جان بولتون» بود؛ شخصیتی که با وجود برگزیده شدن به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت اول ترامپ، به دلیل نگارش آثاری با هدف افشای گاف‌های سیاسی ترامپ، پس از مدتی مغضوب او شد و با پیوستن به جرگه مخالفان رئیس‌جمهور فعلی آمریکا، دردسر‌های بسیاری برای او و هوادارانش در بین طیف افراطی جمهوریخواهان ایجاد نمود. 

جهت پرده‌برداری از چهره نه چندان جذاب ترامپ و بولتون به گفت‌و‌گو با ناصر کنعانی‌مقدم کارشناس مسائل آمریکا پرداختیم.

آنا: لطفاً به عنوان مقدمه بفرمایید ارزیابی جناب عالی طبق معیار‌های انقلاب اسلامی و امام و رهبری، از شخصیت سیاسی آقای ترامپ چگونه است؟

خب، شخصیت ترامپ در چند حوزه قابل بحث و بررسی است. اولاً که ایشان نماد استکبار و به عبارتی شیطان بزرگ (آمریکا) است؛ کسی که وقتی از همان ابتدا در دوره اولی که وارد حوزه ریاست جمهوری شد نشان داد که فردی نژادپرست، ضدمقاومت و ضدانقلاب اسلامی و چهره‌ای خود شیفته و دارای انواع و اقسام بیماری‌های روانی و مفاسد اقتصادی، سیاسی و اخلاقی است و خلاصه کلکسیونی از تمام رذائلی را که امکان دارد ما برای یک انسان تصور کنیم، در خودش جمع کرده است. خب، در چهار سال اول وی نتوانست تمام خباثت‌هایش را به ویژه در بحث دفاع از رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختن قدس اشغالی به عنوان پایتخت صهیونیست‌ها به نتیجه برساند. اما به هر حال مقدماتی را در این زمینه فراهم کرد؛ از جمله بحث ترور سپهبد شهید حاج قاسم‌سلیمانی در عراق که با این کار اوج خباثت و رذالت خودش را در این زمینه نشان داد. در دور دوم هم به نظر می‌رسد که وی با اقدامات انتحاری به دنبال این است که خودشیفتگی خود را که برای همه روان‌شناسان دنیا آشکار شده است، با اقداماتی از قبیل مطرح کردن خود به عنوان منادی صلح و تلاش برای گرفتن جایزه صلح نوبل ارضا کند و در این زمینه (تحت این عنوان که یا تسلیم شوید یا بجنگید)؛ دست به اقداماتی بزند. وی تاکنون در رابطه با ایران هم همین تئوری را دنبال کرده است. اکنون هم به دنبال این است که این تئوری را در نقاط مختلف دنیا اعم از اوکراین، قفقاز، سوریه، عراق و... اجرایی کند. همیشه در طول تاریخ این گونه بوده که وقتی حقی ظهور می‌کند معادل آن هم باطلی ظهور می‌کند یعنی هر چه قدر حق قدرتمند ظهور می‌کند (مثل انقلاب اسلامی ایران و رهبری مقام معظم رهبری به عنوان امام‌المقاومه)، در مقابلش هم باید قاعدتاً باطل با قدرت بیشتری ظهور پیدا کند و به نظر می‌رسد که ترامپ در حال تلاش است تا تمام رذائلی که شیطان در رابطه با بشریت دارد را در سیاست‌های خودش به نمایش درآورد.

آنا: نقش جان بولتون را در سیاست‌های ضدایرانی دولت ترامپ خصوصاً در دوره اول چگونه می‌بینید؟

همه می‌دانند که جان بولتون یکی از نزدیک‌ترین افراد به آقای ترامپ و لابی صهیونیستی در آمریکا است و یک چهره ضدایرانی و شیطانی در کنار ترامپ به شمار می‌رود که نتوانست با شیطنت‌های ترامپ رقابت کند؛ به نحوی که در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ با اتخاذ سیاست‌های ضدایرانی و شرکت در تجمع منافقین خلق و اعلام این که سال دیگر نوروز را در ایران خواهیم بود، کمک‌های سیاسی زیادی به ترامپ کرد ولی خوب به هر حال ما شاهد این بودیم که اولاً به خاطر رقابت‌های سیاسی مورد غضب ترامپ قرار گرفت و ثانیاً به دلیل سیاست‌هایی که اتخاذ می‌کرد، بی‌آبرو شد. 

شما می‌دانید که وی وقتی در تجمع منافقین حضور پیدا کرد، چندصد هزار دلار پول دریافت کرده بود تا در آنجا سخنرانی کند. بعد هم شاهد جمع‌آوری یکسری اطلاعات محرمانه و به کلی سری آمریکا و ترامپ توسط وی بودیم که باعث شد اف‌بی‌آی به خانه او هجوم ببرد و برای جلوگیری از افشای این اسناد و مدارک آنها را جمع‌آوری کند؛ بنابراین در حال حاضر جنگ قدرت در بین جمهوری‌خواهان کاملاً خودش را نشان می‌دهد. اقداماتی نظیر انتقال گارد ملی به واشنگتن یا لشکر‌کشی به آمریکای لاتین نشان از تزلزل در درون آمریکا و جنگ قدرت دارد که خود جان بولتون هم یکی از قربانیان این ماجرا است که الان هم با خطر ۲۰ سال زندان مواجه است.

آنا: با توجه به حذف تقریباً کامل بولتون از حلقه دوستان ترامپ که به آن اشاره کردید، وضعیت فعلی و آینده هیأت حاکمه ایالات متحده را چگونه می‌بینید؟

ببینید تمام تمرکز آقای ترامپ روی جلب حمایت لابی صهیونیستی است و به همین خاطر است که شدیداً در حال طرفداری از سیاست‌های نتانیاهو و نسل‌کشی و کودک‌کشی وی در غزه است. الان در درون حزب جمهوری‌خواه، ترامپ به عنوان یک فاجعه قلمداد می‌شود طوری که می‌تواند جمهوری‌خواهان را در سراسر آمریکا از اریکه قدرت پایین بکشد و دیگر تاریخ مصرف آنها را تمام کند. این نگرانی‌ها باعث شده که وی تلاش کند تا برای حفظ قدرت خود از ابزار‌های نظامی، جنگ‌افروزی و اقداماتی که عمدتاً نفعی برای برای مردم آمریکا ندارد و بیشتر جنبه‌های نمایشی و تبلیغاتی دارد استفاده کند. به همین خاطر الان طبق نظر‌سنجی‌های انجام شده در آمریکا محبوبیت ترامپ نسبت به آخرین انتخاباتش شدیداً کاهش پیدا کرده طوری که طبق آخرین آمار وی نزدیک به ۶۰% از هواداران خودش را از دست داده است و این نشان دهنده یک افول برای شخصیت سیاسی ترامپ است. اما در رابطه با سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، باید گفت وی الان درگیر یک جنگ تعرفه‌ای با سراسر دنیا شده و همه را تهدید می‌کند به نحوی که چین را به عنوان یک دشمن هدف قرار می‌دهد و در رابطه با وعده‌هایی که داده بود، مانند پایان جنگ اوکراین و روسیه و ایجاد صلح در منطقه خاورمیانه ناکام مانده و بیشتر اقدامات نمایشی انجام داده است. مردم آمریکا هم که مالیات می‌دهند و سیاست‌های ترامپ را در خاورمیانه و جهان رصد می‌کنند نشانه‌ای از تبدیل شدن آمریکا به قدرت اول جهانی نمی‌بینند. بله، این کشور در شیطان بودن حائز رتبه اول است، اما به عنوان یک کشور منادی دموکراسی و آزادی که تبلیغات چند صدساله آن بر این اساس بوده الان چیزی جز همکاری با جنایتکاران جنگی و جنگ‌افروزی از ترامپ و هیئت حاکمه آمریکا مشاهده نمی‌شود.

آنا: به نظر شما جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل چه تأثیری بر سیاست‌های ترامپ در قبال مسئله فلسطین و رژیم‌صهیونیستی خواهد داشت؟

ببینید، ترامپ دنبال این نبود که وارد یک جنگ مستقیم با ایران شود و رژیم‌صهیونیستی را به عنوان نیروی نیابتی خود با سلاح‌هایی همچون جت جنگنده F۳۵ و موشک‌های تاد تجهیز کرده بود به نحوی که یک پل هوایی لجستیکی برای تجهیز رژیم صهیونیستی ایجاد کرده بود. توقع وی این بود که این رژیم بتواند در یک عملیات پیش‌دستانه با ضربه زدن به مرکزیت فرماندهی و قدرت رهبری نظام جمهوری‌اسلامی کار را تمام کند تا آمریکا وارد عملیات نشود، اما وقتی دید که قدرت بازدارندگی و پاسخ‌دهی ایران قدرتمندتر از همیشه شده است از ترس مرگ صهیونیسم خودکشی کرد و خودش را وارد معرکه‌ای کرد که به این زودی‌ها پایان نخواهد داشت؛ بنابراین از لحاظ استراتژیک آمریکا شکست خورد، چون طرح ترامپ مبنی بر فشار حداکثری از درون، جنگ و تهدید و تحریم از بیرون برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و به عبارتی تجزیه و نابودی ایران با شکست مواجه شد و ایران الان در یک موضع برتری قرار گرفته و شمشیر انتقام آن بر سر آمریکا و اسرائیل قرار دارد. صحبت‌های آخرین جلسه نتانیاهو نیز نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی کاملاً نا امیدانه حرف می‌زند و یک جنگ روانی را دنبال می‌کند، زیرا توقعش این بود در درون کشور با حمایت‌هایی که از منافقین و گروه‌های تروریستی تجزیه‌طلب کرده است، شورشی اتفاق بیافتد که طبق فرموده رهبری «میوه شیرین این جنگ ۱۲ روزه وحدت و انسجام ملی بود» که ایشان تأکید داشتند باید حفظ شود و نباید بگذاریم در چرخه جنگ‌روانی دشمن نیرو‌های ما دچار آسیب شوند و با تبلیغات آنها همراهی کنند.

 قطعاً ایران در جنگ اراده‌ها برنده شد و توانست اراده دشمن را بشکند و با حمله با پایگاه «العدید» و موشکباران تل‌آویو و حیفا پاسخ سختی به آمریکا بدهد به نحوی که آنها دست و پا می‌زدند تا ایران آتش بش را بپذیرد. 

نکته بعدی جنگ روایت‌ها بود که بازهم نظام جمهوری اسلامی توانست بر جنگ روانی دشمن غلبه کند. دشمن در این جنگ روانی به دنبال القای ضعف ایران و محور مقاومت بود، اما ایران نشان داد که هم قدرتمند است و هم قدرت بازسازی دارد و هم مقام معظم رهبری (دام ظله) آن قدر در فرایند هدایت و رهبری این جنگ حضور داشت که جمهوری اسلامی ایران عملاً پیروز میدان شد. 

آنا: اگر مطلبی برای جمع‌بندی دارید که به نظرتان ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم بفرمایید؟

ببینید، تنها امیدی که الان آمریکا و رژیم صهیونیستی دارند این است که در روند جنگ اراده‌ها بتوانند اراده ملی را در مقابله با زیاده‌خواهی آمریکا و صهیونیست‌ها بشکنند و آن را به سمت سازش، صلح و تسلیم شدن ببرند. اما فرهنگ ما فرهنگ عاشورایی است و رهبری هم بر این نکته تأکید داشته‌اند که ما هرگز تسلیم خواسته‌های دشمن نمی‌شویم. اما اگر کسانی در داخل کشور باشند که هنوز درک درستی از قدرت مقاومت ایران ندارند و تحت تأثیر جنگ روانی دشمن به دنبال صلح و سازش و تسلیم هستند. به نظر می‌رسد که بزرگترین خطر برای نظام ما هستند و امام و رهبری به عنوان امامین انقلاب بار‌ها تذکر داده‌اند که «دشمن نمی‌تواند به ما آسیبی بزند و اگر کشور آسیبی بخورد از ناحیه کسانی است که در داخل منافق‌گونه در صفوف ملت نفوذ کرده‌اند و تلاش می‌کنند که در زمین دشمن بازی کنند.»

 هوشیاری ملت ایران در مقابله با تهدیدات و آمادگی دولت ما برای مقابله با این جنگ روانی بسیار مهم است اگر عناصری از دولت به دنبال این باشند که پرچم سفید را بلند کنند و به عبارتی تسلیم دشمن شوند، به نظر می‌رسد که دولت باید اینها را از صفوفش خارج کند و یک دولت مقاوم و آماده جنگ را ساماندهی کند، چون ما هنوز در جنگ هستیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا