۲۸/ خرداد /۱۴۰۴
عباسی داکانی:

عطار بر ستیغ ادبیات عرفانی جهان می‌درخشد

عطار بر ستیغ ادبیات عرفانی جهان می‌درخشد
استاد دانشگاه و پژوهشگر عرفان و فلسفه آثار عطار را الماس‌هایی دانست که بر ستیغ ادبیات معنوی و عرفانی جهان تجلی دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، پرویز عباسی داکانی در مصاحبه با برنامه «سوفیا» عطار را چهره‌ای مشهور خواند که دارای ساحات متکثر است و در ادبیات جهان به واسطه نمادسازیی عرفانی شناخته می‌شود.منطق الطیر، مختارنامه و مصیبت نامه و دیوان غزلیات او در کنار تذکره الاولیا به عنوان گران سنگ‌ترین آثار در نثر فارسی محسوب می‌شود که جنبه دینی قدرتمند و لایه‌های معنوی متکثر دارد.

وی افزود: تذکره الاولیا با امام صادق (ع) شروع شده و با، اما باقر (ع) به پایان می‌رسد و لذا عطار در رفیع‌ترین قلل اندیشه قرار داشته و نوآوری‌های فلسفی بسیار دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

عطار؛ الماسی در ادبیات معنوی و عرفانی جهان

عباسی داکانی به رادیو گفت‌و‌گو گفت: کلیات منطق الطیر شروعی از سلوک با تمام رمز‌های قرآنی، حدیثی، عرفانی و اساطیری است و همه این‌ها در هم تنیده شده که اثری الماس وار پدید آورده است و بر ستیغ ادبیات معنوی و عرفانی جهان تجلی دارد.عطار غنای ادب و فرهنگ فارسی و قرآنی را برای جهانیان اثبات می‌کند و مولانا حق سخن را درباره عطار بیان کرده و فرموده عطار روح بود. یعنی اگر جهان جسم باشد، عطار روح آن است.

درخشش تفکر ایرانی اسلامی در آثار عطار

این استاد دانشگاه افزود: اگر تجربه عطار نبود، تجربه مولانا رخ نمی‌داد و لذا باید عطار و مولانا را به گونه‌ای در نظر گیریم که ایران و اسلام را در جهان درخشان کرده و تفکر بشری را بسیار پیش برده‌اند و باید به تکریمِ آن‌ها نشست.
عباسی داکانی به رادیو گفت‌و‌گو گفت: اگر از چنبره فلسفه غرب عبور کنیم، به تفکر حقیقی ایرانی اسلامی می‌رسیم و این مهم در آثار عطار منسجم می‌شود.

عطار شاعرِ عرفان است

همچنین عبدالرضا مظاهری، استاد تمام عرفان در ارتباط زنده تلفنی با رادیو گفت‌و‌گو با اشاره به این که عرفان توسط بزرگانی نظیر عطار شناخته می‌شود، گفت: عطار شاعر عرفان است و در این احوال اتفاقاتی پیش آمده که برای مریدانش باید روشن می‌شد.

وی با اشاره به داستان شیخ صنعان گفت: عطار می‌گوید هیچ چیز نباید در برابر توحید قرار گیرد و حتی اگر زهد و عبادت اصالت پیدا کند به عنوان یک حجاب تلقی می‌شود.شیخ صنعان در زهد به اوج رسیده بود ولی زهد انتهای راه نیست و از این رو هیچ چیز نباید در برابر خدا قرار دهیم ولی شیخ به تنهایی نمی‌توانست خود را از این ورطه نجات دهد و به جذبه خدا نیاز داشت.

کدام عشق حجابی در برابر رسیدن به خداست؟

مظاهری ادامه داد: خداوند باید این زهد را بشکند تا افراد را یک قدم به عقب ببرد. همچنین عشق و حالت شهودی از طریق خواب اتفاق می‌افتد و عطار در این بین خواب را تشریح کرده است.

وی با اشاره به این که عطار عشق را نیز در اشعار خود توضیح می‌دهد و در جایی دختر ترسا را مظهر عشق در نظر می‌گیرد، گفت: عطار در حوزه توحید تاکید دارد تمام عشق‌ها موازی هستند و هیچ چیز از خود بروز نمی‌دهند.
حافظ نیز به یک "آن" اشاره دارد و تاکید می‌کند معشوق باید اهل باطن باشد تا ارزش بگیرد والا هیچ ارزشی ندارد. البته عطار دختر ترسا را انتخاب می‌کند و زیبایی و جمال را عامل عشق تعریف می‌داند.

عرفان از جذبه الهی میسر است

مظاهری در مصاحبه با رادیو گفت‌و‌گو با اشاره به این که هر آن چه عرفان به دست می‌دهد از طریق جذبه الهی است، به مقوله شریعت پذیری در عرفان اشاره کرد و گفت: شریعت و طریقت از هم جدا نبوده و ظاهر و باطن یکدیگر هستند.
عطار این مسئله را توضیح می‌دهد و سپس از شریعت ظاهر به باطنِ شریعت یعنی حقیقت می‌رسد؛ اما این طور نیست که وقتی یه حقیقت می‌رسیم، ظاهر حقیقت را تکفیر کنیم، چون این برداشت غلطی است.

این استاد دانشگاه گفت: شریعت و طریقت دو برادر هستند که از هم جدا نمی‌شوند و با ورود به این عرصه نباید از شریعت گذر کنیم.

عشق زمینی باید پله‌ای برای رسید به الله باشد

مظاهری در بخشی دیگر از مصاحبه گفت: عطار عشق را منجر به شکستن زهدی می‌داند که به عنوان یک پرده بروز کرده است. ابن عربی هم منطق را به عنوان یک مجرا و تراز می‌داند.پس به هر جا پا می‌گذاریم عشق را می‌بینیم؛ ولی عشق ماهیتِ مادی ندارد و خداوند حتی عشق‌های زمینی را مجرا می‌داند و می‌گوید قدم به قدم انسان را به سمت خدا می‌برد.

وی با اشاره به داستان دختر ترسا گفت: شمس هم به مولانا تاکید کرد من یکباره به سوی تو نیامده‌ام؛ بلکه سال‌ها تو را زیر نظر داشتم و تو امروز آماده شده‌ای.

عرفان عطار مهم‌ترین وجه اندیشه‌های اوست

در ادامه آلی‌لا عطار، دکترای عرفان در مصاحبه با رادیو گفت‌و‌گو عطار را انسانی عارف، شاعر و عالم دانست که به لحاظ کلامی، فکری، علم پزشکی و نجوم و عرفان حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. عطار دارای اندیشه‌های فقهی، کلامی و عرفانی است و عرفان او مهم‌ترین بحش اندیشه‌های او را تشکیل می‌دهد.

وی عطار را شاعری سیاسی اجتماعی خواند که مواجهه او با ستم و زورگویی امیران نسبت به مردم، با روش سخن گفتن معمول همراه نیست بلکه با ابهام و ایهام، باطن خواننده و شنونده را با خفقان سیاسی آن زمان آشنا می‌سازد و مردم را مصون نگه می‌دارد.

انسان؛ رابط خدا و خلق

عطار با اشاره به مفهوم آفرینش، خالق و انسان گفت: عطار از جنبه جسمانی و نفسانی و روحانی و کمالی به انسان می‌نگرد و او را به عنوان یک رابط میان خدا و خلق می‌داند.از این رو عطار نهایت خلقت را به شأن انسانی وصل می‌کند و لذا بیش از ۱۰۰ اثر را به او نسبت داده‌اند و در این بین ۱۰ اثر برجسته و گرانقدر‌تر است که تذکره الاولیا و منطق الطیر مهم‌ترین آن هاست و اندیشه عرفانی عطار در این دو اثر نمود بیشتری دارد.

داستان مشایخ صوفیه در تذکره الاولیا

به گفته این استاد دانشگاه عشق، معرفت، وحدت وجود و انسان کامل محور‌های اصلی تفکرات عطار است. او از کودکی به مشایخ صوفیه علاقمند بود و بالاخره این سخنان و داستان زندگی آن‌ها را در تذکره الاولیا جمع آوری کرد.همچنین یکی از محور‌های تفکر عطار عشق است که در منطق الطیر به عشث و آداب عشق ورزی می‌پردازد.

وی از وجود ۲ هزار و ۸۸۵ حکایت و داستان سخن گفت که هر یک حرف‌ها برای گفتن دارند که نمونه آن داستان شیخ صنعان است؛ بدین لحاظ عطار سرآمدِ داستان سرایی شناخته می‌شود.

داستانِ سفرِ عُرفا

عطار در بخشی دیگر درباره سفر‌های عطار و ویژگی‌های آن گفت: به طور کلی سفر عرفان از باب سیاحت نیست بلکه عرفا عادت داشتند در یک مکان ثابت باقی نمانند و تغییر مکان می‌دادند.یکی از دلایل این کار بهره مندی از اساتید در شهر‌های دیگر و تلمذ در پای درس آن بود. در این بین ابن عربی و شمس اساتید بسیاری داشتند و از این رو به سفر می‌رفتند که کوتاه و طولانی بود و فیض‌ها از اساتید می‌بردند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب