تابآوری دیجیتال؛ شرط بقای دانشگاه در عصر بحران

کرونا نشان داد که دانشگاهها میتوانند بهسرعت به آموزش آنلاین بروند؛ اما جنگ داستان دیگری است. در روزهایی که برق میرود، اینترنت کند یا قطع میشود و مراکز داده آسیب میبینند، آموزش آنلاین در برابر بحران رنگ میبازد. اینبار مسئله فقط انتقال درس و آزمون نیست؛ مسئله «تابآوری دیجیتال» است، یعنی توانایی حفظ آموزش و پژوهش حتی در بدترین شرایط، با افزایش احتمال بحرانهای سایبری و نظامی، پرسشهایی جدی پیش روی آموزش عالی ایران قرار گرفته است: آیا زیرساختهای متمرکز ما میتوانند از پس حملات یا اختلالات گسترده برآیند؟ آیا دانشگاهها میدانند چگونه از تکنولوژی برای حفظ هویت فرهنگی و آزادی آکادمیک خود استفاده کنند؟
برای برسی این پرسشها و نقش هوش مصنوعی در حفظ آموزش و روایتگری بحران، با حسین امامی، دکتری ارتباطات، پژوهشگر و مدرس هوش مصنوعی و استاد دانشگاه گفتوگو کردیم که در ادامه می خوانید:
با توجه به تجربههای جهانی، اگر جنگی دوباره رخ دهد، آیا دانشگاهها در ایران ظرفیت ادامه آموزش بهصورت مجازی را دارند؟ زیرساختها چقدر قابل اتکا هستند؟
ما در دوران کرونا دیدیم که دانشگاهها توانستند سریع به آموزش مجازی بروند، اما جنگ با پاندمی فرق دارد. در جنگ با «تابآوری دیجیتال» سروکار داریم. زیرساختهای ما عمدتاً متمرکز هستند یعنی اگر دیتاسنتر اصلی آسیب ببیند، مانند یک حمله سایبری گرفته تا حمله نظامی، سیستم دچار اختلال شدیدی میشود. در دوران جنگ ۱۲ روزه شاهد کاهش سرعت اینترنت و در مواردی قطع آن بودیم که این بزرگترین آسیب است. الان که بحث قطعی برق هم اضافه شده است، مراکزی که کلاسهای آنلاین برگزار میکنند یا سرعت اینترنت آنها ضعیف است حتما با مشکل مواجه می شود. بنابراین اگر شرایط مانند دوره جنگ اخیر باشد، آموزش مجازی یک شوخی بیش نیست.
هوش مصنوعی چگونه میتواند به تداوم آموزش در زمان جنگ کمک کند؟ آیا میتوان از آن برای ساخت کلاسهای خودکار، پلتفرمهای هوشمند یا مربیگری دیجیتال استفاده کرد؟
تجربه کشورهای مختلف نشان داده که هوش مصنوعی میتواند الگو آموزش را متحول کند. فکر کنید یک استاد در زمان جنگ، امکان تدریس نداشته باشد چتباتهای هوشمند میتوانند ۲۴ ساعته پاسخگوی دانشجویان باشند. سیستمهای تطبیقی میتوانند محتوا را بر اساس سطح هر دانشجو شخصیسازی کنند. حتی میتوانیم از آن برای پشتیبانی روانی دانشجویان در شرایط استرس استفاده کنیم. ولی باز منوط به آن است که اینترنت ملی نشود و دسترسی به چت باتهای هوش مصنوعی که عمدتا com. هستند باز باشد. یک مشکل دیگر هم داریم که بسیاری از استادها در این خصوص نه آموزش دیدهاند و نه میتوانند به این صورت شخصی سازی شده حرفهای از چت باتها استفاده کنند.
در موقعیتهایی که استاد یا زیرساخت فیزیکی در دسترس نیست میتوان از ابزارهای مبتنی بر، AI برای جایگزینی انسان استفاده شود؟ چه مزایا و چه خطراتی دارد؟
درست اشت که هوش مضنوعی میتواند داده منتقل کند، اما آموزش فقط انتقال داده نیست. همدلی، خلاقیت، تفکر انتقادی این موارد نمیتوانند جایگزین شوند. خطر دیگر «سوگیری الگوریتمی» است. اگر AI با دادههای مغرضانه آموزش دیده باشد، همان تعصبات را به دانشجویان منتقل میکند. پس باید AI را مکمل انسان ببینیم، نه جایگزین.
به نظر شما، دانشگاه در آینده چگونه باید دانشجویان را برای ترکیب دانش رسانهای و ابزارهای هوش مصنوعی آموزش دهد؟ آیا چیزی به نام «روایتگری دیجیتال بحران» باید در برنامه درسی وارد شود؟
در جنگ اطلاعات، سلاح هستند. دانشجویان باید یاد بگیرند اخبار جعلی را از واقعیت تشخیص دهند، محتوای مستند تولید کنند و از ابزارهای هوش مصنوعی اخلاقی استفاده کنند. این باید درس اجباری باشد؛ مثل درس زبان انگلیسی، وقتی جنگ رخ میدهد، دیر است که این مهارتها را یاد بگیریم.
اگر جنگی در آینده رخ دهد، دانشگاهها چگونه میتوانند از تکنولوژی برای حفظِ نه فقط آموزش، بلکه هویت فرهنگی و آزادی آکادمیک استفاده کنند؟
تکنولوژی شمشیر دولبه است هم میتواند ابزار کنترل باشد، هم رهایی، ما باید آثار فرهنگی را دیجیتالی کنیم، آرشیوهای توزیعشده ایجاد کنیم. بلاکچین و رمزنگاری میتوانند محیطهای امن برای تحقیق و نشر علم فراهم کنند.
شما اگر بخواهید یک توصیه به دانشگاهها درباره پیوند آموزش، تکنولوژی و آمادگی در برابر جنگ بدهید، آن توصیه چیست؟
دانشگاهها باید از «ذهنیت عملیاتی» به «ذهنیت استراتژیک» بروند. بهجای اینکه صبر کنند تا بحران پیش بیاید و بعد واکنش نشان دهند، باید از امروز یک «طرح تداوم آکادمیک» داشته باشند. این طرح باید تکنولوژی، اخلاق و حفظ هویت فرهنگی را در هسته خود داشته باشد. جنگِ الان، جنگ دیجیتال است. دانشگاههایی که آماده نباشند، بیخاصیت خواهند شد.
انتهای پیام/

حفظ آموزش در جنگ، نیازمند پلتفرمهای بومی و پایدار است
پاسخگویی فقط تلفنی و مجازی امکانپذیر است
