خانهای که با یک شعله شمع گرم میشود

وقتی در آغاز قرن بیستویکم آمارها نشان داد که صنعت ساختوساز نزدیک به نیمی از منابع جهان را میبلعد، زنگ خطری جدی برای آینده به صدا درآمد.
عددها تکاندهنده بودند؛ ۱۶ درصد از آب شیرین، ۳۰ تا ۴۰ درصد از کل انرژی جهان و ۵۰ درصد از وزن مواد خام استخراجشده از زمین تنها برای ساخت خانهها و ساختمانها مصرف میشد. حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد پسماندهای دفنشده نیز به صنعت ساختوساز تعلق داشت و این صنعت به تنهایی مسئول ۲۰ تا ۳۰ درصد از انتشار گازهای گلخانهای بود. همین دادهها کافی بود تا این پرسش مطرح شود که آیا میتوان خانههایی ساخت که زمین را دوست داشته باشند؟ معماری سبز درست از دل همین نگرانیها متولد شد.
گرچه برخی این مفهوم را محصول دوران مدرن میدانند، اما ریشههایش به سالها پیش برمیگردد. فرانک لوید رایت، معمار مشهور آمریکایی، از همان اوایل قرن بیستم باور داشت ساختمان باید در هماهنگی با طبیعت و نه در تقابل با آن باشد. بعدها دردهه شصت میلادی، جنبشهای جوانان علیه گسترش بیرویه شهرها و بحران انرژی دهه هفتاد، بار دیگر توجهها را به همین ایده جلب کرد.
همان روزها بود که ایان مکهارگ، معمار منظر، در کتابی با عنوان «طراحی با طبیعت» نوشت: «زمین یک سیستم است، اگر بیش از توانش از آن بگیریم، دیر یا زود فرو میپاشد.» بحران نفت اوپک در سال ۱۹۷۳ هم تلنگری جدی بود. صفهای طولانی بنزین، کمبود سوخت و افزایش ناگهانی قیمتها باعث شد بسیاری از معماران و مهندسان به فکر خانههایی بیافتند که نیاز کمتری به انرژی داشته باشند. دنیس آر. هالووی، استاد دانشگاه مینهسوتا، در این راستا به دانشجویانش گفت: «ما نمیتوانیم منتظر بمانیم تا سوختهای فسیلی تمام شوند. باید همین امروز راهی پیدا کنیم که خانهها بدون وابستگی به نفت و گاز، گرم و روشن بمانند.» از همان کلاس بود که نخستین خانه خورشیدی آزمایشی شکل گرفت؛ خانهای که با تلاش ۱۵۰ دانشجوی سال اولی ساخته شد و تماماً خارج از شبکه برق کار میکرد.
اما نقطه عطف واقعی در کانادا اتفاق افتاد. دولت استانی ساسکاتچوان از پژوهشگران خواست خانهای طراحی کنند که به جای تولید انرژی، مانع اتلاف آن شود. نتیجه، خانهای بود که بعدها «خانه حفاظت از منابع» نام گرفت. خانهای که برای نخستین بار تمام اصولی را که امروز به عنوان استاندارد Passive House میشناسیم در یک پروژه به کار گرفت. دیوارها با عایق R۴۰، سقف با R۶۰ و کف با R۲۰ پوشانده شد. پنجرههای سهجداره نصب شد و هوابندی ساختمان به گونهای بود که نشت هوا تا ۸۰ درصد کاهش یافت و کل اتلاف گرما به حدود ۲۰ درصد یک خانه معمولی رسید. هارولد اور، یکی از طراحان، بعدها گفت: «میتوان این خانه را با یک شمع گرم کرد.» هرچند جملهاش اغراقآمیز به نظر میرسید، اما حقیقت این بود که خانه واقعاً بدون بخاری کار میکرد و تنها ۳۰ تا ۴۰ دلار برق در سال برای پمپها مصرف میکرد، در حالی که یک خانه معمولی در همان زمان برای گرمایش سالانه به ۱۰۰ تا ۱۷۰ دلار سوخت نیاز داشت.
شاید برای شماهم سوال باشد که چرا بهجای تمرکز بر تولید انرژی خورشیدی، به کاهش نیاز روی آوردند، پاسخ ساده است، حفظ انرژی بسیار ارزانتر از تولید آن است، هر دلاری که برای کاهش اتلاف گرما هزینه شود، ده دلار از خرج سیستمهای خورشیدی کم میشود. خانه ساسکاتچوان کاستیهایی هم داشت. سیستم خورشیدی نصبشده بر بام آن ۶۵ هزار دلار هزینه داشت، در حالی که خود خانه ۶۰ هزار دلار ارزش داشت، اما نوآوریهای آن در عایقبندی، تهویه و طراحی اقلیمی باعث شد به الگویی جهانی تبدیل شود. چند سال بعد، فیزیکدان آلمانی ولفگانگ فایست با مطالعه این پروژه، استاندارد بینالمللی Passive House را تدوین کرد؛ استانداردی که امروز در بسیاری از کشورها مبنای طراحی ساختمانهای سبز است و این بار دیگر معماری سبز فقط یک تجربه محلی نبود، بلکه تبدیل به یک جریان جهانی شد.
وقتی از ساختمان سبز سخن میگوییم، منظورمان تنها دیوارهای پوشیده از گیاه یا پنلهای خورشیدی نیست بلکه منظور، خانهای است که از آغاز تا پایان عمرش، از انتخاب زمین گرفته تا ساخت و بهرهبرداری، به محیط زیست احترام بگذارد و از اتلاف انرژی صرفه جویی کند؛ خانهای که با نور طبیعی و تهویه هوشمند، هوای پاکتری برای ساکنان فراهم کند و با طراحی عایقبندی و کاهش نشت هوا، هزینه انرژی را تا ۹۰ درصد پایین بیاورد. بررسیها نشان میدهد ساکنان این ساختمانها تا ۹۹ درصد از شرایط داخلی راضیهستند، در حالی که این رقم در ساختمانهای معمولی تنها ۵۰ درصد است. اما شاید پرسشی رایج این باشد که آیا ساخت چنین خانههایی هزینهبر است؟ گزارشها نشان میدهد هزینه اولیه تنها ۲ تا ۳ درصد بیشتر از خانههای معمولی است، اما در همان سه تا پنج سال نخست از محل صرفهجویی انرژی بازمیگردد. بسیاری فکر میکنند ساختمان سبز یعنی ساختمانسازی گرانتر، در حالی که حقیقت این است که ساختمان سبز مثل خرید یک وسیله بادوامتر است. شاید کمی بیشتر هزینه کنید، اما سالها بدون خرج اضافی برایتان کار میکند.
در جهانی که زمین با تغییرات اقلیمی و کمبود منابع دست به گریبان است و هر روز بیش از گذشته از فشارهای انسانی خسته میشود، معماری سبز دیگر انتخابی تجملی یا لوکس نیست بلکه ضرورتی برای آینده است. این ساختمانها نهتنها به زمین کمتر آسیب میرسانند بلکه سلامت و رفاه بیشتری برای انسانها به همراه دارند. شاید بتوان گفت خانههایی که زمین را دوست دارند، در حقیقت آینده ما را هم دوست دارند؛ حال انتخاب با شماست کنار زمین میایستید یا روبروی آن؟
انتهای پیام/