هوش مصنوعی در ایران؛ از شکاف مهارت تا مهاجرت نخبگان و نقشه راه بومیسازی

به گزارش خبرگزاری آنا، هوش مصنوعی دیگر واژه تخیلی نیست، بلکه واقعیتی در سراسر جهان هستی به شمار میآید که توانسته زندگی تمام افراد جهان را تحت تاثیر خود قرار دهد و به بهبود بهرهوری، کاهش هزینهها و ایجاد فرصتهای جدید اقتصادی کمک کند. این فناوری در حال بازتعریف و طراحی مشاغل جدیدی است و کشور ایران هم با درک اهمیت این مسئله گامهایی در راستای «توسعه» و «بومی سازی» برداشته است.
مقام معظم رهبری بر ضرورت «فعّالبودن» و «استقلال علمی» در حوزه هوش مصنوعی تاکید دارند و خواستار تسلط بر زیرساختها و خودکفایی در فناوریهای کلیدی به جای «انفعال» یا «وابستگی» به کشورهای دیگر شدهاند، ایشان همچنین بر اهمیت «پیوست فرهنگی» در توسعه هوش مصنوعی، توجه به تبعات فرهنگی و اجتماعی آن و درک عمیق از ماهیت فرارشتهای این فناوری برای پیشرفت کشور تأکید کردهاند.
توسعه هوش مصنوعی برای ایران نه تنها ضرورت اقتصادی، بلکه گره خورده به حوزه امنیت ملی است؛ بنابراین با تکیه بر توان داخلی و تربیت متخصصان میتوان در این عرصه پیشگام بود و از مزایای آن در حوزههای مختلف بهره برد.
به منظور درک بیشتر موضوع، گفتوگویی با محمدهادی زاهدی رئیس انجمن هوش مصنوعی ایران و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
ایران در مقایسه با کشورهای پیشرو در منطقه و جهان چه تفاوتهای کلیدی در زیرساختهای پژوهشی و صنعتی دارد؟ همچنین، این تفاوت در میزان دسترسی محققان و شرکتهای ایرانی به دادههای بزرگ و پلتفرمهای پردازشی پیشرفته چگونه است؟
نقطه قوت ایران در حوزه هوش مصنوعی سرمایه انسانی متخصص و ماهر و موفقیت در تولید علم و دانش در این حوزه است؛ لیکن علیرغم این نقاط قوت به دلیل عدم سرمایه گذاری در زمینههای زیرساختی در یک دهه گذشته در حوزه هوش مصنوعی امروز با انبوهی از کمبودها مواجه هستیم که بخش عمدهای از آن نیازمند تخصیص اعتبارات بخش دولتی و خصوصی و بخشی نیازمند تعیین متولی و تنظیم گر واحد است. اگر به اعتبار ۱۲۰ میلیون دلاری بودجه هوش مصنوعی در کشور بتوانیم استناد کنیم و مقایسهای داشته باشیم با اندازه سرمایه گذاری در کشورهایی مانند امارات (۳ میلیارد دلار)، عربستان (۶ میلیارد دلار)، ترکیه (۸۰۰ میلیون دلار) و پاکستان (۳۵۰ میلیون دلار) در سال ۲۰۲۵، متوجه فاصله معناداری خواهیم شد. از سوی دیگر زیرساختهای محاسباتی ما محدود به منابع داخلی است که باعث شده دسترسی به ابرهای محاسباتی پیشرفته بینالمللی به علت «محدویتها و تحریم ها» یا «ملاحظات داخلی و مباحث حریم خصوصی و امنیت دادههای ملی» وجود نداشته باشد.
ایران با ۲۰ میلیون دلار در برابر غولهای ۱۰۹ میلیارد دلاری
بودجه اختصاص یافته حوزه هوش مصنوعی در بخش تحقیق و توسعه کشور ایران در مقایسه با کشورهای منطقه و جهان چه میزان است؟ این روند چه تاثیری بر رشد علمی کشور دارد؟
در بخش تحقیق و توسعه مجموع اعتبار اعلامی از سوی بخش دولتی، خصوصی و غیردولتی حدود ۲۰ میلیون دلار تخمین زده میشود که با هدف گذاری رتبه اول منطقه در ۶ سال آینده فاصله دارد؛ این رقم در مقایسه با بودجه بالای ۳۵ میلیارد دلاری آمریکا که عمدتا توسط شرکتهای فناوری همچون Google، Microsoft، Meta, NVIDIA، OpenAI انجام میشود و سرمایه گذاری بالای ۱۵ میلیارد دلاری چین که باز هم شرکتهای بزرگی مثل Tencent Alibaba، Baidu و Huawei و سرمایه گذاری ۱.۵ میلیارد دلاری عربستان و ۱ میلیارد دلاری امارات، ۵۰۰ میلیون دلاری ترکیه و ۱۰۰ میلیون دلاری پاکستان ناچیز است. اگرچه این اعداد و ارقام ممکن است تمام واقعیت آن چیزی نباشد که به حوزه تحقیق و توسعه هوش مصنوعی تخصیص داده شده است و تنها بخشی از اعتبارات قابل بیان تخصیص داده شده توسط کشورها باشد، اما میتوان رویکرد کلی کشورها به این حوزه را مشاهده کرد.
نکته قابل توجه این است که ترکیه بر توسعه صنعت محور تمرکز داد و بودجه آن نسبت به امارات و عربستان کمتر، اما متمرکز بر ارتباط زیرساخت با صنایع موجود مانند خودروسازی، دفاعی و بانکداری است. از سویی دیگر پاکستان با چالشهای زیرساختی پایه مانند برق و اینترنت پرسرعت دستوپنجه نرم میکند. بودجه دولتی برای توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی این کشور کم است، اما توسعه زیرساخت بیشتر به بخش خصوصی و همکاریهای خارجی (عمدتاً چین) واگذار شده است. در صورتی که کشورهای ثروتمند خلیج فارس بر هر سه حوزه زیرساختهای سختافزاری، نرمافزاری و سرمایه انسانی سرمایهگذاری کلان انجام میدهند.
راهبرد هوشمندانه ایران برای توسعه هوش مصنوعی
کشور ترکیه بر توسعه زیرساختهای نرمافزاری و سرمایه انسانی و کشور پاکستان بر حل چالشهای پایهای متمرکز است. مقایسه فوق نشان میدهد که ایران باید مسیر خود را بین مدل ترکیه و پاکستان تعریف کند، یعنی سرمایهگذاری خود را بر مسائلی مانند «آموزش و حفظ استعدادها»، «سرمایهگذاری هدفمند روی زیرساخت نرمافزاری از جمله سکوی ملی هوش مصنوعی و بازارگاه دادگان و سکوی ملی دادههای فارسی برای توسعه دهندگان» و در نهایت «استفاده بهینه از زیرساخت سختافزاری موجود و ارتقای خوشههای پردازشی توزیعشده موجود در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی» متمرکز کند.
راهبرد ضروری در این بخش تمرکز بر بازگشت سرمایه انسانی مقیم خارج یا ایجاد زمینههای همکاری مشترک با محققان و بخش صنعتی داخل کشور و تلاش برای جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی و توسعه همکاری منطقهای برای استفاده از ظرفیتهای مشترک است.
کیفیت آموزش و تربیت متخصصان هوش مصنوعی ایران در مقایسه با استانداردهای جهانی چگونه است؟ آیا شکافی در مهارتهای عملی و دانش روز وجود دارد؟
در بخش کیفیت آموزش و شکاف مهارتی باید به نقاط قوت دانشگاههای کشور در تربیت نیروی متخصص اشاره کرد، در این زمینه دانشگاههای صنعتی شریف، تهران، صنعتی امیرکبیر، علم و صنعت، شهید بهشتی و بسیاری دیگر از دانشگاهها موفق عمل کردهاند، اما شکاف اصلی فاصله بین آموزشهای آکادمیک و نیاز صنعت است که خود ناشی از دسترسی محدود به ابزارهای پردازشی و پلتفرمهای متن باز زبان فارسی و کمبود آموزشهای عملی MLOps و Production AI است؛ بنابراین نقش دانشگاه ملی مهارت (فنی و حرفهای سابق) و دانشگاه علمی کاربردی در این حوزه باید پر رنگتر باشد. ضمن اینکه دانشگاهها هم باید به سمت دانشگاههای مهارت محور حرکت کنند.
مهاجرت نخبگان و متخصصان هوش مصنوعی از ایران و مقایسه آن با نرخ مهاجرت استعدادها در کشورهای منطقه چگونه است؟ چه عواملی باعث این روند شده و چه راهکارهایی برای حفظ و جذب استعدادها وجود دارد؟
به صورت کلی ایران در بین کشورهای با رتبه بالای مهاجرت نخبگان و نیروی انسانی ماهر در جهان قرار دارد. این چالش عمدتا به دلیل محدودیتهای اقتصادی و درآمدهای کم، کمبود محیطهای نوآوری باز، دسترسی محدود به بازارهای جهانی و فرصتهای مشارکت در پروژههای بین المللی، تعدد تنظیم گران و تصمیم گیران حوزه هوش مصنوعی و در عین حال پاسخگو نبودن هیچ نهاد مشخصی در حوزه هوش مصنوعی اتفاق افتاده است.
شبکه سفیران هوش مصنوعی؛ یکی از کلیدهای حل مشکلات داخلی در دستان متخصصان خارج از کشور
برای بهبود وضعیت فوق باید پلهای ارتباطی با ایرانیهای مقیم خارج از کشور احیا و تقویت شود و بر تشکیل شبکه سفیران هوش مصنوعی ایرانی در سراسر جهان اهتمام داشت. باید برنامههای بازگشت با مشوقهای ویژه و دورکاری برای مشارکت در پروژههای داخلی تدوین کرد؛ اگرچه اینجانب بارها بر موضوع دیپلماسی فناوری تاکید داشتهام، اما بنظر میرسد حضور دولتیها یا افراد با تفکر دولتی در نقش دیپلماتهای فناوری، خود مانعی در توسعه روابط و همکاریهای علمی و فناوری باشد؛ بنابراین باید دست اندرکاران و متولیان امر این نقیصه را برطرف کنند.
مهندسی هوش مصنوعی و MLOps ستون فقرات نسل جدید فناوری در ایران
تناسب میان فعالان هوش مصنوعی ایران با نیاز صنعت چگونه است؟
یکی از نیازهای کشور، تربیت مدیران نسل جدید برای تولید، توسعه و کاربست هوش مصنوعی است. متخصصان مهندسی هوش مصنوعی و عملیات یادگیری ماشین (MLOps) باید در کنار نیروهای خبره پردازش تصویر، پردازش زبان طبیعی و محققان حوزههای بین رشتهای فعالیت کنند تا هم سریز دانشی به حوزه صنعت و فناوری انتقال یابد و هم تحقیقات داشگاهی هم راستا با نیازهای کشور شوند. اصلا در ادبیات نظام نوآوری و فناوری دنیا قابل توجیه نیست کشورری در حوزه تولید علم در هوش مصنوعی رتبه ۱۴ دنیا باشد، اما در حوزه کاربردی سازی آن در رتبههای بالای ۷۰ قرار گیرد.
درخشش هوش مصنوعی ایرانی، با نگاهی به آینده مدلهای زبانی و خودروهای خودران
ایران در کدام حوزههای کاربردی هوش مصنوعی به نسبت کشورهای منطقه و جهان پیشرفتهای قابل توجهی داشته است؟ همچنین در کدام حوزهها عقبتر هستیم؟
در برخی حوزههایی مانند پردازش تصاویر پزشکی برای تشخیص بیماریها و یا هوش مصنوعی در کشاورزی برای سیستمهای مدیریت منابع آب و خاک موفق عمل کردهایم. آمار پایگاههای استنادی بین المللی موید همین موضوع است، رتبه جهانی ایران در بخش «شبکههای عصبی و عمیق و رباتیک» خوب است، اما در حوزه «وسایل خودران و خودمختار و مدلهای زبانی بزرگ و مدلهای زبانی بینایی» نیازمند تمرکز بیشتری است.
میزان پذیرش و بهکارگیری فناوریهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف ایران در مقایسه با کشورهای منطقه و جهان چگونه است؟ آیا ایران در توسعه و بومیسازی الگوریتمها و راهحلهای هوش مصنوعی که متناسب با نیازها و چالشهای داخلی باشد، موفق بوده است؟
سطح پذیرش فناوری در صنعت ما در مقایسه با سایر کشورهای پیشرو، کم است. بخشی از آن به سطح سواد دیجیتال و سواد هوش مصنوعی مدیران بر میگردد و بخشی ناشی از مقاومتهای سازمانی و بلوغ فناوری در سازمانها و شرکتها است. نگرانی از جایگزینی نیروی انسانی تبدیل به یک چالش جدی در مواجهه با هوش مصنوعی شده است. از سوی دیگر فقدان استانداردهای مشخص برای توسعه محصولات صنعتی مبتنی بر هوش مصنوعی تبدیل به یک مانع جدی در مسیر پیشرفت این حوزه شده است.
براساس سند ملی هوش مصنوعی ایران و تاکیدان مقامات عالی کشور مبنی بر قرار گرفتن ایران در جمع ۱۰ قدرت برتر هوش مصنوعی جهان باید چند برنامه و اصل را مدنظر قرار داد؛ در ابتدا اجرای یک ظرفیت سنجی وضعیت کشور در حوزه هوش مصنوعی است. تاکنون هیچ پروژه و اقدامی در راستای شناسایی ظرفیتهای کشور به طور جامع و کامل انجام نشده است
راهبردهای که میتوان برای فائق آمدن بر این موانع به آن اشاره داشت را میتوان در سه گروه تقسیم بندی کرد: «ضرورت تعیین تنظیمگر واحد بدون ایجاد بوروکراسیهای زائد»، «پرهیز از موازیکاری دستگاهها»، «تدقیق در تصویب قوانین و تنظیم مقررات و تدوین آیین نامه ها» و «ارائه الگوهای کارآمد تامین مالی فناورانه و نوآورانه». به یاد هم داشته باشیم چه بسا نبود یک قانون و بخشنامه محدود کننده بهتر باشد تا بودن آن.
استراتژی ملی و چشمانداز بلندمدت ایران برای توسعه هوش مصنوعی چیست و این استراتژی چه شباهتها و تفاوتهایی با رویکرد کشورهای پیشرو در منطقه و جهان دارد؟
براساس سند ملی هوش مصنوعی ایران و تاکیدان مقامات عالی کشور مبنی بر قرار گرفتن ایران در جمع ۱۰ قدرت برتر هوش مصنوعی جهان باید چند برنامه و اصل را مدنظر قرار داد؛ در ابتدا اجرای یک ظرفیت سنجی وضعیت کشور در حوزه هوش مصنوعی است. تاکنون هیچ پروژه و اقدامی در راستای شناسایی ظرفیتهای کشور به طور جامع و کامل انجام نشده است. شناخت این ظرفیتها و برنامه ریزی برای انسجام بخشی به این ظرفیتها و پشتیبانی برای بازارسازی و تجاری سازی از جمله اقدامات موثر خواهد بود.
گام دیگر، استعدادیابی سرمایه انسانی و سپس توانمندسازی این استعدادها و در نهایت ظرفیت سازی برای استفاده از این سرمایه انسانی در پروژههای ملی و در بخش خصوصی و زیست بوم فناوری کشور است. اگر تمرکز کشورهای حوزه خلیج فارس بر خرید فناوری است، نقطه پیشبرنده ایران تکیه بر توان ملی و توسعه ظرفیتهای داخلی و بومیسازی فناوری است. رویداد سرآمدان هوش مصنوعی که با پیشنهاد انجمن ملی هوش مصنوعی ایران شکل گرفته، گامی است در تحقق و تکمیل این زیست بوم و در راستای شبکه سازی ظرفیتهای هوش مصنوعی کشور.
تنظیمگری هوشمند؛ راهکار ایران برای پیشتازی در توسعه هوش مصنوعی
نقش دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی در اکوسیستم نوآوری هوش مصنوعی ایران چگونه است و این تعاملات در مقایسه با مدلهای موفق جهانی چگونه ارزیابی میشود؟
دولت در این زیست بوم صرفا باید نقش سیاستگذار کلان و تأمینکننده بخشی از اعتبارات و تنظیم گر از جنس تسهیل گری را ایفا کند. دانشگاهها تولیدکننده دانش در ارتباط قوی با بخش صنعت هستند و شرکتهای دانش بنیان و بخش خصوصی پیشرانهای این حوزه به شمار میآیند؛ لذا راهبرد بهینه ایجاد مثلث طلایی شامل دولت (تنظیمگر) + دانشگاه (تحقیق و توسعه) + بخش خصوصی (کاربردسازی) است. رویکرد دیگر، جایگزینی شوراهای تخصصی با کمیتهها و کمیسیونهای دولتی است و تنظیمگری هوشمند با تعیین یک مرجع واحد تنظیمگر هوش مصنوعی و ایجاد محیط امن (Regulatory Sandbox) برای آزمایش محصولات و نقطه صفر بوروکراسی برای استارتاپهای هوش مصنوعی در زیست بوم فناوری کشور است.
بی شک تحقق این اهداف نیازمند اراده حاکمیتی قوی، بودجه متمرکز و پرهیز از موازیکاری و احتیاط در عطش تدوین قانون است. بر این باورم ما میتوانیم در کمتر از ۵ سال جایگاه منطقهای قابل توجهی در حوزه توسعه هوش مصنوعی کسب کنیم و در این رقابت فناورانه، پیشگام باشیم.
انتهای پیام/