وزارت علوم گرنت ۷۰۰ میلیاردی پژوهشگران پراستناد را در بخشهای دیگر هزینه کرده است

به گزارش خبرنگار آنا، یکی از مهمترین ماموریتهای آموزش، ارتقای جایگاه ایران و دستیابی به مرجعیت علمی در سطح منطقه و جهان است. این هدف، صرفاً یک آرمان نمادین نیست، بلکه ضرورتی راهبردی برای امنیت ملی، قدرت نرم، پیشرفت اقتصادی و استقلال کشور محسوب میشود. در همین راستا، قانون برنامه هفتم توسعه نیز به صراحت بر «شتاببخشی به تولید علم، ارتقای کیفیت پژوهش و حضور فعال در نظامهای رتبهبندی بینالمللی» تأکید دارد و حتی هدفگذاری مشخصی را برای ارتقای رتبه علمی ایران به جایگاه چهاردهم جهان در نظر گرفته است.
ایران دو دهه گذشته با سرمایهگذاری در آموزش عالی و پژوهش، رشد کمنظیری در تولید علم تجربه کرده است. طبق آمار پایگاههای معتبر بینالمللی مانند اسکوپوس و ISI، کشور ما توانسته سهم خود را از تولید علم جهانی بهطور چشمگیری افزایش دهد. این پیشرفت، نه تنها حاصل گسترش کمی مقالات و طرحهای پژوهشی، بلکه نتیجه حضور چهرههای برجستهای است که با انتشار آثار پراستناد، تأثیر مستقیم بر روندهای علمی جهانی گذاشتهاند.
در این میان، پژوهشگران پراستناد یا Highly Cited Researchers، جایگاهی ویژه دارند. این گروه که در فهرست معتبر کلاریویت آنالیتیکس (Clarivate) یا پایگاههای مشابه معرفی میشوند، از نظر تأثیرگذاری علمی در سطح بالاتری نسبت به همتایان خود قرار دارند. مقالات آنها در حوزههای تخصصی، بیشترین ارجاع را دریافت میکند و در شکلدهی به مرزهای جدید دانش نقشآفرین است. بنابراین، این پژوهشگران را میتوان ستونهای اصلی شتاب علمی و «پُلی برای مرجعیت علمی» دانست.
چالش در سیاستهای حمایتی از زبان یک استاد دانشگاه
با وجود اهمیت حیاتی این گروه برای آینده علمی کشور، برخی سیاستهای اخیر در حوزه حمایت مالی، نگرانیهای جدی را در جامعه علمی برانگیخته است.
خدیجه ایراندوست، استاد تمام دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) و از پژوهشگران پراستناد جهان، در گفتوگو با آنا در انتقاد از عملکرد وزارت علوم در حوزه مرجعیت علمی اظهار کرد: برای دومین سال پیاپی، گرنت اختصاصی پژوهشگران پراستناد ـ که دارای ردیف بودجه ۷۰۰ میلیارد تومانی مشخص در قانون است ـ نه تنها به این گروه تعلق نگرفته، بلکه در بخشهای دیگر هزینه شده است.
او با اشاره به این که چنین اقداماتی مستقیماً با اهداف کلان برنامه هفتم و بیانیه گام دوم در تضاد است، افزود: پژوهشگران پراستناد بار اصلی مرجعیت علمی کشور را بر دوش دارند. هرگونه بیتوجهی به آنان، کاهش سرعت پیشرفت علمی و افت جایگاه ایران در نظامهای رتبهبندی جهانی را در پی دارد. پرسش این است که چرا هر بار کمبود بودجه پیش میآید، نخستین ضربه به بخش پژوهش وارد میشود؟
ایراندوست هشدار داد که تداوم این روند، انگیزه را از فعالترین و اثرگذارترین دانشمندان کشور سلب خواهد کرد و خطر مهاجرت آنان را افزایش میدهد و گفت: سرمایه انسانی حاصل سالها تلاش، تجربه و ارتباطات علمی بینالمللی را نمیتوان به سادگی جایگزین کرد. حذف یا تضعیف این پشتوانه، ضربهای جبرانناپذیر به آینده علمی ایران است.
به گفته او، پیامد این رویکرد تنها در آمار و رتبهبندیها منعکس نخواهد شد، بلکه به جامعه علمی کشور این پیام را منتقل میکند که «علم و پژوهش در اولویت نیست». چنین پیامی میتواند اعتماد نخبگان به نظام تصمیمگیری علمی را تضعیف کند و روند مهاجرت علمی را تشدید نماید.
تجربه کشورهای پیشرو در حمایت از دانشمندان برجسته
بررسی سیاستهای علمی کشورهای مختلف نشان میدهد که حمایت از دانشمندان نخبه، بهویژه در رده پراستناد، حتی در شرایط بحران، یک اصل غیرقابل مذاکره است.
روسیه؛ افزایش بودجه پژوهشی و حمایت از دانشمندان در بحرانیترین دوران
روسیه پس از آغاز جنگ با اوکراین و مواجهه با تحریمهای گسترده، این کشور نه تنها بودجه پژوهشی را کاهش نداد، بلکه افزایش داد. دولت روسیه برای حفظ ظرفیت علمی خود، طرحهای حمایتی ویژهای برای دانشمندان برجسته راهاندازی کرد، شامل افزایش حقوق، تخصیص بودجه پروژههای راهبردی و ایجاد بسترهای همکاری با کشورهای غیرغربی.
جذب نخبگان علمی در چین با برنامههای «هزار استعداد»
چین با برنامههایی، چون «هزار استعداد» (Thousand Talents) و «صد استعداد» (Hundred Talents) نه تنها دانشمندان چینی مقیم خارج را جذب و بازگرداند، بلکه برای آنها بستههای حمایتی شامل آزمایشگاههای مجهز، بودجه چندساله و تیمهای پژوهشی اختصاصی فراهم کرد. این سیاستها نقش کلیدی در تبدیل چین به یکی از قدرتهای برتر علمی جهان داشته است.
آلمان؛ مقصد نخبگان علمی با بورسیههای بنیاد الکساندر فون هومبولت
آلمان در «بنیاد الکساندر فون هومبولت» سالانه صدها بورسیه به پژوهشگران برجسته از سراسر جهان اعطا میکند تا آنها بتوانند در دانشگاهها و مراکز علمی آلمان فعالیت کنند. این بورسیهها همراه با شبکهسازی علمی گسترده، موجب شده آلمان همواره در میان کشورهای پیشرو علمی قرار گیرد.
سرمایهگذاری در آینده علم و فناوری کره جنوبی با دو برنامه استراتژیک
کره جنوبی با برنامه «World Class University» و «Brain Korea ۲» نه تنها گرنتهای بلندمدت به اساتید تراز اول اعطا میکند، بلکه بودجه برای تربیت نسل بعدی دانشمندان از طریق پروژههای مشترک میان دانشگاهها و صنعت اختصاص میدهد.
حمایت پایدار ایالات متحده از پژوهشگران نخبه در دوران بحران اقتصادی
ایالات متحده از طریق نهادهایی، چون National Science Foundation (NSF) و National Institutes of Health (NIH)، حمایت مالی پایدار از پژوهشگران نخبه تضمین میشود. حتی در بحرانهای اقتصادی، بودجه پژوهشهای کلیدی حفظ و در برخی حوزههای راهبردی افزایش مییابد.
وجه مشترک تمام این کشورها این است که دانشمندان پراستناد را نه یک گروه محدود، بلکه سرمایهای ملی میدانند که بقای علمی کشور وابسته به آنهاست.
چرا ایران باید سیاست حمایتی خود را بازنگری کند؟
ایران برای تحقق هدف رتبه ۱۴ علمی جهان در برنامه هفتم توسعه، ناگزیر است سیاستهای حمایتی خود را با استانداردهای جهانی همراستا کند. بیتوجهی به پژوهشگران پراستناد در عمل، نه تنها این هدف را دستنیافتنی میکند، بلکه شتاب علمی کشور را نیز با خطر جدی مواجه میسازد.
بازنگری در سیاستها باید شامل مواردی از قبیل تضمین پرداخت منظم گرنتهای قانونی و جلوگیری از تغییر کاربری این بودجهها، ایجاد بستههای حمایتی چندساله شامل بودجه پژوهشی، حمایت از تیمهای تحقیقاتی و ارتقای زیرساختهای آزمایشگاهی، ایجاد شبکههای همکاری بینالمللی برای افزایش دسترسی پژوهشگران ایرانی به منابع علمی و فناوری روز و سیاستهای ماندگاری نخبگان برای پیشگیری از مهاجرت علمی تا تسهیل فرصتهای تحقیقاتی در کشور باشد.
فاصله شعار تا عمل
ایراندوست در پایان گفت: میان سخنان پرشور درباره اهمیت علم، نوآوری و مرجعیت علمی با عملکرد واقعی در حمایت از نخبگان، شکاف عمیقی وجود دارد. پر کردن این شکاف، شرط لازم برای حفظ شتاب علمی و آینده علمی ایران است.
این هشدار به معنای آن است که اگر حمایت از پژوهشگران پراستناد به یک سیاست دائمی و پایدار تبدیل نشود، تمام دستاوردهای دو دهه اخیر در معرض خطر قرار خواهد گرفت. تجربه جهانی نشان میدهد که مرجعیت علمی نتیجه حمایت مستمر از نخبگان است، نه محصول تصمیمات مقطعی و شعاری.
انتهای پیام/