نقش رسانه‌های داخلی در شکل‌دهی نگرش مردم نسبت به جنگ

نقش رسانه‌های داخلی در شکل‌دهی نگرش مردم نسبت به جنگ
یکی از اساسی‌ترین وظایف رسانه‌های داخلی در شرایط بحران، بازتولید و تثبیت روایت‌های ملی مبتنی بر هویت، مقاومت و واقعیت‌های میدانی است. درباره جنگ تحمیلی اخیر نیز رسانه‌های داخلی باید فراتر از رویکرد‌های خبری متعارف، به عرصه تولید روایت‌های راهبردی وارد شوند.

به گزارش خبرنگار آنا، «مهرآفرین مشهدی‌موسی‌پور» پژوهشگر علوم اجتماعی در یادداشتی برای آنا نوشت:

معمولاً نقش رسانه‌های داخلی در شکل‌دهی به نگرش و رفتار مردم در وضعیت جنگی، بیش از هر زمان دیگری برجسته می‌شود. رسانه‌ها به‌عنوان بازوی نرم حکمرانی در عرصة جنگ‌های شناختی و روانی، نقشی اساسی در بازتولید روایت‌های ملی مقاومت، تقویت انسجام اجتماعی و تاب‌آوری عمومی ایفا می‌کنند. در چنین وضعیتی، ضرورت ساماندهی پیام‌های رسانه‌ای، طراحی سیاست‌های هم‌افزا میان نهاد‌های مسئول و توانمندسازی رسانه‌های بومی برای مقابله مؤثر با عملیات روانی و روایت‌های تحریف‌شدة دشمن، بسیار حایز اهمیت است. اهمیت نقش و جایگاه رسانه تا حدی‌ست که رژیم صهیونیستی در کنار هدف قراردادن زیرساخت‌های دفاعی و امنیتی کشور، اقدام به حمله به ساختمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران کرده است و بدین‌وسیله تلاش نمود تا کانون اصلی اطلاع‌رسانی کشور را تضعیف کرده و در روند اطلاع‌رسانی ملی اختلال ایجاد نماید.

این اقدام خصمانه، نشان‌دهندة آن است که دشمن به‌خوبی از ظرفیت رسانه‌های ملی در هدایت افکار عمومی، حفظ انسجام ملی و مدیریت بحران‌های ادراکی آگاه است و بر همین اساس کوشیده تا این ظرفیت را مختل نماید. در واقع، رسانه‌های داخلی اکنون در صف نخست جبهة ادراکی قرار دارند و وظیفه دارند تا ضمن افزایش تاب‌آوری زیرساختی، با بهره‌گیری از ظرفیت‌های فناورانه، مردمی و شبکه‌ای، اعتماد عمومی و امنیت روانی جامعه را حفظ نمایند.

ارتقای سواد رسانه‌ای و بازتولید روایت ملی مقاومت

یکی از اساسی‌ترین وظایف رسانه‌های داخلی در شرایط بحران، بازتولید و تثبیت روایت‌های ملی مبتنی بر هویت، مقاومت و واقعیت‌های میدانی است. در مواجهه با تجاوز به تمامیت ارضی کشور توسط رژیم صهیونیستی و ایالات متحدة امریکا، رسانه‌های داخلی باید فراتر از رویکرد‌های خبری متعارف، به عرصة تولید روایت‌های راهبردی وارد شوند؛ روایت‌هایی که بتوانند ابعاد مختلف تهاجم دشمن، مشروعیت اقدامات دفاعی کشور، مظلومیت ملت ایران و ضرورت همبستگی ملی را به‌صورت دقیق، مستند و اقناع‌کننده به جامعه منتقل نمایند. کارکرد روایت‌سازی رسانه‌ای چنین وضعیتی، صرفاً معطوف به اطلاع‌رسانی نیست، بلکه نوعی مهندسی ادراکی برای تقویت امنیت روانی، اعتماد عمومی و آگاهی جمعی است. از این منظر، طراحی الگو‌های جامع روایت‌سازی می‌تواند بر سه اصل استوار باشد:

• نخست: تطابق روایت‌ها با ارزش‌های ملی و دینی و اصول اخلاقی جنگ.

• دوم: مبتنی بودن بر داده‌های معتبر میدانی و شفافیت در انتقال اطلاعات برای جلوگیری از شکل‌گیری شایعات و اخبار جعلی.

• سوم: قابلیت پاسخگویی به جنگ روانی دشمن از طریق تولید سریع محتوای هوشمندانه و چندرسانه‌ای.

در این میان، استفاده از ظرفیت‌های شبکه‌های اجتماعی بومی، خبرگزاری‌های رسمی، تلویزیون ملی و رسانه‌های محلی در یک چارچوب هماهنگ، ضروری به نظر می‌رسد. همچنین، نهاد‌های مسئول می‌توانند با راه‌اندازی اتاق‌های فکر رسانه‌ای، تولید بسته‌های محتوایی آماده و افزایش مهارت‌های حرفه‌ای خبرنگاران در روایت‌پردازی بحران، زمینه را برای تقویت تاب‌آوری ادراکی جامعه فراهم آورند.

ساماندهی پیام‌های رسانه‌ای با رویکرد هم‌افزایی نهاد‌ها

پیام‌های رسانه‌ای زمانی می‌توانند نقشی مؤثر ایفا کنند که از حالت پراکندگی، موازی‌کاری و تک‌صدایی خارج شوند و در قالب یک معماری ارتباطی یکپارچه و هدفمند، با مشارکت فعال نهاد‌ها و دستگاه‌های مختلف عمل نمایند. رویکرد هم‌افزایی نهادی ایجاب می‌کند که سیاست‌گذاری رسانه‌ای کشور مبتنی بر یک نقشة جامع ارتباطی طراحی شود؛ نقشه‌ای که بر پایة تقسیم کار شفاف، هماهنگی در روایت‌سازی و انسجام محتوایی شکل گیرد و از تولید پیام‌های متعارض یا گسست‌های ادراکی در جامعه جلوگیری به عمل آورد. در این راستا، به نظر می‌رسد که لازم است تا نهاد‌های متولی مانند صداوسیما، خبرگزاری‌های رسمی، سکو‌های مجازی بومی، نهاد‌های فرهنگی و روابط‌عمومی دستگاه‌های اجرایی، در قالب یک قرارگاه رسانه‌ای تحت مدیریتی واحد فعالیت نمایند. این قرارگاه می‌تواند مأموریت طراحی، بازبینی و ارزیابی مستمر پیام‌های رسانه‌ای را برعهده داشته و با بهره‌گیری از ظرفیت‌های علمی حوزة ارتباطات بحران، علوم‌شناختی و روان‌شناسی اجتماعی، محتوایی تولید کند که هم به تثبیت آرامش روانی جامعه کمک کند و هم‌ظرفیت‌های ملی را به‌سوی مقاومت هوشمندانه هدایت نماید.

همچنین، استقرار سامانه‌های بازخوردگیری برخط از مخاطبان، استفاده از تحلیل داده‌های کلان برای ارزیابی اثرگذاری پیام‌ها و بهره‌گیری از ظرفیت شبکه‌های نخبگانی در بازتولید پیام‌های اقناعی، بخشی از الزامات فنی این رویکرد محسوب می‌شود.

نقش رسانه‌ها در مدیریت بحران‌های اجتماعی و تقویت تاب‌آوری ملی

رسانه‌ها همچون بازوی قدرت نرم و ابزار مهندسی افکار عمومی، وظیفه دارند علاوه بر پوشش دقیق و حرفه‌ای اخبار و رویدادها، به مدیریت ادراک جامعه، کاهش اضطراب عمومی و ایجاد همبستگی اجتماعی بپردازند. این مهم زمانی تحقق می‌یابد که رسانه‌های داخلی با بهره‌گیری از چارچوب‌های علمی مدیریت بحران، روایت‌های هدفمند، امیدآفرین و اقناعی را جایگزین روایت‌های پراکنده، اضطراب‌آور یا متعارض نمایند. در واقع، رسانه‌ها باید بتوانند هم به پرسش‌های واقعی مردم دربارة وضعیت بحران پاسخ دهند و هم چشم‌انداز روشنی از آینده ارائه نمایند. همچنین به‌منظور افزایش سطح تاب‌آوری ملی، لازم است تا سیاست‌های رسانه‌ای بر اصولی مانند شفافیت، پاسخ‌گویی، تقویت حس مشارکت جمعی و برجسته‌سازی الگو‌های ایثار و فداکاری متمرکز شوند. بعلاوه، استفاده از ابزار‌های نوین ارتباطی مانند سکو‌های تعاملی بومی، شبکه‌های پیام‌رسان ملی و تولید محتوای چندرسانه‌ای، در راستای تقویت تاب‌آوری جامعه بسیار حایز اهمیت است. در این چارچوب، رسانه‌ها باید ظرفیت‌های اجتماعی برای مقابله با بحران را شناسایی و تقویت کرده و از تمرکز صرف بر روایت تهدیدها، عبور کرده و بر روایت توانمندی‌ها، ابتکارات ملی و پشتیبانی‌های مردمی از جبهة مقاومت متمرکز شوند. در همین راستا ضرورت دارد رسانه‌ها با فعال‌سازی شبکة از تحلیل‌گران و کارشناسان حوزه‌های امنیتی، اجتماعی و روان‌شناسی، روایت‌های تخصصی و مبتنی بر واقعیت را در دستور کار قرار دهند تا بدین‌طریق از گسترش شایعات در جامعه جلوگیری به‌عمل‌آمده و از جنگ روانی دشمن مصون بمانند.

پیشنهاد‌های سیاستی

پیشنهاد‌های فوری و کوتاه‌مدت:

۱- ایجاد ستاد مرکزی هماهنگی پیام‌های رسانه‌ای جنگ: تشکیل یک ستاد مشترک شامل نمایندگان رسانه‌های اصلی، نهاد‌های امنیتی، فرهنگی و اجتماعی برای تدوین و انتشار پیام‌های واحد، هماهنگ و اثربخش در فضای رسانه‌ای داخلی و خارجی.

۲- تولید بسته‌های محتوایی هدفمند به منظور مقابله با شایعه‌پراکنی و عملیات روانی دشمن: طراحی و توزیع بسته‌های محتوایی چندرسانه‌ای - اینفوگرافیک، ویدئو، موشن‌گرافیک- در واکنش به اخبار جعلی و روایت‌های تحریف‌شده.

۳- افزایش امنیت زیرساخت‌های رسانه‌ای در برابر تهدیدات سایبری: اجرای سریع اقدامات پدافندی برای حفاظت از سکو‌های خبری و رسانه‌ای و استمرار پخش بدون وقفه‌ی پیام‌های ملی در شرایط بحران.

۴- بسیج شبکه‌های اجتماعی داخلی برای تقویت روایت مقاومت: راه‌اندازی کمپین‌های اجتماعی گسترده با محوریت همدلی ملی، مقاومت و مشروعیت دفاع از کشور، با مشارکت نخبگان فرهنگی و چهره‌های اثرگذار.

۵- استفاده‌ی از ظرفیت رسانه‌های بین‌المللی همسو: هماهنگی با رسانه‌های کشور‌های دوست و شبکه‌های جهانی به منظور بازتاب دقیق و مثبت روایت ایران از جنگ و اقدامات تجاوزکارانه‌ی دشمن.

پیشنهاد‌های بلندمدت:

۱- طراحی و پیاده‌سازی نقشة جامع جنگ روایت‌ها: تدوین و اجرای یک چارچوب منسجم و چندلایه باهدف ارتقای نقش‌آفرینی مؤثر رسانه‌های داخلی در عرصه نبرد روایت‌ها؛ این نقشه باید شامل تعیین اهداف راهبردی، شناسایی ابزار‌ها و ظرفیت‌ها، تعریف رویکرد‌های عملیاتی، و همچنین تبیین شاخص‌های دقیق ارزیابی عملکرد رسانه‌ها در شرایط بحران و تقابل باشد.

۲- توانمندسازی نیروی انسانی رسانه‌ای با رویکرد تخصصی در زمینه‌ی روزنامه‌نگاری بحران و جنگ روایت‌ها: ایجاد دوره‌های تخصصی آموزشی و افزایش مهارت‌های خبرنگاران، سردبیران و تحلیل‌گران رسانه‌ای در مواجهه با بحران‌های امنیتی و جنگی.

۳- توسعه‌ی زیرساخت‌های فناورانه‌ی رسانه‌ای بومی با قابلیت‌های پدافندی پیشرفته: سرمایه‌گذاری هدفمند برای ایجاد سکو‌های ملی پایدار و هوشمند جهت تولید، مدیریت و انتشار سریع اطلاعات و اخبار در شرایط جنگی.

۴- ایجاد شبکه‌های هم‌افزا و همکار میان رسانه‌های رسمی، رسانه‌های محلی و نهاد‌های فرهنگی: تقویت پیوند‌های نهادی میان رسانه‌های ملی، استانی و شبکه‌های مردمی برای تولید روایت‌های بومی و متنوع.

انتهای پیام/

ارسال نظر
رسپینا
گوشتیران
قالیشویی ادیب