چرا شهریه دانشگاه آزاد مساله است، اما بودجه کلان دانشگاههای دولتی نه؟!

به گزارش خبرنگار آنا، سال تحصیلی تازه آغاز شده و همزمان با بازگشت دانشجویان به کلاسهای درس، دوباره بحث شهریهها بر سر زبانها افتاده است. در میان همه انتقادها و پرسشهایی که درباره افزایش هزینههای تحصیل مطرح میشود، شاید کمتر کسی به پشتصحنه ماجرا توجه کند؛ به اینکه شهریه، فقط یک عدد در فیش مالی دانشجو نیست، بلکه بخشی از معادلهای پیچیده در تأمین منابع آموزش عالی کشور است. این روزها بهویژه شهریه دانشگاه آزاد اسلامی بیش از همیشه زیر ذرهبین قرار گرفته، اما برای قضاوت منصفانه باید آن را در پرتو مقایسهای گستردهتر دید؛ مقایسهای که از «سرانه دانشجویی» آغاز میشود؛ شاخصی که حسین سیمایی، وزیر علوم، با اشاره به آن نشان داد فاصله میان بودجههای اختصاصیافته به دانشجویان ایرانی و استانداردهای منطقه و جهان تا چه اندازه عمیق است.
در هیاهوی بحثهای بودجهای و در میان اعداد و ارقام سرانهی دانشجویی که گاه و بیگاه از زبان مسئولان شنیده میشود، حقیقتی بزرگ پنهان مانده است. حسین سیمایی، وزیر علوم، با اشاره به سرانه ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ دلاری برای هر دانشجو در دانشگاههای دولتی، ناخواسته پرده از واقعیتی برداشت که درک آن برای فهم چالشهای امروز دانشگاه آزاد اسلامی ضروری است. او از سرانههای ۲۵ هزار دلاری در منطقه و حتی نیم میلیون دلاری در جهان سخن گفت، اما شاید فراموش کرد که در این میان، دانشگاهی بزرگ در نظام آموزش عالی ایران وجود دارد که بدون تکیه به حتی یک ریال از بودجه دولتی، بار سنگین آموزش میلیونها دانشجو را به دوش میکشد.
دانشگاه بزرگ آموزش عالی بر شانههای خود
این دانشگاه بزرگ، دانشگاه آزاد اسلامی است؛ دانشگاهی که از «متن مردم» برخاسته و خود را یک «دانشگاه اجتماعی» میداند. این تنها یک شعار نیست، بلکه توصیف دقیق واقعیتی است که در تار و پود این مجموعه عظیم تنیده شده است. برای لحظهای تصور کنید که این دانشگاه چیست: شبکهای گسترده با بیش از 40 هزار عضو هیئت علمی تماموقت و نیمهوقت، یک میلیون و 400 هزار دانشجو، دهها هزار کارمند، آزمایشگاههای پیشرفته، کارگاههای مجهز و مراکز تحقیقاتی که در سراسر کشور پراکندهاند. برخلاف همتایان دولتی خود که ۳ درصد از بودجه عمومی کشور را دریافت میکنند، دانشگاه آزاد باید تمام این هزینههای سرسامآور را بهتنهایی و با اتکا به منابع داخلی خود مدیریت کند. این استقلال، شمشیر دولبهای است که از یک سو مایه افتخار و نماد مردمی بودن است و از سوی دیگر، این نهاد را با چالشهای مالی دائمی روبهرو میکند.
روایتی از دو بودجه: شهریه دانشجو در برابر خزانه دولت
وقتی صحبت از افزایش شهریه میشود، بسیاری تنها به عددی در کارنامه مالی خود مینگرند. اما پشت این عدد، داستانی از تلاش برای بقا و حفظ کیفیت نهفته است. شهریه یک ترم در دوره کارشناسی در این دانشگاه بین ۶ تا ۱۰ میلیون تومان، کارشناسی ارشد بین ۱۲ تا ۱۸ میلیون تومان و دکتری بین ۳۰ تا ۶۰ میلیون تومان است. آیا این ارقام گزاف است؟ پاسخ را باید در مقایسه جستوجو کرد. وزیر علوم اشاره میکند که ۲۰ درصد از بودجه دانشگاههای دولتی صرف یارانهی تغذیه میشود. این در حالی است که در دانشگاههای دولتی، با وجود دریافت بودجههای کلان (که برآورد میشود ماهانه به حدود ۱۵۰ میلیون تومان برای هر دانشجو میرسد)، دانشجویان همچنان با مشکلات زیرساختی در خوابگاهها و کمبود فعالیتهای فرهنگی مواجه هستند و تنها ۳ درصد از بودجه دانشگاه ها صرف پژوهش میشود. در این سو، دانشگاه آزاد قرار دارد که نه تنها یارانهای دریافت نمیکند، بلکه تلاش میکند با شهریهای که چندین برابر کمتر از سرانه دانشجویی دولتی است، حقوق استادان و کارکنان خود را بپردازد و چرخ پژوهش را نیز به حرکت درآورد.
فراتر از کلاس درس: دانشگاهی در کنار دانشجو
این تمام ماجرا نیست. دانشگاه آزاد اسلامی در همین شرایط سخت مالی، خود را موظف به همراهی با دانشجویان میداند. از پرداخت انواع وامهای شهریه و تقسیط آن گرفته تا به کارگیری دانشجویان در دانشگاه و کسر شهریه در ازای کارآموزی. حتی به دانشجویان دکتری اجازه داده میشود به عنوان دستیار آموزشی فعالیت کنند تا بخشی از بار مالی از دوششان برداشته شود. این سیاستها نشان میدهد که دغدغه دانشگاه، بیش از هر چیز، درک شرایط اقتصادی خانوادهها و هموار کردن مسیر تحصیل برای فرزندان این مرز و بوم است.
زخمهایی که دیده نمیشوند
با این حال، دو زخم عمیق بر پیکر مالی این دانشگاه وجود دارد که کمتر به آن پرداخته میشود. نخست، بدهی انباشته هزاران دانشجو که در طول سالها شهریه خود را پرداخت نکردهاند. دوم، بدهیهای کلان نهادهای مختلف به دانشگاه که شریانهای حیاتی آن را مسدود کرده است. یکی از بزرگترین این بدهکاران، بنیاد شهید است که تعهدات خود را در قبال دانشجویان تحت پوشش، به دانشگاه پرداخت نکرده و باری مضاعف بر دوش این نهاد مستقل گذاشته است. در چنین شرایطی که حدود ۴۰ درصد از اعتبارات دانشگاه باید از منابع غیرشهریهای و فعالیتهای فناورانه تأمین شود، این بدهیها چالشی جدی برای اداره امور محسوب میشود.
قضاوتی ناعادلانه در هیاهوی شهریهها
در شرایطی که بسیاری از مدارس غیرانتفاعی در مقاطع ابتدایی و متوسطه، شهریههای سالانهی بیش از ۱۰۰ میلیون تومان را در تهران و شهرستانها طلب میکنند، انتقاد از افزایش قانونی و حداقلی شهریه دانشگاه آزاد بر چه منطق و استدلالی استوار است؟ دانشگاهی که بار اصلی آموزش عالی غیردولتی را به دوش میکشد، از بودجه عمومی بیبهره است، با بدهکاران بزرگ دست و پنجه نرم میکند و در عین حال، تلاش دارد با ارائه تسهیلات، حامی دانشجویان خود باشد.
افزایش شهریه در دانشگاه آزاد، نه یک انتخاب از سر سودجویی، بلکه یک ضرورت برای بقاست. ضرورتی برای پرداخت حقوق هزاران استادی که دانش خود را به نسل آینده منتقل میکنند، برای روشن نگه داشتن چراغ آزمایشگاهها و برای حفظ کیفیتی که از یک دانشگاه مردمی و مستقل انتظار میرود. شاید وقت آن رسیده که به جای انتقادهای سطحی، این واقعیت را درک کنیم که استقلال، هزینهای دارد و دانشگاه آزاد اسلامی در تلاش است این هزینه را به منصفانهترین شکل ممکن مدیریت کند.
انتهای پیام/