مدیریت ایالتی اقتصاد؛ ایدهای بلندپروازانه یا نسخهای مخرب برای ایران؟

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا؛ رئیس جمهور در جدیدترین اظهارات خود بر اعطای اختیارات بیشتر به استانداران برای مدیریت مسائل و نیازهای هر استان است. بدیهی است که این اختیارات نیاز به تخصیص بودجه داشته و همراه با خود تغییرات گستردهای در مسائل اقتصادی استان را به همراه خواهد داشت.
میتوان این نظریه را به نوعی مشابه مدیریت کشور با روشهای ایالتی مرسوم در برخی از کشورها از جمله آمریکا و آلمان دانست؛ اما مهمترین اتفاقی که همراه با تصمیم حادث خواهد شد، تعیین قیمت کالاها به خصوص کالاهای اساسی و ضروری در هر استان با توجه به شرایط همان استان است؛ موضوعی که ممکن است به راحتی موجب آشوب در بازارها شود و حتی هم اکنون نیز در برخی استانهای شمالی در موضوع نان شاهد آن هستیم.
در پی سخنان اخیر رئیسجمهور پیرامون واگذاری بخشی از اختیارات اجرایی به استانها، موضوع «مدیریت ایالتی اقتصاد» به یکی از محورهای بحثبرانگیز در میان کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی تبدیل شده است. این شیوه، که هدف آن تمرکززدایی از ساختار اقتصادی کشور و تقویت تصمیمگیریهای منطقهای عنوان شده، با واکنشهای مختلفی همراه بوده است.
تقلید صرف از مدلهای مدیریتی کشورهای توسعهیافته
با این شرایط این سوال مطرح میشود که آیا اقتصاد کشور ظرفیت اجرای چنین طرحهایی را دارد؟مرتضی افقه استاد دانشگاه و اقتصاد دان در این خصوص به خبرنگار آنا گفت: تقلید صرف از مدلهای مدیریتی کشورهای توسعهیافته بدون در نظر گرفتن شرایط بومی میتواند مخرب باشد. یکی از اشکالاتی که ما معمولاً در کشور داریم ، چه در سطوح تصمیمگیری و چه میان اقشار مختلف تقلیدهای نادرست از کشورهای دیگر است، بهویژه کشورهای توسعهیافته. البته استفاده از تجربیات کشورهای دیگر بسیار ضروری است، اما مشروط به آنکه تفاوتهای ساختاری میان آنها و کشور ما دیده شود و بر اساس آن، اصلاحات یا تطبیقهای لازم انجام گیرد.
وی با اشاره به تمایل برخی مسئولان برای الگوگیری از سیستمهای فدرالی در کشورهای دیگر ادامه داد: متأسفانه در کشور ما بعضاً بدون بررسی شرایط داخلی، صرفاً بهخاطر دیدن یک تجربه موفق در یک کشور دیگر، تلاش میشود همان روشها عیناً پیاده شود. در مورد واگذاری اختیارات به استانها نیز همین وضعیت را داریم. ما در حال حاضر آمادگی لازم برای چنین تفویض اختیاراتی را نداریم، چرا که استانها به دلیل بیتدبیریهای چند دهه اخیر، از لحاظ منابع انسانی کیفی تقریباً تخلیه شدهاند.
افقه در ادامه تأکید کرد: بسیاری از مدیران استانی، بهویژه در مناطق کمتر برخوردار، فاقد توان تصمیمگیریهای بزرگ هستند. نوعاً مسئولان استانها، خصوصاً استانهای کمبرخوردار، از افراد بسیار ضعیف انتخاب میشوند. آنها ظرفیت اتخاذ تصمیمات مهم اقتصادی را ندارند. از سوی دیگر، کالاهای اساسی نظیر نان که تأثیر مستقیمی بر زندگی روزمره مردم دارند، نباید مشمول سیاستگذاریهای استانی شوند. این کالاها باید تحت نظارت و قیمتگذاری سراسری باشند.
نتیجه سیاستهای ناپخته
استاد دانشگاه با اشاره به مثالی از اختلاف قیمت نان بین دو استان گیلان و مازندران که منجر به اختلافات بین استانی و ارجاع به شورای حل اختلاف شده، افزود: این وضعیت نتیجه سیاستهای ناپختهای است که میتواند تبعات اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی به دنبال داشته باشد؛ بنابراین نباید اجازه دهیم مسائل حیاتی مانند تأمین کالاهای اساسی، دچار تشتت مدیریتی شوند.
افقه در ادامه با رد این ادعا که تمرکزگرایی در تصمیمگیری علت اصلی مهاجرت گسترده به تهران و عدم توسعهیافتگی استانهاست، تصریح کرد: اینطور نیست که تمرکز تصمیمگیری در تهران عامل اصلی جذب جمعیت و امکانات به پایتخت شده باشد. اتفاقاً دلیل اصلی، ضعف در انتخاب مدیران استانهاست. ذهنیتی اشتباه در میان برخی مسئولان وجود دارد که تصور میکنند استانهای محروم نیازی به مدیران قوی ندارند، در حالیکه دقیقاً برعکس است.
وی افزود: استانهایی مثل ایلام، خراسان جنوبی یا سیستان و بلوچستان به دلیل شرایط پیچیده توسعهنیافتگی، بیش از دیگر نقاط به مدیران توانمند و با برنامه نیاز دارند. اما سالهاست که افراد ناتوان به این مناطق فرستاده شدهاند و طبیعی است که حتی با تخصیص بودجه مناسب، این افراد نتوانند بهرهبرداری درستی از منابع داشته باشند.
نگاه اشتباهی که در برخی محافل اقتصادی وجود دارد
استاد دانشگاه همچنین با انتقاد از نگاه اشتباهی که در برخی محافل اقتصادی وجود دارد، تأکید کرد: برخی فکر میکنند اگر استانی محروم است، باید صرفاً پول بیشتری به آن اختصاص داد. اما از نظر من ابتدا باید مسئولان توانمند در آنجا منصوب شوند. مدیر قوی خودش میداند چگونه بودجه جذب کند، چه مقدار و از چه طریقی!
افقه گفت: افراد ضعیف به دلیل ناتوانی در برنامهریزی و جذب منابع، ناچار به تبعیت کامل از مرکز هستند. همین موضوع باعث شده روز به روز فاصله توسعهای میان استانها افزایش یابد. این نه به خاطر تمرکزگرایی در تصمیمگیری، بلکه بهخاطر نگاه ضدتوسعهای در انتخاب مدیران محلی است.
وی بر لزوم تجدید نظر جدی در فرآیند انتصاب مدیران استانی و تمرکز بر توانمندسازی نیروی انسانی محلی تأکید کرد و گفت: تا زمانیکه استانها از مدیران ناتوان بهرهمند باشند، نه توسعهای محقق میشود و نه مهاجرت معکوس اتفاق خواهد افتاد.
انتهای پیام/