آیا آتشبس به نفع ایران بود؟

خبرگزاری آنا- سیدعبدالمجید موسوی؛ پس از ۱۲ روز از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی به ایران، آتشبس اعلام شد؛ اما سوالی که در تمامی محافل داخلی و خارجی مطرح است و کارشناسان در حال تبیین آن هستند، این است که آیا آتشبس به نفع ایران بود یا نه؟
ابتدا برگردیم به روزهای جنگ و اظهار نظر سران کشورها را بازبینی کنیم. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونسیتی بارها تأکید کرد که هدف ما از بین بردن زیرساختهای هستهای ایران است و سپس پا را فراتر گذاشته و گفت هدف ما تغییر نظام در ایران است تا جایی که در پیام تلویزیونی خود خطاب به مردم ایران گفت اکنون نوبت شماست تا از درون رژیم را سرنگون کنید.
در همان زمان رضا پهلوی هم در پیامی با قدردانی از رژیم صهیونسیتی بابت به شهادت رساندن شهروندان، دانشمندان و فرماندهان نظامی ایران از مردم و نیروهای مسلح خواست تا با ایجاد شورش نظام را از درون دچار فروپاشی کنند (البته وی گویا بیش از پیش دچار توهم است). تا اینجا هدف رژیم صهیونسیتی از حمله به ایران تقریباً با استناد به سخنان آنها مشخص شد.
اما حال ببینیم هدف ایران از پاسخ چه بود. همانگونه که از اخبار و رسانهها ملاحظه کردیم ایران از ابتدا هدف از پاسخ خود را دفاع از کیان کشور و حراست از خاک و مرز و بوم عنوان کرد. از پیام مقام معظم رهبری گرفته که فرمودند حملات ایران تا بیچاره کردن و پشیمانی رژیم صهیونسیتی ادامه دارد تا وزیر امور خارجه که بارها گفت هدف دفاع از کشور است. پس مشخص شد که هدف ایران دفاع از کشور و بالابردن هزینه برای هر کشور متخاصم دیگر بوده تا دوباره سودای حمله به خاک کشورمان را در سر نپرورانند.
اما اینکه رژیم صهیونسیتی به هدف خود یعنی تغییر نظام و نابودی کامل زیرساختهای هستهای رسید را بررسی کنیم. در تغییر نظام که جواب عکس گرفت، نه تنها باعث تغییر نظام نشد؛ بلکه اتحاد و انسجام ملی مان را تقویت کرد.
دو عامل اصلی در کنار عوامل فرعی مختلف در این امر دخیل بودند. نخست هوشیاری، میهن پرستی و وفاداری مردم شریف ایران بود. رژیم صهیونسیتی به تعبیری گول اپوزیسیون خارجی را خورد به او القا شده بود که اگر حمله کنی مردم نظام را تنها میگذارند و در جبهه دشمن قرار میگیرند که زهی خیال باطل؛ و دوم قدرت نظامی، توان پاسخگویی و بازیابی قدرت نظامی در کوتاهترین مدت بعد از شوک ترور فرماندهان ارشد و با تدبیر مقام معظم رهبری بود که به تعبیر کارشناسان نظامی فقط از یک ارتش منسجم بر میآید.
نخستین پاسخ نظامی ایران فقط چند ساعت پس از حمله غافلگیرانه رژیم صهیونسیتی و ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای و تضعیف قدرت پدافندی ایران صورت گرفت. این نخستین شوک نظامی به رژیم صهیونسیتی و همدستانش بود تا جایی که در روز آخر جنگ ایران در سه جبهه حمله به رژیم صهیونسیتی، حمله به پایگاه نظامی آمریکا و دفع حملات دشمن بدون فرماندهان نظامی ۱۲ روز قبل میجنگید؛ بنابراین رژیم صهیونسیتی نه فقط در براندازی موفق نبود؛ بلکه انسجام و اتحاد ملی را تقویت کرد.
اما هدف دوم این رژیم نابودی کامل زیرساختهای هستهای بود. این هدف از همان روزهای اول جنگ مشخص شد که بسیار دور از دسترس برای این رژیم کودککش است؛ بنا براین دست به دامان آمریکا و رئیس جمهور آن شد که حملهای به تاسیسات هستهای ایران انجام شد و طبق آخرین گزارش CNN که از اطلاعات درز کرده و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا منتشر کرد، نشان داد که این عملیات فقط چند ماه باعث تاخیر در برنامه هستهای ایران میشود. گزارشی که بعد از آن رویترز و سایر خبرگزاریها نیز تأیید کردند. پس هدف دوم رژیم نیز محقق نشد.
اهداف ایران از پاسخ به رژیم صهیونسیتی
در جنگی که گذراندیم بسیاری از زیرساختهای نظامی و جاسوسی رژیم صهیونسیتی توسط موشکهای دقیق و نقطهزن ایران نابود، امنیت رژیم از بین رفت و گنبد آهنین بی اعتبار و ناکارآمد شد تا جایی که رژیم صهیونسیتی دست به دامان آمریکا برای آتشبس با ایران شد که همان تعبیر رهبر فرزانه انقلاب یعنی بیچارگی این رژیم بود. از طرفی ایران با حمله به پایگاه نظامی رژیم آمریکا و پاسخ کوبنده به رژیم صهیونسیتی نشان داد هزینه تعرض به خاک کشور برای هر کشوری میتواند سنگین و جبران ناپذیر باشد.
برآیند مطلب این نیست که ما در جنگ پیروز شدیم، اصولاً جنگ پیروز ندارد. فرماندهان، دانشمندان و عزیزان زیادی را از دست دادیم که جبران آن سخت و شاید غیر ممکن است؛ اما باید توجه داشت که جنگ را ما آغاز نکردیم؛ اما اجازه هم ندادیم دشمن به اهداف خود برسد که هیچ، توانستیم اهداف خود را بر دشمن تحمیل کنیم و نشان دهیم که هزینه تعرض دیگر برای هر متخاصمی سنگین و جبرانناپذیر است.
انتهای پیام/