کانال قائم مقام وزیر ارتباطات در بله راهاندازی شد/ رویکرد وزارتخانه به سکوهای داخلی تغییر کرده است؟

به گزارش خبرگزاری آنا؛ حمید فتاحی روز گذشته با انتشار پیام زیر اعلام کرد که از این پس از طریق پیامرسان بله با کاربران ایرانی ارتباط خواهد داشت. او در ماههای اخیر به اولین مدیر ارشد وزارت ارتباطات دولت چهاردهم تبدیل شد که بستر یک سکوی بومی را برای ارتباط با کاربران ایرانی برگزیده است. البته باید منتظر ماند و دید که آیا فعالیت او در بله مستمر خواهد بود یا همچون سایر مدیران ارشد وزارتخانه، پس از مدت کوتاهی متوقف خواهد شد.
تردید دربارۀ استمرار فعالیت رئیس رگولاتوری در سکوهای داخلی به دلیل تجربۀ عملکرد سایر مدیران ارشد وزارت ارتباطات در دولت چهاردهم وجود دارد. روی کار آمدن دولت چهاردهم سبب شد تا بار دیگر سکوهای خارجی، مانند ایکس (همان توییتر) و اینستاگرام، که هردو از سکوهای محدود شده هستند و هنوز مجوز فعالیت رسمی دوباره در کشور را ندارند، به مرجع اخبار مدیران ارشد وزارت ارتباطات بدل شوند.
هرچند اگر این سکوها محدود هم نبودند، انتظار از وزیر ارتباطات، معاونان و مدیران ارشد او این بود که بستر سکوهای داخلی را برای ارتباط با کاربران ایرانی استفاده کنند تا نمادی از حمایت علنی و عملی آنها از سکوهای بومی باشد. توسل به توجیهاتی مانند اینکه تعداد کاربران خارجیها از داخلیها بیشتر است، برای مدیران ارشد دولتی درست نیست؛ چرا که اگر آنها پیام مهمی برای رساندن به گوش مردم داشته باشند، با توجه به مسئولیتی که دارند، این پیام به اندازۀ کافی از یک یا چند ارزش خبری برخوردار است تا رسانهها از همان سکوی داخلی به پیام آنها بپردازند یا نماگرفتهای پیامهای مدیران ارشد وزارتخانه در صفحات شبکهها و کانالهای پیامرسانهای اجتماعی مختلف توسط کاربران دست به دست شود.
صحت این ادعا را هم میتوان با بررسی دو سکوی ایکس (در میان سرویسهای خارجی) و ویراستی (در میان سکوهای بومی) بررسی کرد. هردوی این میکروبلاگهای اجتماعی باتوجه به ویژگیهای شخصیتی ایرانیها که بیشتر محتوای چندرسانهای را میپسندند، براساس آمارهای رسانهای کمتر از ۳ میلیون کاربر فارسیزبان فعال دارند که در مقایسه با اغلب شبکهها و پیامرسانهای اجتماعی دیگر، آمار کمتری محسوب میشود. با این حال، وقتی مدیران ارشد وزارتخانه در دورۀ فعلی در توییتر پیامی منتشر میکنند، رسانهها و صفحات شبکهها و کانالهای پیامرسانهای اجتماعی آن را بازنشر میکنند. همچون دولت سیزدهم، آن زمان هنگامی که وزیر ارتباطات یا معاونان او در ویراستی یا سایر سکوهای بومی پیامی منتشر میکردند، به سرعت در درگاههای مختلف بازنشر میشد.
سیاسیون به واسطۀ جایگاه حقوقی که دارند، میتوانند در میان گروههای موسوم به رهبران فکری در علوم ارتباطات قرار گیرند. بنابراین، حضور و فعالیت آنها در هر سکویی حداقل در میان بخشی از جامعه به عنوان الگو شناسایی شده و بر اساس آن عمل میکنند. این نظریه، که البته منشاء دینی هم دارد، جایی که احادیثی همچون «النّاس علی دین ملوکهم» یا «الناس بامرائهم اشبه من آبائهم» در منابع دینی ما مسلمانها آمده است.
رهبر انقلاب در شهریور سال ۱۳۸۴ دربارۀ حدیث «النّاس علی دین ملوکهم» در دیدار خود با رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت وقت عنوان کردهاند: «یک وقت هست که ما در زندگی شخصی خود مثلاً حرکت اشرافگونهای داریم بین خودمان و خدا؛ که اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مکروه باشد، مکروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما یک وقت هست که ما جلوی چشم مردم یک مانور اشرافیگری میدهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همهاش حرام است؛ بهخاطر اینکه تعلیمدهندهی اشرافیگری است به: اولاً زیردستهای خودمان، ثانیاً آحاد مردم به این کار تشویق میشوند. ما نباید مردم را به این کار تشویق کنیم. ممکن است در داخل جامعه کسانی پولدار باشند و ریخت و پاش کنند - البته این کار بدی است، ولی به خودشان مربوط است -، اما ریخت و پاش ما اولاً از جیبمان نیست، از بیتالمال است؛ ثانیاً ریخت و پاش ما مشوق ریخت و پاش دیگران است. واقعاً «النّاس علی دین ملوکهم». ملوک در اینجا به معنی پادشاهان نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم؛ نه، ملوک شماها هستید؛ النّاس علی دین ماها».
نگاهی گذرا به نظرهای مردم دربارۀ موضوعهای مختلف و انتقادات یا مطالبات آنها در همان فضای مجازی یا حتی فضای حقیقی نیز به خوبی نشان میدهد که در مسائل مختلف، رفتار متفاوت مسئولین با چیزی که از مردم انتظار دارند یا جامعه ملزم به اجرای آن شده است، بیش از هر چیزی آنها را آزار میدهد. البته این نقد فقط متوجه مسئولین وزارت ارتباطات نیست و همۀ مدیران و مسئولین کشور به واسطۀ جایگاه حقوقی که دارند باید پیش از مردم به قوانین و مقررات کشور عمل کنند تا این گذاره پررنگ نشود که عمل به قانون فقط از مردم عادی انتظار میرود.
دربارۀ عمل به قانون در فضای مجازی، استفتائی هم از رهبر معظم انقلاب وجود دارد که در پاسخ به سوال فردی که پرسیده است: «آیا پیروی از تمام قوانین جمهوری اسلامی لازم است؟»، پاسخ دادهاند: «مخالفت با قوانین و مقررات و دستورات دولت اسلامی که بهطور مستقیم توسط مجلس شورای اسلامی وضع شده و مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفتهاند و یا با استناد به اجازه قانونی نهادهای مربوطه وضع شدهاند، برای هیچکس جایز نیست».
محدود شدن سکوهایی مانند توییتر یا اینستاگرام هم با استناد به مقررهای بوده که نهادهای متولی تصویب کردهاند. به همین جهت، عمل نکردن مسئولانی در دولت که خود باید مجری قانون در کشور باشند، عمل درستی نیست. شاید دولت معتقد باشد که قانون یا مقررهای باید تغییر کند، اما تا زمانی که این اتفاق به وقوع نپیوسته باشد، دولتیها باید در صف عمل به قانون و مقررات کشور پیشقدم باشند.
استفاده از سکوهای خارجی برای اطلاعرسانی امور کاری به مردم داخل ایران، درست مانند این است که مسئولین آمریکایی واتساپ، سیگنال یا همان ایکس را رها کنند و در داخل سکوهای ایرانی برای مردم خود پیام بگذارند یا بگویند که تیکتاک ۱۷۰ میلیون کاربر آمریکایی دارد، پس ما آنجا هم صفحه بزنیم و پیامهای کاری خود خطاب به مردم را در تیکتاک رد و بدل کنیم.
کسی از بایدن در دورۀ ریاستجمهوری یا ترامپ و مدیران ارشدش، حالا که دوباره به کاخ سفید برگشتهاند، پیامی را سراغ دارد که در تیکتاک به عنوان رئیسجمهور یا مدیر ارشد آمریکایی مردم این کشور را خطاب قرار دهد؟
دلایل مختلفی مانند اطلاعات طبقهبندیشدهای که در اختیار مدیران ارشد دولتی است، ترغیب مردم به استفاده از سکوهای داخلی، حمایت عملی از محصولات و اشتغال جوانان ایرانی، افزایش مرجعیت سرویسهای بومی و امثال آن وجود دارد که هرکدام به تنهایی میتواند برهان محکمی برای مدیران وزارت ارتباطات و صد البته همۀ دستگاهها باشد تا اگر بنای استفاده از ظرفیت شخصی خود بهعنوان یک مدیر کشور برای اطلاعرسانی را دارند، از سکوهای بومی استفاده کنند.
موضوعی که حداقل تاکنون در رفتار مدیران ارشد وزارت ارتباطات چندان به چشم نیامده است، حمایت کمرنگ خود وزیر ارتباطات از سکوهای بومی با استفاده از ظرفیت اطلاعرسانی و مرجعیت فکری که دارد، مصداق و نمونۀ بارز این موضوع است. برای مثال، هاشمی در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۳، یعنی ۴ روز قبل از رأی اعتماد به سکوی ویراستی پیوست، و کانالش را در بله، سروشپلاس و روبیکا در تاریخ ۲۲ مرداد راهاندازی کرد و فعالیت پرقدرتی را هم در سکوهای داخلی شروع کرد. روزی چند پیام از گزینۀ پیشنهادی مسعود پزشکیان برای تصدی وزارت ارتباطات در سکوهای داخلی منتشر میشد، اما این فعالیت ادامه نداشت.
فعالیت صفحۀ ویراستی ستار هاشمی که ۴۵۴۴ دنبالکننده داشت، در ۳۱ مردادماه و بعد از اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی و معرفی وی به عنوان وزیر ارتباطات قطع شد. آخرین پیام کانال روبیکای هاشمی با ۲۱۷۳۴ دنبالکننده مربوط به تاریخ ۶ شهریورماه و یک هفته بعد از نشستن او بر کرسی وزارت ارتباطات است. وی فعالیت کانال سروشپلاس خود با ۲۷۵ دنبالکننده را هم در همان ۶ شهریور سال گذشته متوقف کرده است. کانال شخصی هاشمی در بله با ۷۵۴ دنبالکننده نیز وضعیت بهتری ندارد و وزیر ارتباطات کابینۀ چهاردهم از ۶ شهریور سال گذشته در آنجا هم فعالیتی نداشته است.
هاشمی به واسطۀ همین فعالیت چند روزه موفق شده بود در مجموع ۴ پیامرسان و شبکۀ اجتماعی داخلی، ۲۷،۳۰۷ دنبالکننده برای صفحات خود به دست بیاورد، اما همه آنها را بعد از کمتر از یک هفته که سکان هدایت وزارت ارتباطات را به دست گرفت، رها کرد و صفحۀ ایکس (یا همان توییتر آمریکایی) خود را با ۱۹،۷۰۰ دنبالکننده به عنوان مرجع اصلی ارتباط مردم ایران با وزیر ارتباطات دولت چهاردهم برگزید. مروری گذرا در صفحۀ توییتر وی نشان میدهد که تعامل نسبتاً خوبی هم با کاربران این سکو برقرار میکند و برخی پیامهای کاربران ایکس از طریق حساب شخصی او پاسخ داده میشود. کانال اطلاعرسانی وزارت ارتباطات هم بارها به بازنشر مطالبی که وزیر در ایکس منتشر میکند، پرداخته است!
توقف فعالیت هاشمی در سکوهای داخلی را میتوان در حالت خوشبینانه براساس دلایلی مانند احساس او مبنی بر اینکه حامیان رسانهای دولت چهاردهم بیشتر در سکوهای خارجی حضور دارند، تفسیر کرد و در حالت بدبینانه هم برخی گمانهزنیها و تفسیرها مبنی بر تلاش آقای وزیر برای برقراری ارتباط سازنده با نمایندگان مجلس که طیفی از آنها حامی سکوهای داخلی در فضای مجازی هستند، پیش از رأی اعتماد پررنگ میشود. اما قصد این گزارش نیتخوانی نیست و خود وزیر ارتباطات باید اعلام کند که علت این توقف یکباره فعالیت و حمایت عملی از سکوهای داخلی از سوی شخص او چه بوده است.
البته این انتقاد فقط متوجه هاشمی نیست و مدیران زیادی در کشور از سکوهای غیر بومی برای ارتباط با مردم استفاده میکنند که بنا بر استدلالهای مختلف، مانند آنچه گفته شد، کار درستی به نظر نمیرسد. اما توقع از وزیر ارتباطات و مدیران زیرمجموعۀ او بیشتر است؛ چرا که وظیفۀ اجرای سیاستهای کلان کشور در زمینۀ رسانههای اجتماعی و حمایتهای مختلف از آنها، مانند پشتیبانی در لایۀ زیرساخت، بر عهده وزارت ارتباطات است.
حضور مستقیم وزیر ارتباطات و معاونان او در سکوهای داخلی، درست به اندازۀ استفادۀ مدیران وزارت صمت از محصولات صنعتی ایرانی در زندگی شخصی، میتواند در دید مردم نسبت به محصولات ایرانی تأثیرگذار باشد. مردم باید احساس کنند که مسئولی که تسهیلگر فعالیت این سکوهاست، دستکم خود و مدیران ارشدش حضور و استفادۀ پررنگی از آنها دارند.
مدیران دیگر هاشمی نیز بعضاً حضور پررنگی در رسانههای اجتماعی دارند. البته آنها هم به سیاق وزیر ارتباطات، تمرکز خود برای ارتباط با مردم ایران را روی شبکۀ ایکس گذاشتهاند و کانالهای اطلاعرسانی وزارتخانه هم گاهی اقدام به بازنشر پستهای آنها میکنند.
در میان مدیران ارشد وزارت ارتباطات، بهزاد اکبری، مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت، و محسن صدر، رئیس سازمان فناوری اطلاعات، بیش از سایر اعضای تیم هاشمی در ایکس و شبکههای اجتماعی فعالند. برای مثال، آخرین پست اکبری، مدیرعامل زیرساخت، در شبکۀ ایکس مربوط به روز گذشته و در حمایت از خلیج فارس بوده است.
البته پست آخر اکبری یک نکته را هم لازم به ذکر میکند، فعالیت برخی مسئولین ایرانی که نهادی صاحب صلاحیت تأیید آن را کند، مانند وزیر امور خارجه یا هر نهاد دیگری که تعامل زیادی با کشورهای دیگر دارد، با انتشار پستهایی به زبان خارجی میتواند به توسعۀ دیپلماسی عمومی ایران کمک کند. ولی اینکه چه مسئولی در سکوی خارجی با زبان بینالمللی فعالیت کند، هم نباید بدون ضابطه باشد. به عنوان مثال، هر مسئولی که زبان انگلیسی را میداند، نمیتواند در سکوی خارجی فعالیت کند. داشتن صدای واحد و منسجم در دیپلماسی عمومی ضروری است، بنابراین مدیرانی که صفحۀ خارجی هم دارند، باید براساس ضوابطی فعالیت کنند.
اکنون باید منتظر ماند تا مشخص شود که فعالیت کانال شخصی فتاحی در بله حاکی از یک تغییر رویکرد و سرآغازی برای حمایت عملی مجدد مدیران وزارت ارتباطات از سکوهای داخلی با استفاده از اعتبار جایگاه حقوقی خود است یا این حضور تصمیمی شخصی بوده که ادامه یافتن یا توقف آن، هم به مرور زمان مشخص میشود.
انتهای پیام/