چگونه والدین و پلتفرم‌ها کودکان را تبدیل به کالای تجاری کردند

چگونه والدین و پلتفرم‌ها کودکان را تبدیل به کالای تجاری کردند
کودکی، در طول تاریخ، همواره به‌عنوان دوره‌ای مقدس و غیرقابل معامله شناخته می‌شد؛ زمانی برای رشد، بازی، خیال‌پردازی و تجربه آزادی‌های نخستین. اما در دنیای امروز، کودکی بیش از هر زمان دیگری در معرض تهدید قرار گرفته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، محمدمهدی سیدناصری حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان در یادداشتی نوشت:

کودکی، در طول تاریخ، همواره به‌عنوان دوره‌ای مقدس و غیرقابل معامله شناخته می‌شد؛ زمانی برای رشد، بازی، خیال‌پردازی و تجربه آزادی‌های نخستین. اما در دنیای امروز، کودکی بیش از هر زمان دیگری در معرض تهدید قرار گرفته است. نه به‌واسطه جنگ‌ها یا فقر آشکار که البته همچنان وجود دارند بلکه به دلیل پدیده‌ای پیچیده‌تر و پنهان‌تر: تجاری‌سازی کودکی. در عصر دیجیتال، ذهن، زمان، هویت و حتی رؤیا‌های کودکان، به‌تدریج به کالا‌هایی قابل خریدوفروش در بازار جهانی بدل شده‌اند. والدینی که به‌جای پرورش آزادانه فرزند، او را به پروژه‌ای برای «سرمایه‌گذاری فرهنگی» و برندینگ شخصی بدل می‌کنند؛ رسانه‌ها و پلتفرم‌هایی که با ابزار دیپ‌فیک و هوش مصنوعی حقیقت را برای کودکان وارونه می‌سازند؛ شبکه‌های اجتماعی و چرخه ۲۴/۷ که فرصت هر نوع فراغت واقعی را از کودکان می‌گیرند؛ و در نهایت اقتصاد توجه که ذهن کودک را همانند یک منبع خام برای استخراج سود تجاری مصرف می‌کند. پرسش محوری این یادداشت آن است: در جهانی که کودکان به میدان نبرد اقتصاد، رسانه و الگوریتم بدل شده‌اند، چه آینده‌ای برای مفهوم «حق کودکی» باقی می‌ماند؟

یکی از پدیده‌های رو به رشد در جامعه ایران و جهان، تبدیل کودکان به ابزار «سرمایه‌گذاری فرهنگی» والدین است. کلاس‌های فوق‌برنامه افراطی، آموزش‌های زودهنگام، و حتی ساخت حساب‌های کاربری برای تبدیل کودک به یک اینفلوئنسر خردسال، نشانه‌های آشکار این روندند.

۱. ابعاد حقوقی: کطابق با کنوانسیون حقوق کودک، کودک حق دارد از «رشد متوازن جسمی، ذهنی و عاطفی» برخوردار باشد. اما زمانی که والدین کودک را به ابزاری برای برندینگ و موفقیت اقتصادی بدل می‌کنند، حق او بر «فراغت» و «انتخاب آزاد» به‌شدت نقض می‌شود.

۲. ابعاد اجتماعی: این روند به شکل‌گیری نسلی می‌انجامد که نه برای زیستن، بلکه برای «موفق شدن» تربیت می‌شوند؛ موفقیتی که معیارش نه لذت از زندگی، بلکه معیار‌های بیرونی، چون شهرت و سودآوری است.

۳. پیامد فرهنگی: کودکی به‌عنوان مرحله‌ای مستقل از زندگی، به حاشیه رانده می‌شود و به سکوی پرتابی برای بزرگسالیِ زودرس بدل می‌گردد.

ظهور فناوری‌های دیپ‌فیک (Deepfake) مرز میان حقیقت و جعل را تقریباً محو کرده است. اگر تاکنون خطر محتوای مخرب برای کودکان محدود به خشونت یا پورنوگرافی بود، امروز تهدید اصلی «فروپاشی اعتماد به واقعیت» است.

۱. چالش هویتی: تصاویر جعلی می‌توانند هویت کودکان را به‌راحتی تخریب یا جعل کنند. آینده‌ای را تصور کنید که عکس یا صدای کودک، بدون رضایت، برای ساخت محتوای جعلی استفاده می‌شود.

۲. چالش حقوقی: کماکان چارچوب روشنی برای حمایت از کودکان در برابر دیپ‌فیک وجود ندارد. این خلأ حقوقی، تهدیدی مستقیم برای حق بر کرامت انسانی و حریم خصوصی کودکان است.

۳. پیامد اجتماعی: کودکانی که در دنیایی مملو از تصویر و صدای جعلی رشد می‌کنند، ممکن است اساساً به «اعتماد اجتماعی» بی‌باور شوند؛ و این آغاز فروپاشی سرمایه اجتماعی است.

زندگی امروز با مفهوم «۲۴/۷» تعریف می‌شود: ۲۴ ساعت شبانه‌روز، ۷ روز هفته، بدون توقف. کودکان بیش از هر گروه دیگری در این چرخه گرفتارند.

۱. از دست رفتن بازی آزاد: بازی خیابانی، وقت‌گذرانی در طبیعت، و خیال‌پردازی‌های کودکانه به‌شدت کاهش یافته است. کودکان به جای تجربه زیسته، وقت خود را در برابر صفحه نمایش می‌گذرانند.

۲. پیامد‌های روانی: مطالعات نشان می‌دهد فقدان زمان آزاد، منجر به افزایش اضطراب، افسردگی و کاهش خلاقیت در نسل جدید می‌شود.

۳. ابعاد حقوقی: حق بر «فراغت و بازی» یکی از حقوق بنیادین کودکان در کنوانسیون حقوق کودک است. اما در دنیای ۲۴/۷، این حق بیش از هر زمان دیگری نقض می‌شود.

اقتصاد امروز بر محور توجه می‌چرخد. پلتفرم‌ها و شرکت‌ها می‌دانند که ارزشمندترین سرمایه، نه نفت و نه طلا، بلکه «زمان و ذهن» کاربران است؛ و کودکان، آسیب‌پذیرترین گروه در این میدان هستند.

-تبلیغات پنهان: کودکان هر روزه با تبلیغاتی مواجه‌اند که در قالب بازی، کارتون یا محتوای آموزشی پنهان شده‌اند.

-اعتیاد دیجیتال: الگوریتم‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که کودک را در چرخه‌ای بی‌پایان از پاداش فوری و هیجان کوتاه‌مدت گرفتار کنند.

پیامد حقوقی:چنین روندی نقض آشکار حق کودک بر «سلامت روان» و «آرامش» است؛ چرا که ذهن او به ابزاری برای سودآوری بدل می‌شود.

کودکی امروز، به‌جای آنکه مرحله‌ای برای رشد آزادانه باشد، در معرض تجاری‌سازی، جعل حقیقت، فقدان فراغت و تسخیر ذهنی قرار گرفته است. اگر این روند ادامه یابد، نسلی شکل خواهد گرفت که نه خاطره‌ای از آزادی دارد، نه اعتماد به حقیقت، نه تجربه بازی آزاد و نه آرامش روانی. جهت جلوگیری از این وضعیت، مجموعه‌ای از راهکار‌های سیاستی ضروری است:

۱. بازطراحی سیاست‌های فرهنگی و آموزشی با محوریت حق کودک بر فراغت، بازی و رشد خلاق.

۲. وضع قوانین ملی و بین‌المللی سخت‌گیرانه برای حمایت از کودکان در برابر دیپ‌فیک، تبلیغات پنهان و تجاری‌سازی داده‌ها.

۳. تقویت سواد رسانه‌ای کودکان و والدین برای شناخت الگوریتم‌ها و مقابله با اقتصاد توجه.

۴. بازآفرینی میراث فرهنگی و بازی‌های سنتی در قالب‌های جذاب دیجیتال، تا کودکان بتوانند میان دنیای مجازی و تجربه زیسته تعادل برقرار کنند.

کودکان آینده ایران و جهان، تنها وارثان زمین و فرهنگ ما نیستند؛ آنان خود «حق حیات فرهنگی و انسانی» دارند که می‌بایست محترم شمرده شود. جامعه‌ای که کودکی را به کالا بدل می‌کند، نه‌تنها عدالت را از دست می‌دهد، بلکه مشروعیت اخلاقی و آینده پایدار خود را نیز از میان می‌برد. بازپس‌گیری کودکی، امروز نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی تاریخی است!

 

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا