در گفتگو با آنا مطرح شد

از «دریاچه‌ای که بود» تا دریاچه‌ای که نیست/ بی‌توجهی به مستند‌های محیط‌زیستی، کم‌لطفی به طبیعت است

از «دریاچه‌ای که بود» تا دریاچه‌ای که نیست  بی‌توجهی به مستند‌های محیط‌زیستی، کم‌لطفی به طبیعت است
یک مستندساز با تأکید بر ضرورت ساخت آثار جدید درباره دریاچه ارومیه، بیان کرد مستند‌های محیط‌زیستی تنها دغدغه شخصی سازندگانشان نیستند، بلکه می‌توانند بر رفتار جامعه نسبت به طبیعت تأثیرگذار باشند.

پژمان مظاهری‌پور، کارگردان و مستندساز، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا با اشاره به اهمیت تماشای مستند «دریاچه‌ای که بود» در شرایط کنونی دریاچه ارومیه گفت: این مستند در سال ۱۳۸۷ ساخته شد؛ زمانی که دریاچه هنوز به معنای امروزی خشک نشده بود. هدف از ساخت آن، هشدار به سازمان‌های داخلی و همکاری با نهاد‌های بین‌المللی در جهت یافتن راه‌حلی برای نجات دریاچه بود. با این حال، امروز مطابق گزارش‌ها، دریاچه ارومیه در آستانه خشک شدن کامل قرار دارد. در چنین شرایطی، نیاز به تولید مستند‌های جدیدی احساس می‌شود؛ آثاری که نه تنها به بررسی علل و روند رسیدن دریاچه به این وضعیت بپردازند، بلکه راهکار‌هایی را نیز برای آینده ارائه دهند. به‌ویژه اینکه پیرامون دریاچه را روستاها، زمین‌های کشاورزی و باغ‌ها فرا گرفته‌اند و از بین رفتن منابع طبیعی همچون دریاچه ارومیه تأثیر مستقیمی بر این مناطق، مراتع و حتی شهر‌ها خواهد گذاشت و تهدید‌های زیست‌محیطی جدی را به دنبال خواهد داشت.

وی در ادامه با اشاره به وضعیت کلی مستندسازی محیط‌زیستی بیان کرد: در این حوزه سه رویکرد اصلی وجود دارد؛ محیط زیست طبیعی، محیط زیست جانوری و محیط زیست انسانی. در بخش محیط زیست جانوری، فیلم‌سازانی مانند فتح‌الله امیری و مهدی نورمحمدی آثار قابل توجهی با استاندارد‌های بین‌المللی تولید کرده‌اند. اما در زمینه محیط زیست طبیعی – که مستند«دریاچه‌ای که بود» نیز در این دسته قرار می‌گیرد – آثار کمتری ساخته شده است. موضوعاتی، چون تغییرات کربن، آلودگی پلاستیک، نابودی پوشش گیاهی، بیابان‌زایی و بیابان‌زدایی در این حوزه مطرح می‌شوند. اگرچه در برخی آثار به کویر‌های ایران پرداخته شده، اما بیشتر به صورت غیرمستقیم و در قالب سفرنامه‌ها، مردم‌شناسی یا روایت‌های مرتبط با عشایر بوده است. این آثار هرچند از نظر تعداد کم نیستند، اما سرمایه‌گذاری استراتژیک جدی در این بخش صورت نگرفته است. کار در این حوزه نیازمند مطالعات عمیق و گسترده است که هزینه‌بر خواهد بود. با این حال، در صورت وجود سیاست‌گذاری مناسب، ساخت مستند می‌تواند نقش مهمی در هشدار به جامعه و پیشگیری از فجایعی همچون نابودی دریاچه ارومیه ایفا کند.

از «دریاچه‌ای که بود» تا دریاچه‌ای که نیست/ بی‌توجهی به مستند‌های محیط‌زیستی، کم‌لطفی به طبیعت است////////

مظاهری‌پور در ادامه درباره اهمیت توجه به مستند‌های محیط‌زیستی افزود: برای نمونه در مستند «بر کرانه‌های کاسپین»، مخاطرات آلودگی‌های دریای خزر بررسی شده است. این اثر هرچند در سال ۱۳۹۹ آن‌گونه که باید مورد توجه قرار نگرفت، اما اخیراً فرصتی برای دیده شدن بیشتر آن فراهم شده و اکنون در پلتفرم فیلیمو نیز در دسترس است. اهمیت دیده شدن چنین آثاری تنها یک دغدغه شخصی برای کارگردان نیست، بلکه موضوعی اجتماعی است. زیرا وقتی مستند‌های مرتبط با محیط زیست کشور دیده شوند، می‌توانند رفتار‌های عمومی را نسبت به طبیعت اصلاح کرده و آگاهی بیشتری ایجاد کنند. از این رو، بی‌توجهی یا کم‌توجهی به پخش این مستندها، در واقع کم‌لطفی به محیط زیستی است که مستندسازان برای آن تلاش می‌کنند.

کارگردان مستند «تخت سلیمان» در پایان به تازه‌ترین فعالیت‌های خود اشاره کرد و گفت: این روزها، روی موضوعات باستان‌شناسی کار می‌کنم. آثاری درباره محوطه‌های باستانی، چون جندی‌شاپور، تپه‌های سیلک و تپه ازبکی در دست تولید دارم. این فیلم‌ها هرچند در حوزه باستان‌شناسی دسته‌بندی می‌شوند، اما هرکدام موضوعی متفاوت را دنبال می‌کنند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا