پساجنگ چه کنیم؟

خبرگزاری آنا - سید عبدالمجید موسوی؛ جنگ تحمیلی که با تجاوز رژیم صهیونسیتی به کیان کشورمان آغاز شده بود اکنون پس از ۱۲ روز پر از فراز و نشیب پایان یافته است، پایانی که اگرچه امضای قدرتهای بینالمللی را دارد؛ اما تجربه نشان داده ممکن است شکننده باشد، چنانچه بارها دیدهایم که در نظام بینالملل چیزی به نام تعهد دائمی وجود ندارد و تعهد براساس منافع تعریف میشود.
آمریکا و رژیم صهیونسیتی بارها نشان دادهاند که به توافقهایشان پایبند نیستند و بعد از این هم نخواهند بود؛ اما حال ما با علم به این موضوع و بنابه به مصالحی که سران نظام تشخیص دادند، توافق آتشبس را پذیرفتیم.
از روز توافق پیامهایی مبنی بر از سرگیری مذاکرات از سوی اروپا و آمریکا مشاهده میکنیم که ایران باید به مذاکرات برگردد، مذاکراتی که یک بار همه طرفهای اروپایی و آمریکایی آن را نقض کردند (برجام را عرض میکنم) و بار دیگر در میانه آن به ما خیانت شد که به گفته کارشناسان برای انحراف توجه و غافلگیری ایران از حمله رژیم صهیونسیتی بوده است.
مقصود این نیست که باید باب دیپلماسی بسته شود، خیر، ما یک بار در زمینه اقتصادی و این بار در زمینه اقتصادی و نظامی دل به توافق بسته بودیم. معلوم نیست بار سوم از کجا ضربه میخوریم، شاید این بار نوبت ایجاد نارضایتی و ایجاد هرج و مرج داخلی باشد که از دو مورد قبل خطرناکتر است، حال که از تهدید جنگ به لطف پروردگار اتحاد ملی شکل گرفته، نباید بگذاریم این اتحاد تضعیف شود و باید قدر این مردم را دانست و با تلاش و همدلی در تقویت آن کوشید، مردمی که نشان دادند در شرایط سخت و تهدید خاک و وطن با هیچ متجاوزی تعارف ندارند و تا پای جان کنار نیروهای نظامی کشور میایستند جان میدهند، اما خاک نه.
اما چند نکته در باب پساجنگ
نخستین اقدام کشور باید حذف خائنان داخلی از طریق تقویت نیروهای اطلاعاتی و اشراف کامل امنیتی باشد. چه اتباع، چه غیراتباع و البته با دقت و ظرافت که مبادا در دام تله دشمن و ایجاد هرج و مرج بیفتیم که پیشتر عرض کردم.
دوم؛ تقویت نیروی پدافندی و رفع اشکالات آن است که همگی بدون تعارف شاهد این بودیم که با چند ضربه هرچند گسترده کارایی صد درصدی همیشگی خود را از دست داد. حال باید محلهای قرارگرفتن سامانههای راداری و موشکهای پدافندی با دقت بیشتر انتخاب شود با قابلیت جایگزینی بالا. در این راستا تجدید نظر در بودجه نظامی از طرف دولت محترم انتظار میرود.
سوم؛ حفاظت و صیانت بیشتر از داراییهای انسانی نظامی و دانشمندان هستهای و موشکی است. ترور این افراد اگرچه جایگزین داشته باشند هم خسارت بالایی برای کشور است هم موجب ناامیدی و دلسردی دیگر جانبرکفان خدمت در این عرصهها میشود و هم افکار عمومی را نسبت به صیانت از این ارزشها جریحهدار میکند.
چهارم؛ از این به بعد باید در اوج آمادگی و گوش به زنگ باشیم. دشمن قطعاً برگی دیگر را رو خواهد کرد و باید با تحلیل درست اوضاع تمامی سناریوها را در نظر بگیریم.
پنجم؛ از تاریخ درس بگیریم مبادا اقدام بعدی دشمن تضعیف محور نظام و ولایت فقیه باشد. اول صلح را بر سر نیزه کرده باشد تا خود را ترمیم کند و سپس توافقی ذلتبار را بر ما تحمیل کرده، ذخایر استراتژیک و بازدارنده هستهای ما را شناسایی، نابود یا از کشور خارج کند، سپس با شناخت اشکالات پدافندی و آفندی ما مجدداً به خاک ما تجاوز کند و خائنان داخلی که روزی در شیپور توافق میدمیدند، مأموریت یابند که وامصیبتا چرا آتشبس و توافق را پذیرفتید و در نیمه جنگ کوس تضعیف ولایت فقیه و رهبری سردهند و به ستون خیمه حمله کنند و آنگاه دیگر باید منتظر هر اتفاق ناخوشایندی برای میهن عزیزمان باشیم. هم آسیبپذیر شدهایم، هم به ما حمله شده، هم از توافق بهرهای نبردهایم و از همه بدتر اتحادمان از هم گسیخته است خدایی ناکرده.
البته این بدترین سناریویی است که میتواند حاصل شود که حتماً با آگاهی دولت، نیروهای نظامی و تحت تدابیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی) چنین اتفاقی نخواهد افتاد، انشاءاالله.
انتهای پیام/