ایران بر شانههای دانش، هراس دشمنان از تمدن کهن تا گشایش افقهای نو

خبرگزاری آنا - غفار محمودی: رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر فرمودند: ملت ایران به توفیق الهی دین خود را و دانش خود را رها نخواهد کرد. ما در راه تقویت ایمان دینیمان و در راه گسترش و عمق دانشهای متنوع و گوناگون خودمان قدمهای بلندی برخواهیم داشت.
در بیانات مقام معظم رهبری، تأکید بر «گسترش دانشهای گوناگون» بهمثابه ستون استوار قدرت ملی، بار دیگر جایگاه علم را در هندسه تمدنی جمهوری اسلامی ایران یادآور شد. این نگاه، نه صرفاً توصیهای علمی، بلکه راهبردی ژرف برای مواجهه با دشمنیهایی است که با ایمان، دانش، و انسجام ملت ایران سر ستیز دارند.
در تاریخ پر فراز و نشیب تمدنها، معدود ملتهایی را میتوان یافت که دانش را نه صرفاً ابزاری برای بقا، بلکه جوهری درونزاد از هویت خویش دانستهاند. ایران از این دست ملتهاست؛ سرزمینی که از اعماق هزارهها، در تقاطع فرهنگ و حکمت، پرچمدار گسترش دانش بوده است. در پهنهی کهن ایلام، در سنگنگارههای هخامنشی، و در ساختارهای مدیریتی ساسانی، علم و تدبیر نه بهمثابه امری عاریتی، بلکه به عنوان ستونفقرات حیات اجتماعی، حکمرانی و تمدنسازی شناخته میشد.
در دوران شکوفایی تمدن اسلامی، ایران نهتنها در جغرافیای علم، بلکه در فلسفه تاریخ آن جایگاهی ممتاز یافت. جندیشاپور، نیشابور، ری، بخارا و بغداد، با حضور اندیشمندانی، چون ابنسینا، فارابی، رازی، بیرونی و خواجه نصیر، به کانونهای بازتولید و ترویج عقلانیت در جهان اسلام بدل شدند. برخلاف تلقیهای رایج که علم در تمدن اسلامی را میراثی مشترک میپندارند، آنچه رخ داد در حقیقت «ایرانیسازی عقلانیت اسلامی» بود؛ تلاشی آگاهانه برای آشتی میان دین، حکمت، و دانش تجربی که تمدن اسلامی را به شکوهی جهانی رساند.
اما تاریخ دانش در ایران نه به گذشتهای فراموششده، بلکه به آیندهای زنده پیوسته است. در دوران معاصر، علیرغم فروبستگیهای سیاسی، جنگها و مداخلات بیگانه، ملت ایران بارها و بارها کوشیده است دانش را به ابزار بازسازی اقتدار ملی تبدیل سازد. از نهضت مشروطه تا ملی شدن نفت، و از انقلاب اسلامی تا پیشرفتهای نوین علمی، گسترش دانش همواره چونان راهبردی تمدنی در تراز استقلال و عزت ملی دنبال شده است.
در این مسیر، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، بار دیگر یادآور پیوند بنیادین میان «دانش»، «ایمان» و «هویت ملی» شده است. ایشان با تأکید بر اینکه «ملت ایران راه گسترش دانشهای گوناگون را رها نخواهد کرد»، نهفقط بر افقهای علمی، بلکه بر بنیانهای تمدنی جمهوری اسلامی ایران انگشت تأکید نهادهاند.
این نگاه، صرفاً دعوت به نوآوری نیست، بلکه استراتژیای تمدنی است در مواجهه با جهانی که دانش را میدان رقابت ژئوپلیتیک، ابزار سلطه، و محل تقابل ارادهها میداند.
تردیدی نیست که در عصر حاضر، نزاع اصلی ملتها، نزاع بر سر تملک منابع خام یا خطوط مرزی نیست؛ بلکه جدال در میدان معنا، الگوسازی و تولید دانش است. دشمنیها با جمهوری اسلامی ایران، در ژرفترین لایه خود، نه با سلاح و سیاست، بلکه با «ایمان علمی» و «اراده داناییمحور» این ملت است. ملت ما نشان داده است که در برابر راهبردهای تحریم، تضعیف و تحریف، راهی جز تکیه بر خرد ملی، علم بومی، و توسعه مرزهای دانش ندارد.
بر همین بنیاد، ما نیازمند آنیم که نه تنها علم را در سطح فناوریهای نوین بگسترانیم، بلکه عقلانیت تمدنی خود را بازتعریف کنیم. باید به سنت دانایی ایرانی-اسلامی بازگردیم؛ سنتی که علم را از سیطره ابزاریگری رها کرده و آن را در خدمت تعالی انسان، حکمرانی اخلاقی، و استقلال فرهنگی قرار داده است. امروز، نهادهای علمی، دانشگاهها، و مراکز فناوری کشور، نه صرفاً مأموران توسعه، بلکه حاملان ادامهی یک رسالت تمدنیاند.
در جهانی که بسیاری از تمدنها در سایه دانشهای بیریشه دچار فراموشی و زوال شدهاند، ایران هنوز ایستاده است. آنچه دشمنان را بیمناک ساخته، صرفاً قدرت نیست؛ بلکه پیوستگی ریشهدار میان دانایی و هویت تمدنی ماست و تا این پیوند برقرار است، آینده از آنِ ملت ایران خواهد بود.
انتهای پیام/