چرا حق دسترسی کودکان به کتاب باید تضمین شود؟

چرا حق دسترسی کودکان به کتاب باید تضمین شود؟
حق ادبیات برای کودک، حقوقی فراتر از یک نیاز تربیتی است؛ این حق، شاهرگِ هویت ملی، خلاقیت جمعی و سرمایه انسانیِ فردا است. افزون بر آن، تضمین خواندن برای لذت و دسترسی به کتاب باکیفیت، مهم‌ترین راه مقابله با فقر یادگیری است، چالشی جهانی که اگر بی‌پاسخ بماند آثارش تا دهه‌ها جامعه را فرسایش می‌دهد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، محمدمهدی سیدناصری حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان یادداشتی با موضوع «چرا حق دسترسی کودکان به کتاب باید تضمین شود؟» بدین شرح در اختیار خبرگزاری آنا قرار داد:

ادبیات کودکی، سرآغاز شهروندی است. کتاب، در دست کودک، نه فقط وسیله‌ای برای یادگیری واژگان و قواعد زبان که تریبونی است برای رؤیا، شناخت جهان، رشد اخلاقی و شکل‌گیری هویت فرهنگی. وقتی کودک ایرانی به حق ساده و بدیهی «دسترسی به کتاب» محروم شود، جامعه‌ای را از نیروی انتقادی، خلاق و وطن‌ساز خالی کرده‌ایم. امروز، در زمانه‌ای که بحران «فقر یادگیری» و سلطه محتوای سریع دیجیتال، فرصت تأمل و خواندن را تضعیف می‌کند، تضمین حق ادبیات برای کودکان نه امری فرمی که وظیفه‌ای بنیادی برای سیاست عمومی است.

۱- چارچوب حقوقی؛ ادبیات در زنجیره حقوق کودک

کنوانسیون حقوق کودک و اسناد بین‌المللی آموزش و فرهنگ، حقوق کودکان به مشارکت در زندگی فرهنگی، بازی و آموزش را به‌صراحت تصریح کرده‌اند. ماده‌های مربوط به آموزش، مشارکت فرهنگی و حریم خصوصی کودک، مبنای حقوقیِ «حق برخورداری از ادبیات» را شکل می‌دهند: کودکان باید به متون و قصه‌هایی دسترسی داشته باشند که زبان، فرهنگ و تخیل آنها را تغذیه کند، نه صرفاً محتوای آموزشی مکانیکی. بدیهی است که این حق صرفاً دسترسی فیزیکی نیست؛ کیفیت، تنوع زبانی و فرهنگی و امکان انتخاب آزادانه نیز بخشی از این حق‌اند.

۲- وضعیت جهانی و بُعد اضطراری: فقر یادگیری و ضرورت «خواندن برای لذت»

گزارش‌های جهانی نشان می‌دهند که دست کم نیمی از کودکان روی زمین در پایان سال‌های ابتدایی قادر به خواندن و فهم ساده متن نیستند؛ پدیده‌ای که «فقر یادگیری» نامیده می‌شود و جلوه‌اش در کاهش فرصت‌ها و آسیب اجتماعی هویدا می‌شود. همچنین مطالعات بین‌المللی بر اهمیت «خواندن برای لذت» تأکید دارند: کودکانی که به‌دلیل دسترسی به کتاب‌های جذاب و مناسب با تجربه زیستی‌شان خواندن را دوست دارند، در یادگیری، همدلی و خلاقیت پیشرو می‌شوند. از این منظر، حق ادبیات برای کودک هم راهبردی آموزشی و هم سرمایه‌ای فرهنگی است.

۳- تصویر ایران: ظرفیت‌ها، قصور‌ها و خلأ‌های سیاست‌گذاری

ایران میراث درخشان ادبی و شفاهی دارد؛ اما در عمل، آمار‌ها و پژوهش‌های میدانی نشان می‌دهد که میزان مطالعه داوطلبانه در میان کودکان و نوجوانان کاهش یافته و تولید و توزیع کتاب کودک با چالش‌هایی روبه‌روست: نابرابریِ دسترسی میان مناطق شهری و روستایی، هزینه‌های بالای کتاب با کیفیت، ضعف در ترجمه و تولید محتوای کودکانه متناسب با زبان‌ها و فرهنگ‌های محلی، و نبود نظام توزیع منسجم بخصوص برای گروه‌های کم‌برخوردار. در حوزه سیاست نیز «حق دسترسی به کتاب» هنوز به‌عنوان یک حق اجتماعی و پیش‌شرط توسعه انسانی در مدار رسمی سیاست‌گذاری تعریف نشده است.

۴- پیامد‌های محرومیت از ادبیات در کودکان ایرانی

محرومیت از کتاب و خواندن برای لذت، پیامد‌های کوتاه‌مدت و بلندمدتی دارد: کندی رشد زبانی، تضعیف توان تفکر انتقادی، کاهش همدلی اجتماعی، و کاسته‌شدن از ظرفیت‌های خلاقیت؛ در سطح ملی هم، تضعیف سرمایه فرهنگی و ناتوانی در تولید روایت‌های قوی بومی که نسلی را برای چالش‌های آینده مجهز کند. در مقابل، تجربه کشور‌های موفق نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در کتاب کودک—از تولید تا دسترسی—بازگشت اجتماعی و اقتصادی مهمی دارد.

۵-راهکار‌های سیاستی و علمی: پنج مسیر عملی برای نهادینه‌سازی حق ادبیات

الف- تصویب «سند ملی حق ادبیات کودک»

این سند باید حق دسترسی فیزیکی، کیفیت محتوایی (نمایش تنوع زبانی و فرهنگی)، و حق انتخاب خوانش را برای گروه‌های سنی مختلف تعریف و ضمانت اجرایی نماید. تدوین سند باید مشترک‌المنفعه و بین‌بخشی (وزارت فرهنگ، آموزش‌وپرورش، بهزیستی، وزارت رفاه و نهاد‌های مدنی) باشد.

ب. برنامه ملی «کتابخانه مدرسه‌ای برای همه»

ایجاد و تجهیز کتابخانه‌های مدرسه‌ای و سیار در مناطق محروم با فهرست‌های منتخبِ بومی و ترجمه‌های مناسب؛ تخصیص بودجه سالانه و سامانه گزارش‌دهی برای رسیدگی به کمبودها. تجربه جهانی نشان می‌دهد کتابخانه‌های مدرسه‌ای اثربخشی بالایی در ارتقای سواد و انگیزه خواندن دارند.

پ. حمایت مالی و اعتباری از نشر کتاب کودکِ اصیل

ارائه تسهیلات مالی، یارانه، معافیت‌های مالیاتی و کمک‌های ترجمه برای ناشران و مؤلفان حوزه کودک تا تولید محتوای باکیفیت و متنوع اقتصادی و پایدار شود. ایجاد صندوق حمایت از ادبیات کودک بومی با مشارکت بخش خصوصی و نهاد‌های فرهنگی برتر.

ت. توسعه برنامه‌های تشویقی «خواندن برای لذت»

طرح‌های ترویجی مانند «ساعت کتاب در خانواده»، جشنواره‌های محلی قصه‌گویی، رقابت‌های داستان‌نویسی کودک، و ترویج باشگاه‌های کتابخوانی مدرسه‌ای که خواندن را لذت‌بخش کنند؛ همراه با آموزش معلمان در فن مدیریت خواندن لذت‌آفرین.

خ. ارتقای سواد رسانه‌ای و ادبی دیجیتال

آموزش کودکان، معلمان و والدین برای تشخیص محتوای باکیفیت، استفاده بهینه از منابع دیجیتال و تلفیق کتاب دیجیتال و چاپی؛ همراه با طراحی پلتفرم‌های بومی کودک‌محور که الگوریتم‌هایشان محتوای بومی و باکیفیت را ارتقاء دهند.

۶- شاخص‌های پایش و مقتضیات اجرایی

برای نهادینه‌سازی این حق لازم است شاخص‌های سنجش تعریف شود: «نرخ دسترسی کودک به حداقل ۵ عنوان مناسب سنی»، «درصد مدارس با کتابخانه مجهز»، «نرخ خواندن داوطلبانه در گروه سنی ۷–۱۴» و «شاخص کیفیت محتوای بومی». این شاخص‌ها باید هر سال گزارش شده و در بودجه‌ریزی ملی دیده شوند. همکاری با نهاد‌های بین‌المللی می‌تواند در طراحی شاخص‌ها و جذب منابع کمک‌کننده باشد.

حق ادبیات برای کودک، حقوقی فراتر از یک نیاز تربیتی است؛ این حق، شاهرگِ هویت ملی، خلاقیت جمعی و سرمایه انسانیِ فردا است. افزون بر آن، تضمین خواندن برای لذت و دسترسی به کتاب باکیفیت، مهم‌ترین راه مقابله با فقر یادگیری است، چالشی جهانی که اگر بی‌پاسخ بماند آثارش تا دهه‌ها جامعه را فرسایش می‌دهد. ایران به سنت ادبی متنوع و غنی‌ای تعلق دارد؛ اکنون زمان آن است که با اراده‌ای ملی و برنامه‌ریزی علمی، «حق ادبیات برای کودکان» را به رسمیت بشناسیم و آن را در عمل محقق سازیم.

اگر حکمرانی فرهنگی ما این حق را نادیده بگیرد، به‌زودی متوجه خواهیم شد که نسلمان، فاقد زبانِ کلامی و داستانیِ مشترک، توانائی مقابله با پیچیدگی‌های آینده را از دست داده است. اما با سرمایه‌گذاری هدفمند قانونی، مالی و فرهنگی می‌توانیم نسلی از خوانندگان خلاق و شهروندان متفکر بسازیم که ایران را با زبان، قصه و امید می‌سازند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا