واکاوی ترجمه انگلیسی رساله معینیّه از سوی محقق دانشگاه تهران

واکاوی ترجمه انگلیسی رساله معینیّه از سوی محقق دانشگاه تهران
امیرمحمد گمینی، عضو هیأت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران با نگارش مقاله‌ای در مجله معتبر Nazariyat: Journal for the History of Islamic Philosophy & Sciences به نقد و بررسی تصحیح و ترجمۀ انگلیسیِ رسالۀ معینیّه و حل اشکالات آن نوشتۀ نصیرالدین طوسی پرداخته است.

به گزارش آنا، امیرمحمد گمینی در این نقد و بررسی به اهمیت تصحیح و ترجمه این اثر که توسط «کاوه نیازی» انجام شده و از سوی انتشارات اسپرینگر منتشر شده، پرداخته و تاکید کرده است که این ترجمه می‌تواند در معرفی متون فارسی نجومی از تاریخ ایران به جوامع علمی جهان، بسیار مؤثر بوده و ابهاماتی را که تاکنون در این زمینه بوده است، برطرف کند.

امیرمحمد گمینی

امروزه در کتب تاریخ نجوم، اگر بخشی را به نجوم اسلامی اختصاص دهند، اشاره‌ای نیز به «مدل‌های سیاره‌ای غیربطلمیوسی» در آثار هیئتِ جهان اسلام می‌کنند؛ چرا که از طرفی افسانۀ افول علم در تمدن اسلامی از سده‌های پنجم و ششم را به چالش می‌کشد، افسانه‌ای که برخی مستشرقان در اواخر قرن نوزدهم بر سر زبان‌ها انداختند، و از طرف دیگر، ارتباط‌هایی میان این مدل‌ها و نجوم کُپرنیکی پیدا شده است. اما باید توجه داشت که مبحث مدل‌های غیربطلمیوسی، تنها یک جنبه از تاریخ علم هیئت است؛ این علم از جهات دیگر به مباحثی متفاوت گره می‌خورد که اهل علم آن روزگار در ایجاد علمی روش‌مند و سازگار با دیگر علوم طبیعی و ریاضی با آن درگیر بودند. به همین دلیل این آثار مملو از استدلال‌ها و براهینی هستند که مدام نقد و بررسی می‌شدند و اختلاف نظر‌هایی که گاه بسیار ریشه‌ای بودند؛ بنابراین برای آشنایی با این مباحث و استدلال‌ها و نقد‌ها باید زبان آنها را شناخت. تصحیح و انتشار این آثار شاید اولین قدم در این جهت باشد.

قرن هفتم هجری را باید اوج شکوفایی علم هیئت در دورۀ اسلامی دانست. تأثیرگذارترین آثار هیئت جهان اسلام در این قرن به دست سه تن از اهل علم آن روزگار، نصیرالدین طوسی، مؤیدالدین عُرضی و قطب‌الدین شیرازی به رشتۀ تحریر درآمدند. از میان این آثار التذکرة فی علم الهیئة نوشتۀ طوسی نه تنها تصحیح انتقادی شده، بلکه به انگلیسی ترجمه و شرح شده است. همچنین کتاب الهیئةِ عُرضی تصحیح شده و خلاصه‌ای از مطالب آن معرفی و تحلیل شده است و از سه‌گانۀ جامع قطب‌الدین شیرازی در هیئت؛ یعنی نهایة الإدراک فی درایة الأفلاک (عربی)، اختیارات مظفری (فارسی) و التحفة الشاهیة (عربی)، تنها دومی به دست نگارنده، تصحیح و شرح شده است. در سال‌های اخیر پژوهشگران ایرانی تصحیح‌های ارزشمندی از بعضی آثار مهم هیئت مثل منتهی الإدراک فی تقاسیم الأفلاک عبدالجبار خرقی، و رسالۀ معینیّه نصیرالدین طوسی تهیه کرده‌اند، ولی هیچ کدام به زبان‌های بین‌المللی ترجمه نشده یودند. دکتر کاوه نیازی با ترجمۀ رسالۀ معینیّه و رسالۀ الحاقی آن به زبان انگلیسی و تصحیح آن، به همراه مقدمه‌ای محققانه، یکی از مهم‌ترین آثار نجومیِ فارسی دوران اسلامی را در معرض دید و استفادۀ محققان سراسر جهان قرار داده است. به‌ویژه که رسالۀ الحاقی؛ یعنی حل اشکالات معینیّه نشان می‌دهد نخستین مراحل در طراحی مدل‌های غیربطلمیوسی نه در آثار تخصصی عربی دوران اسلامی، بلکه پیش از آن، در رساله‌ای به زبان فارسی و در محیطی اسماعیلی مطرح شده و بعد‌ها به آثار عربی وارد شده است.

اولین کسانی که در کتاب‌های جامع هیئت، مدل‌هایی جدید به منظور رفع اشکالات مدل‌های بطلمیوسی عرضه کردند، نصیرالدین طوسی و مؤیدالدین عُرضی بودند. پیش از ایشان، عبدالجبار خرقی در نخستین اثر جامع هیئت اشاره‌ای به این اشکالات و مدل‌های غیربطلمیوسی نکرده بود. طوسی، پیش از نگارش تذکره، وقتی نزد اسماعیلیان بود، در کتاب معینیّه ذکری از این اشکالات کرده و سپس در رسالۀ حل اشکالات معینیّه مدل‌هایی را پیشنهاد داده بود. این دو اثر در دورانی نگاشته شده‌اند که طوسی در فاصلۀ سال‌های ۶۳۰ تا ۶۴۳ ق در قُهستان در خدمت ناصرالدین محتشم می‌زیست. پس از حملۀ مغول و سقوط قلاع اسماعیلیان، طوسی دستاورد‌های خود را در کتاب التذکرة فی الهیئة، به عربی در آورد و منتشر ساخت.

جورج صلیبا در یکی از مقالات خود «جداکردن عناصر فارسی را در میان تولیداتِ علمیِ قرون میانۀ اسلامی بسیار دشوار» دانسته است (ص ۱۲۶). به عقیدۀ او، «می‌توان استدلال کرد که هر متن فارسی‌ای که [در میان آثار علمی دوران اسلامی]یافت می‌شود، یا از عربی ترجمه شده‌اند یا تا حد زیادی از عربی الهام گرفته‌اند» (ص ۱۲۷). با اینکه او ویژگی‌هایی برای آثار فارسی نجومی قائل است، رسالۀ معینیّه را نخستین اثر فارسی در هیئت می‌داند که تابع آثار عربی نوشته شدند (ص ۱۳۳). در حالی که آثاری، چون جهان دانش و گیهان شناخت مدت‌ها پیش از آن نوشته شده بودند. او حتی عرضۀ مدل ابداعیِ زوج طوسی در رسالۀ حل اشکالات را ترجمه‌ای از آنچه طوسی قبلاً به عربی در تحریر مجسطی آورده بود می‌داند. در حالی‌که هیچ معلوم نیست که تحریر مجسطی پیش از رسالۀ حل اشکالات باشد. در واقع، استدلال صلیبا دوری است: تحریر مجسطی قبل از معینیّه نوشته شده، چون نوآوری‌ها را حتماً باید اول در آثار عربی می‌آوردند و بعد در آثار فارسی؛ بنابراین آثار فارسی هیچ‌گاه پیشرو نبودند. صلیبا حتی اثر برجسته و تخصصی‌تر فارسی در علم هیئت، یعنی اختیارات مظفری نوشتۀ قطب‌الدین شیرازی، را نسخه‌ای فارسی از تحفةالشاهیۀ شیرازی (به‌عربی) می‌داند! در حالی که می‌دانیم اختیارات دست‌کم چهار سال پیش از تحفه نوشته شده است. از سوی دیگر، درست است که بخش‌هایی از اختیارات ترجمۀ فارسیِ نهایة الإدراک فی درایة الافلاک شیرازی است، اما مباحث بسیار نو و بی‌سابقه‌ای، چون نقشۀ اروپا و مدل‌های جدیدتر برای عطارد، در اختیارات آمده که در نهایه نیست و بعداً در تحفه دیده می‌شوند. اظهارات صلیبا به خواننده القا می‌کنند که انگار اگر آن آثار فارسی در کار نبودند هیچ خللی در «سنت متصل» آثار هیئت تخصصی ایجاد نمی‌شد. صلیبا از وجود نوعی «حوزۀ فارسی‌زبان» در آثار هیئت نام می‌برد که صرفاً دنباله‌روِ دستاورد‌های آثار عربی بود. در حالی که از محتوای معینیّه، حل اشکالات، و به‌ویژه اختیارات پیدا است که برای مخاطب متخصص نوشته شده بودند.

مصحح در مقدمه، به تاریخ نگارش معینیّه می‌پردازد و اینکه چرا به جای اینکه به ناصرالدین محتشم تقدیم شود به پسرش، معین‌الدین با عنوان «پادشاه‌زادۀ ایران» پیشکش شده است. طوسی پس از خلاصی از قلاع اسماعیلیه به خدمت مغولان درآمد و نام معین‌الدین و عبارات دیگر در ستایش دربار اسماعیلی را از مقدمه حذف کرد و نام رساله را به مغنیه تغییر داد. در تصحیح نیکفهم و سوادی مقدمۀ اسماعیلی جدا از مقدمۀ مغولی تصحیح شده است، ولی مصحح حاضر ترجیح داده که تغییرات و حذفیات مقدمه‌ها را صرفاً در سازوارۀ انتقادی بیاورد. مصحح چهار «مقالت» معینیّه را تک‌تک معرفی می‌کند و ویژگی‌های هر کدام را برمی‌شمارد. در انتها با نقلِ بندی از ابن‌خلدون دربارۀ نابودی علم و تمدن در ایرانِ پس از حملۀ مغول، نتیجه می‌گیرد که قلاع اسماعیلیه شرایط را برای نگارش آثاری، چون معینیّه فراهم آوردند. درست است، اما بر خلاف نظر ابن‌خلدون، فعالیت‌های علمی طوسی و دیگر ریاضیدانان ایرانی با حملۀ مغول نه تنها متوقف نشد بلکه با اختصاص مرکز علمیِ رصدخانۀ مراغه از سوی هلاکوخان به ریاضیدانان و منجمان، تداوم یافت. طوسی کتاب تذکره را که تا چند قرن مرجع علم هیئت بود، بعد از مغولان و سقوط قلاع آنها نوشت؛ چنان که ریاضیدانان ایرانی و غیرایرانیِ دوران اسلامی پس از او، با نگارش شرح‌های متعدد بر آن، سنت علم هیئت را ادامه دادند. در واقع نصیرالدین طوسی و تأثیر و سنتی که او ایجاد کرد بهترین مثال نقض برای این تصور شرق‌شناسانه است که علم و دانش در ایران و جهان اسلام با حملۀ مغول روبه نابودی گذاشت. بعضی شرق‌شناسانِ اواخر قرن نوزدهم فرضیۀ افول علم را برای تبیین تفاوت سطح علمی شرق و غرب مطرح کردند ولی امروزه مورخان و اسلام‌شناسان این فرضیه را معتبر نمی‌دانند. به عقیدۀ ایشان، فعالیت و تألیف آثار علمی تا دوران قاجار در ایران و تا دوران عثمانی در آناتولی و سرزمین‌های عربی برقرار بود. اما مسلمانان تا مدت‌ها، از تحولات علمی در غرب مطلع نبودند. با ورود علوم جدید به جهان اسلام، اندک اندک علوم قدیم جای خود را به علوم جدید دادند یا در دل آن هضم شدند.

رسالۀ معینیّه و حل اشکالات آن نخستین رسالۀ هیئت فارسی است که به زبان انگلیسی ترجمه و همراه با تصحیح متن فارسی از سوی یکی از ناشران معتبر بین‌المللی منتشر می‌شود. اهمیت کتاب طوسی و همچنین عدم مهارت بسیاری از پژوهشگران خارجی در زبان فارسی و ارزیابی‌های ضدونقیض آنها دربارۀ اهمیت آثار علمی فارسی در دوران اسلامی بر ارزش این اثر پژوهشی می‌افزاید. ترجمۀ انگلیسی آن قدر روان و دقیق است که فضای لازم را برای مخاطبان بین‌المللی ایجاد می‌کند که با جزئیاتِ متنی نجومی به زبان فارسی از ۷۰۰ سال پیش آشنا شوند و آن را با کتب مشابه دیگر در قرون میانه مقایسه کنند. امید است مصحح و مترجم محترم کماکان در شناساندن آثار علمی گرانبهای فارسی به جامعۀ تاریخ علم کوشا باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا