غصه غزه؛ شهادتی برای تاریخ قضاوتی برای وجدان جهان

عضو هیئت علمی گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی(فرید آزادبخت) در یادداشتی برای خبرگزاری آنا نوشت؛ غزه، نه فقط خاکی در ساحل مدیترانه که آینه حقیقت بشری است. جایی که آب و گلِ آدمیت در آتشِ بیعدالتی فرو میسوزد و اشک مادرانش، وضوی شرمِ جهانیان میشود. در اینجا، درد مشترک نه در افسانهها که در استخوان کودکان دفنشده زیر آوار، پژواک دارد. و مظلومیت، نه مفهومی ذهنی، بلکه حقیقتی است ملموس، جاری در خون و خاک.
غزه، کربلای عصر ماست. در آنجا که تیرها نه از کمان یزید که از آسمان مدرنترین تمدنها فرود میآید. در آنجا که لیبرالیسم، لباس فریب به تن دارد، سوسیالیسم، نقابی بر چهرهی دروغ است و سازمانهای بینالمللی، بیسامانترین نهادهای بشریاند؛ چونان مجسمههایی بیصدا بر گورستان وجدان جهانی ایستادهاند و به شرم نمیافتند.
در متن این رنج، عشق؛ اما زنده است. عشقی که در نانِ نیمخوردهی میاندو گلوله در سینه خالیِ مادر در آغوشی که جان میدهد تا جان بماند. در وفور شفقتی که از دل خاکسترها سر برمیدارد، و از کمبود عدالت مینالد. کانت اگر زنده بود، با حیرت مینوشت:«در جهانی که عقلانیت عملی میطلبد، چگونه وجدانِ عملی تا این اندازه سکوت اختیار کرده است؟»
پس بنویسید برای تاریخ و نه از ترس که از صداقت. بنویسید شهادتنامهی تمدنی را که مرده است.تمدنی که نمیشنود، نمیبیند، نمیفهمد؛ زیرا نمیخواهد.
شهادت میدهیم: غزه، صدای زندهی مظلومیت بوده؛ غزه، پایان توهّم است و آغاز حقیقت. غزه، محک ایمان ماست. که اگر از آن نگوییم از انسانبودن استعفا دادهایم.
انتهای پیام/